نام پژوهشگر: افشین درکی

بررسی نقش آموزش عالی بر توسعه منطقه ای در ایران (مطالعه موردی: استانهای کشور)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  افشین درکی   مسعود تقوایی

آموزش عالی، عامل تحرک اجتماعی و اقتصادی و یکی از فاکتورهایِ مهم و تاثیر گذار بر توسعه جوامع و مناطق، محسوب می شود. نقش آموزش عالی، بویژه در رویکرد های جدید توسعه منطقه ای، از اهمیت بیشتری برخوردار است. دلیل این امر آنست که در رویکردهای نوین، توسعه منطقه ای، فرآیندی درون زاست که بایستی بر توانایی ها و امکانات بومی و منطقه ای استوار گردد و آموزش عالی از آنجا که می تواند بهره وری و استفاده از ظرفیت ها و قابلیت های بومی و منطقه ای را تسریع و تسهیل نموده و سرمایه انسانی و اجتماعی مورد نیاز برای پیشبرد توسعه را فراهم نماید، از جایگاه ویژه ای در این رابطه، برخوردار است .از همین روی در سالیان اخیر، در بسیاری از کشورها ،قوانینی وضع و تمهیداتی اتخاذ شده که بر اساس آن، از آموزش عالی و دانشگاهها خواسته شده، نسبت به جامعه محلی و محیط پیرامونی ، احساس مسئولیت بیشتری داشته و در برنامه های توسعه منطقه ای، بصورت مستقیم و تاثیر گذار، مشارکت کرده و در فضای منطقه ای، به مثابه نیروی محرکه وکانون پخش فضایی توسعه، عمل نمایند . در ایران و در راستای برنامه های توسعه منطقه ای،چنین نقش آفرینی از سوی بخش آموزش عالی و دانشگاهها ، مورد توجه قرار نگرفته و به تبع آن ، دستور کار مشخصی برای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در این زمینه، تدوین نشده است. موید این امر برنامه پنج ساله پنجم توسعه کشور است که در فصل های دوم(علم و فناوری) و ششم (توسعه منطقه ای) آن، که در آنها بطور مشخص به مبحث آموزش عالی و توسعه منطقه ای پرداخته شده ، هیچ درخواستی از بخش آموزش عالی و دانشگاهها، برای ایفای نقش موثر و مشارکت مستقیم در برنامه های توسعه منطقه ای، به عمل نیامده است. از این روی در این پژوهش، بررسی نقش آموزش عالی در توسعه منطقه ای(مورد مطالعه، استانهای کشور) ، در دستور کار قرار گرفت. داده های این پژوهش از آمار آموزش عالی ایران در سال تحصیلی 89-1388 استخراج شد و در تحلیل داده ها ، تکنیک های سنجش سطح تمرکز و ضریب تراکم، مورد استفاده قرار گرفت. شاخص ترکیبی توسعه منطقه ای و توسعه آموزش عالی، با کاربرد تکنیک تاپسیس، حاصل شد و در ارزیابی روابط بین متغیرهای مختلف آموزش عالی و شاخص توسعه منطقه ای، روشها و آزمون های مختلف و متنوع آماری، مورد استفاده قرار گرفت.نقش اقتصادی استانها به روش مثلث شاپو و بوژوگارنیه تعیین شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بطور کلی بین توسعه یافتگی استانها در آموزش عالی و شاخص توسعه منطقه ای، رابطه مستقیم ، قابل توجه و معناداری وجود دارد. یافته ها هم چنین نشان داد که بین مولفه های مختلف آموزش عالی(دانشگاهها، اعضاء هیات علمی، دانشجویان و فعالیت های پژوهشی) و شاخص توسعه منطقه ای نیز، روابط قابل توجهی برقرار است. برونداد ارزیابی ها حاکی از آنست که از میان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف، بین افزایش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی که فعالیت پژوهشی داشته اند(دانشگاههای پژوهشی)در یک استان و شاخص توسعه منطقه ای، رابطه مستقیم و قابل توجهی مشاهده می شود. این رابطه بین مراکز آموزش عالی که در حیطه ارتقای سطح دانش نیروی کار و پرورش مهارتهای حرفه ای فعالیت می کرده اند(مراکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه جامع علمی کاربردی) و شاخص توسعه منطقه ای، نیز به چشم میخورد که نشان دهنده اهمیت تحقیق و پژوهش و نیز بهبود کیفیت و کارآیی نیروی انسانی، در فرآیند توسعه منطقه ای است.یافته ها هم چنین بیانگر آنست که با افزایش تراکم نسبی اعضاء هیات علمی در یک استان(سرمایه های علمی) ، فرآیند توسعه منطقه ای، شتاب بیشتری پیدا میکند. در همین رابطه و در بین رتبه های مختلف اعضاء هیات علمی ،بررسی ها نشان داد که اعضاء هیات علمی با مرتبه استادی از این حیث، در جایگاه ویژه ای قرار دارند. نتایج این پژوهش هم چنین بیانگر آنست که، هر چه بر تراکم جمعیت دانشجویی در یک استان افزوده گردد ، شاخص توسعه منطقه ای، در وضعیت بهتری قرار میگیرد. سنجش رابطه بین شاخص توسعه منطقه ای و جمعیت دانشجوییِ گروههایِ مختلفِ تحصیلی نشان داد که، با افزایش جمعیت دانشجویان گروه تحصیلیِ فنی مهندسی در یک استان، می توان پیش بینی کرد که روند توسعه منطقه ای از شتاب بیشتری برخوردار گردد .در همین رابطه، تحلیل رگرسیون مشخص کرد که با افزایش تعداد دانشجویان گروه تحصیلی کشاورزی و دامپزشکی در یک استان ، در شاخص توسعه منطقه ای، تغییر قابل توجهی پدید نمی آید. نتایج حاصل از بررسی ها هم چنین وجود رابطه بین شاخص توسعه آموزش عالی و نقش اقتصادی استانها را تائید می کند، به نحوی که به تدریج و با بهبود شاخص توسعه آموزش عالی ، نقش اقتصادی استانها به ترتیب از کشاورزی به چند نقشی و سپس به صنعتی– خدماتی و خدماتی، دچار تغییر می شود.