افزایش آستانۀ احساس درد و کاهش بیان ژن گیرندۀ مو-اوپیوئیدی درکبد موش صحرایی با مدل انسفالوپاتی کبدی

نویسندگان

  • احمدی, شمس ‌الدین گروه علوم زیستی و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
  • خسروبخش, فرنوش گروه علوم زیستی و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
  • رستم‌زاده, جلال گروه علوم زیستی و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
  • محمدیان فارسانی, آرزو گروه علوم زیستی و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
  • کرمی, زانیار گروه علوم زیستی و بیوتکنولوژی، دانشکده علوم، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران.
چکیده مقاله:

مقدمه: انسفالوپاتی کبدی یک اختلال مغزی با اختلال عملکردهای شناختی و حرکتی ایجاد شده توسط نارسایی کبد است. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات در آستانه احساس درد و بیان ژن گیرندۀ مو-اوپیوئیدی نوع 1 در کبد موش‌های صحرایی پس از القای انسفالوپاتی کبدی بود. مواد و روش‌ها: موش‌های صحرایی نر (با وزن 280 تا 320 گرم) به طور تصادفی به سه گروه کنترل (بدون عمل جراحی)، شم (با عمل جراحی و بدون بستن مجرای صفراوی مشترک) و گروه با انسداد مجرای صفراوی مشترک، به عنوان یک مدل آزمایشگاهی انسفالوپاتی کبدی، تقسیم شدند. تغییرات در آستانه احساس درد با استفاده از آزمون صفحه داغ، 21 روز پس از انسداد مجرای صفراوی، ارزیابی شد. در روز 21 پس از انسداد مجرای صفراوی، موش‌های صحرایی وزن شده، کشته شدند و کل بافت کبد آن‌ها جدا گردید و وزن شد، سپس درصد وزن کبد به کل بدن محاسبه شد. به علاوه نمونه‌های خون برای بررسی بیوشیمیایی سرم جمع‌آوری شدند و یک قطعه‌ از کبد هر موش صحرایی برای ارزیابی بیان ژن گیرندۀ مو-اوپیوئیدی نوع 1، جداسازی گردید. یافته‌ها: نتایج نشان دادند که آستانه احساس درد، درصد وزن کبد به کل بدن و سطوح سرمی بیلی‌روبین کلی در گروه مدل انسفالوپاتی کبدی در مقایسه با گروه شم به طور معنی‌داری افزایش یافت (0/001>P). نیتروژن اوره خون نیز در این گروه در مقایسه با گروه شم افزایش یافت (0/01>P). همچنین نتایج نشان دادند که بیان ژن گیرندۀ مو-اوپیوئیدی نوع 1در سطوح mRNA در کبد موش‌های صحرایی با انسداد مجرای صفراوی، به طور معنی‌داری در مقایسه با گروه شم کاهش یافت (0/001>P). نتیجه‌گیری: نتایج ما نشان دادند که نارسایی مزمن کبد، بیان ژن گیرندۀ مو-اوپیوئیدی نوع 1 را در کبد تنظیم می‌کند. به علاوه تغییرات در آستانه احساس درد ممکن است یک کندی پردازش حسی را در انسفالوپاتی کبدی تأیید کند.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی بیان ژن گیرنده های مو- اوپیوئیدی در هیپوتالاموس و کبد موش صحرایی کلستاز شده

کلستاز یکی از بیماری های کبدی است که به معنی انسداد مجرای صفراوی می باشد. افزایش میزان اوپیوئیدهای آندوژن در رت های کلستاز شده گزارش شده است. در این تحقیق، تغییرات بیان ژن گیرنده های ?- اوپیوئیدی در هیپوتالاموس و کبد در رت های کلستاز شده بررسی شد. کلستاز در رت های نر نژاد ویستار، با وزن تقریبی 20± 300 گرم با انسداد مجرای صفراوی ایجاد شد. بعد از مدت زمان 21 روز از انجام کلستاز وزن کل بدن، وزن کب...

15 صفحه اول

بررسی تداخل اثر اکسی‌توسین و سیستم اوپیوئیدی در هسته‌ی لوکوس‌سرولئوس بر درد حاد در موش صحرایی

مقدمه: برخی مطالعه‌ها‌ حاکی از دخالت هورمون اکسی‌توسین در کنترل درد، رفتارهای جنسی، اضطراب و عشق است. مکانیسم اثر این نوروپپتید در کنترل درد کاملاً مشخص نشده است. با توجه به وجود گیرنده‌های اکسی‌توسینی و اوپیوئیدی در هسته‌ی لوکوس‌سرولئوس، به عنوان یک هسته‌ی مطرح در درد، هدف این مطالعه بررسی اثر اکسی‌توسین و تداخل آن با گیرنده‌های اوپیوئیدی در درک درد می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه از موش‌...

متن کامل

بررسی اثر کلستاز بر بیان ژن پروتئین مربوط به دینامین- 1 درکبد موش بزرگ آزمایشگاهی

زمینه و هدف: در بیماری کلستاز انسداد جریان صفرا منجر به تجمع اسیدهای صفراوی در کبد و بروز نارسایی‏های متابولیکی شده و در نهایت منجر به مرگ نکروزی و آپوپتوزی سلولهای کبدی می‏شود. میتوکندری‏ها اندامکهای درون سلولی هستند که بیشترین منبع تولید انرژی سلولی بوده و به‏طور پیوسته تقسیم و مجدداً با هم ترکیب می‌شوند. این فرآیندهای پویا را شکافت و هم‏جوشی غشایی می‏نامند. تغییر پویایی میتوکندری در بیماری کب...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 3  شماره 1

صفحات  1- 10

تاریخ انتشار 2015-03

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

کلمات کلیدی

کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023