بررسی داستان رستم و اسفندیار بر مبنای دیدگاه کلود برمون

نویسنده

چکیده مقاله:

در این مقاله داستان رستم و اسفندیار که از داستان­های محوری شاهنامه است، بر اساس نظریة کلود برمون بررسی می‌شود. این دیدگاه با توجه به اینکه شکست و عدم توفیق قهرمان را نیز در نظر می­گیرد، با داستان مورد بحث مطابقت بیشتری دارد. این داستان بر اساس نظر برمون سه کارکردِ امکان یا استعداد، فرایند و پیامد را در خود دارد و همچنین در آن، سه توالی زنجیره‌ای، انضمامی و پیوندی را می­توان بررسی و تحلیل کرد. اسفندیار قبل از رفتن به زابلستان، اسفندیار در زابلستان و کشته شدن او سه توالی و پی­رفت فرعی روایت هستند که در ضمن یک توالی اصلی بیان شده‌اند. دیباچة داستان، سخن گفتن اسفندیار با مادر و پدر در مرحلة امکان قرار می­گیرد. رفتن اسفندیار به زابل و مجادله و مبارزة او با رستم و استمداد رستم از زال و سیمرغ در مرحلة فرایند، فعلیت، قطعیت یا گذار قرار می­گیرد. کشته شدن اسفندیار و مکاتبة رستم با گشتاسب نیز در مرحلة پیامد می­گنجد که نشان دهندة عدم توفیق قهرمان (اسفندیار)است. دو نوع شخصیت مورد نظر برمون؛ یعنی کنشگر و کنش پذیر را در اسفندیار و رستم می­توان دید و این روایت، تبدیل بهبودی به اغتشاش و برعکس آن است؛ یعنی تعادل اولیه برای اسفندیار و رستم به فقدان تعادل برای اسفندیار و نهایتاً برگشت تعادل برای رستم ختم می­شود. از دستاوردهای این مقاله نشان دادن هنر روایتگری و شگردهای داستان­سرایی بی­نظیر فردوسی است، زیرا تمام اجزای نظریة برمون در این داستان رعایت شده است. فردوسی تمام عناصر روایی مانند تغییر و تنوّع موقعیت­ها، تنظیم توالی پی­رفت­ها، توجه به حالات روانی و عملکرد شخصیت­ها و اختیار انتخاب دادن به قهرمان و خصم در گزینش هدف را مدنظر قرار داده است. 

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

تحلیل داستان «رستم و سهراب» براساس نظریۀ روایت‌شناسی کلود برمون

در جُستار حاضر، داستان تراژیک «رستم و سهراب» براساس نظریۀ روایت‌شناسی کلود برمون بررسی شده‌است. الگوی برمون برمبنای رویکردی دوگانه بنا شده که طبق آن سرنوشت قهرمان منحصراً نه به پیروزی، بلکه گاه به شکست ختم می‌شود. براساس نظریۀ برمون، این داستان متشکل از یک توالی اصلی و چندین توالی فرعی است که پیکرۀ داستان را خلق کرده‌اند و انواع توالی‌ها از جمله زنجیره‌ای و انضمامی و پیوندی در آن به کار گرفته شده...

متن کامل

تحلیل ساختاری داستان «ضحاک» بر مبنای الگوی منطق نقش‌های کلود برمون

ساختارگرایی کوششی برای کاربرد نظریة زبانی در زمینة موضوعات و فعالیت‌های غیرزبانی است. یکی از جنبه‌های موفقیت ساختارگرایانْ روایت‌شناسی یا بررسی روایت ‌است. این گروه از ساختارگرایان با بررسی عناصر روایت و قوانین ترکیب آن توانستند ساختار حاکم بر اشکال روایی را واکاوی کنند.در این مقاله یکی از روایت‌های اساطیری شاهنامه، ضحاک ماردوش، براساس نظریة کلود برمون، روایت‌شناس ساختارگرای فرانسوی، بر...

متن کامل

تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار

یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن‏الگویی یا اسطوره‏شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان‏شناسی‏ ژرفانگر به‏شمار می‏آید. ‌این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان‏پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می‏پردازد. در نظر یونگ ‌این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه‏ای در همة نسل‏ها تکرار می‏ش...

متن کامل

ادب پهلوانی در داستان((رستم و اسفندیار))

در این مقاله ابتدا خواننده با تعاریف و معانی مختلف واژه ((ادب))در زبان و فرهنگ فارسی آشنا میگردد. ادب به معانی ‘مؤدب بودن‘خوشرفتاری‘فرهنگ و تربیت فکری‘ادبیات‘هنر‘معرفت‘قدرشناسی و ... بکار رفته است . در این مقاله مجموع رفتار و کردار پهلوانان بخصوص داستان رستم و اسفندیار ((ادب پهلوانی)) نامیده شده است. اینک به برخی از خصایص مذکور اشاره میکنیم: - احترام پدر و مادر و رفتار محبت آمیز آنان نسبت به ...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 4  شماره 4

صفحات  33- 52

تاریخ انتشار 2013-02-19

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023