تعیین آلودگی به کلستریدیم بوتولینوم در دوگونه از ماهیان فرآوری شده و فرآوری نشده

نویسندگان

  • ایمانی فولادی, عباسعلی دکتری تخصصی میکروب‌شناسی ، استادیار ، مرکز تحقیقات میکروبیولوژی کاربردی ، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)
  • توکلی, حمیدرضا دکتری تخصصی میکروب شناسی ، دانشیار ، گروه تغذیه مرکز تحقیقات بهداشتی ، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)
چکیده مقاله:

زمینه و هدف : کلستریدیوم بوتولینوم به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد کننده‌ مسمومیت غذایی شناخته شده است. اسپور باکتری به‌طور گسترده‌ای در خاک، رسوبات دریاها، محیط‌های آبی و آبزیان پراکنده است. این مطالعه به منظور تعیین آلودگی به کلستریدیم بوتولینوم در دو گونه از ماهیان فرآوری شده و فرآوری نشده انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 146 نمونه ماهی فرآوری شده و نشده از دو گونه کفال طلایی و آزادماهی دریای خزر از صیدگاه شهید چمران دریاچه خزر در استان گیلان طی سال 1387 انجام شد. تعداد 45نمونه فرآوری شده و 28 نمونه فرآوری نشده ماهی کفال طلایی (Liza auratus) و نیز تعداد 39 نمونه فرآوری شده و 34 نمونه فرآوری نشده آزاد ماهی (Salmo Trutta caspius) مطالعه شدند. نمونه‌ها با روش‌های استاندارد ارائه شده (2001 APHA و 2003 FDA) از نظر آلودگی به کلستریدیوم بوتولینوم مورد آزمایش قرار گرفتند. سپس با استفاده از آنتی‌توکسین‌های مونووالان استاندارد، تعیین تیپ گردیدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در 16 نمونه (10.95%) آلودگی به سم کلستریدیوم بوتولینوم مورد تأیید قرار گرفت. میزان آلودگی ماهیان فرآوری شده حدود 1.8 برابر ماهیان فرآوری نشده تعیین گردید. به‌طوری که از مجموع 84 نمونه ماهی فرآوری شده در 11 نمونه (13.09%) و از مجموع 62 نمونه ماهی فرآوری نشده در 5 نمونه (7.57%) وجود توکسین بوتولینوم ثابت گردید. همچنین تیپ E به عنوان شایع‌ترین تیپ توکسین شناخته شد. به‌طوری که از 11 نمونه مثبت ماهیان فرآوری شده 6 مورد (54.5%) و از 5 نمونه مثبت ماهیان فرآوری نشده 2 مورد (40%) را به خود اختصاص داد و پس از آن تیپ‌های A و B قرار گرفتند. میزان آلودگی ماهی کفال طلایی در هر دو نوع فرآوری شده و نشده بیش از آلودگی آزاد ماهی بود؛ ولی این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده آلودگی انواع ماهیان به تیپ‌های مختلف کلستریدیوم بوتولینوم به‌ویژه تیپE می‌باشد. باتوجه به آلودگی بیشتر ماهیان فرآوری شده به این باکتری، مصرف این فرآورده در طبخ به صورت نیم‌پز و شکم‌پر می‌تواند به بروز مسمومیت غذایی منجر گردد.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

مطالعه اثرات بنتونیت پر تورم و کم تورم فرآوری شده و فرآوری نشده بر عملکرد جوجه های گوشتی

این پژوهش به منظور بررسی اثرات بنتونیت پر تورم و کم تورم فرآوری نشده و فرآوری شده باسولفات مس بر عملکرد و صفات لاشه جوجههای گوشتی با استفاده از 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه تجاری آرین در قالب طرح کاملأ تصادفی با پنج تیمار آزمایشی و شش تکرار  و 10 قطعه درهر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: ا- جیره بر پایه ذرت و سویا(شاهد)، 2- جیره حاوی یک درصد بنتونیت پر تورم؛ 3...

متن کامل

مطالعه اثرات بنتونیت پر تورم و کم تورم فرآوری شده و فرآوری نشده بر عملکرد جوجه های گوشتی

این پژوهش به منظور بررسی اثرات بنتونیت پر تورم و کم تورم فرآوری نشده و فرآوری شده باسولفات مس بر عملکرد و صفات لاشه جوجههای گوشتی با استفاده از 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه تجاری آرین در قالب طرح کاملأ تصادفی با پنج تیمار آزمایشی و شش تکرار  و 10 قطعه درهر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: ا- جیره بر پایه ذرت و سویا(شاهد)، 2- جیره حاوی یک درصد بنتونیت پر تورم؛ 3...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 13  شماره 1

صفحات  79- 87

تاریخ انتشار 2011-05

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

کلمات کلیدی

کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023