تفسیر مارتین هَیدگر از تمایز هستی‌شناختی بنیاد و وجود در نظام آزادی فردریش شلینگ

Authors

  • محمد مشکات دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
Abstract:

پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) منسجم‌ترین صورت تلاش فردریش شلینگ برای شرح نظام مطلق یا نظام آزادی است. نخستین‌بار در قرن بیستم و با رجوع متأملانۀ مارتین هَیدگر به رسالۀ آزادی و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941، اهمیت این رساله در تاریخ اندیشۀ غربی آشکار شد. تمرکز هَیدگر بر تفکر شلینگ به‌ویژه با نگارش رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان، پژوهش در اصل شکل‌گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی چونان پرسش در باب ذات هستی است. شلینگ برای عبور از آزادی صوری چونان تعین‌بخشیِ ناوابسته به علیت مکانیکی و دستیابی به تعریف واقعی آزادی به‌عنوان توانایی انجام خیر و شر، پژوهش خود در باب نظام آزادی را بر مبنای هستی‌شناختی صحیح استوار می‌سازد. هدف مقالۀ حاضر، تحلیل تفسیرِ هَیدگر از مفهوم نظام آزادی در نگاه شلینگ، با تأکید بر تمایز هستی‌شناختی بنیاد و وجود است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو پرسش است که جایگاه آزادی در نظام فلسفیِ بنیادمحور شلینگ چیست و چگونه طرح مفهوم واقعی آزادی، راه را برای تبیین بنیاد هستی‌شناختیِ امکان شر و امکان آزادی در نظام می‌گشاید؟ همچنین تمایز میان بنیاد و وجود چگونه به هدف اصلی شلینگ در حل تعارض نظام و آزادی می‌انجامد؟

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

آزادی چون بنیاد علت و دلیل در «متافیزیک دازین» هیدگر

این مقاله تفصیل این قول هیدگر است که «آزادی بنیاد علت و دلیل است». مفهوم آزادی مفهومی کلیدی در دوره‌ای از اندیشة هیدگر است که او خود آنرا «متافیزیک دازین» خوانده است. آزادی به نزد وی در وهلة نخست نه مسأله‌ای سیاسی و نه صورتی از علیت است، بلکه اصلی وجود‌شناختی است، پاسخی است به این پرسش که گشودگی عالم بر دازین از چه راهی ممکن می‌شود و چرا چیز‌ها برای انسان پرسش برانگیز می‌شوند و جستجوی او برای ی...

full text

شعر، رضا داوری و مارتین هیدگر

این مقاله مترصد است وجوه توجه استاد برجسته‌ی فلسفه در ایران، رضا داوری را نسبت به شعر به عنوان عاملی برای رهایی از تنگنای مهلک اصالت سوژه‌ی دوره‌ی مدرن شرح دهد. توجه ویژه‌ی شاعر به زبان که آن را ورای ابزار تلقی و-بر وفق نظر هیدگر- «بنیان‌گذار متعهد به کلمات» می‌داند، شرایطی به دست می‌دهد که با استمداد از آن می‌توان به تحول روزگار عسرت‌زده و گرفتارآمده در قهر فناوری مدرن امید داشت. رضا داوری زبا...

full text

پدیدارشناسی هرمنوتیکی به مثابه یک روش در فلسفه‌ی مارتین هیدگر

موضوع اصلی که هیدگر در فلسفه خود مطرح می‌کند وجود است. در نظر وی، وجودشناسی بعد از افلاطون و ارسطو در مسیر فراموشی قرار گرفته و جای خود را به معرفت‌شناسی داده است. بی‌توجهی به معنای حقیقی وجود و اهتمام به موجود و ماهیت آن، احساس ناخشنودی را در هیدگر برانگیخت و باعث شد او محور فلسفه خود را بر وجودشناسی بنا نهد و برای فراتر رفتن از مفهوم وجود و رسیدن به حقیقت عینی و انضمامی وجود تلاش فراوانی کند....

full text

زمینه‌های گذر به وجود به مثابه بنیان آگاهی در شلینگ

تفکرات و جهت گیری‌هایفلسفی شلینگ در طول دوران حیاتش دستخوش تغییر و دگرگونی بسیاری قرار گرفت؛ اما به یک معنی می‌توان اذعان داشت که همگی در چهارچوب یک طرح بنیادین قرار می‌گیرند، چرا که وجود یا این همانی مطلق در معرض تعاطی فکر واقع نمی‌گردد. شلینگ از اواسط دهه 1790 به تلاش‌های فیشته برای بازبینی فلسفه استعلایی کانت، که نقش اول را در ساخت جهان شناخت پذیر به فعالیت آگاهی داده بود، به همراه یک اشتغال...

full text

رابطۀ انسان و هستی؛ اقتضائات و موانع از نگاه مارتین هیدگر

در این نوشته، به اجمال به رابطۀ انسان و هستی از منظر مارتین هَیدگر- به‌عنوان یکی از ژرف‌اندیش‌ترین متفکران معاصر- پرداخته شده است. هیدگر به به تقرب انسان و هستی معتقد است و تمام مشکلات آدمیان از دوران افلاطون تا عصر حاضر را در جدایی این دو از هم می‌داند. اگر رابطه انسان و هستی به شکل مطلوبی شکل گیرد، انسان به تمام قابلیت‌های ذاتی خود دست می‌یابد، تفکر رشد می‌کند و زبان در مسیر بیان حقیقت قرار می...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 23  issue 1

pages  149- 172

publication date 2021-05-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023