جغرافیای عرفانی

نویسندگان

چکیده مقاله:

در جغرافیای عرفانی با سه نوع اصطلاح جغرافیایی روبرو هستیم. یکسری مقولاتی که در جغرافیای طبیعی ما بإزای خارجی دارند مثل جهات چهارگانه، نام شهرها، اقالیم و ممالک که البته در جغرافیای عرفانی تأویل‌پذیرند و نقش نمادین و رمزگونه به خود گرفته‌اند. دستۀ دوم مقولاتی جغرافیایی که منشأ قرآنی دارند همانند قاف، عرش، کعبه، طور و مجمع البحرین که آن­ها نیز بر مشرب عرفا تفسیر و تأویل می‌شوند. دستۀ سوم که فقط در جغرافیای انتزاعی سخن از آن­ها رفته، نه در طبیعت و نه در قرآن یافت می‌شود، بلکه سخن از مکان‌هایی است که ساختۀ ذهن خلّاق عارفان است. برخی از این مکان‌ها ریشه در آموزه‌های اسلامی دارد و برخی از حکمت خسروانی ایرانی سرچشمه گرفته است. در این جغرافیا عالم بالا، جهانی سراسر نور و لطیف‌تر از جهان ماده است. عالم مثال فضایی است میانۀ عالم روح و عالم ماده بین ملکوت و ناسوت که روح و جسم پدیده‌ها و موجودات در این برزخ به هم متصل می‌شود. از این رو عالم مثال مظهر تمامیت، کلیت و جمع اضداد است. در این مقاله با تکیه بر تحقیقات عرفان پژوهان، جغرافیای عرفانی در سه محور جغرافیای عرفانی طبیعی، جغرافیای عرفانی قرآنی و جغرافیای عرفانی انتزاعی در آثار و اندیشۀ­ عرفای بزرگ ایرانی و اسلامی بررسی گردیده است.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

جغرافیای ملکوتی و اوقات عرفانی

زبان رمزی و نمادین روایات و تمثیل­های عرفانی علاوه­ بر انتقال شبکه­ای از مفاهیم قدسی و تجریدی، مملو از تصاویر عینیِ مجردی است که ملکوت را با صورت­های زمینی توصیف می­کند. گرچه اصل اساسی لامکان و لازمان در مباحث جهان­های بالاتر از فلک قمر، یعنی عالم ملکوت و بالاتر، همواره مورد توجه عرفا بوده­است اما در برخی از رسایل فلاسفه اشراق گرا مانند ابن­سینا یا عرفای اشراقی مانند سهروردی یا متکلمان عرفان گرا...

متن کامل

جغرافیای ملکوتی و اوقات عرفانی

زبان رمزی و نمادین روایات و تمثیل­های عرفانی علاوه­ بر انتقال شبکه­ای از مفاهیم قدسی و تجریدی، مملو از تصاویر عینیِ مجردی است که ملکوت را با صورت­های زمینی توصیف می­کند. گرچه اصل اساسی لامکان و لازمان در مباحث جهان­های بالاتر از فلک قمر، یعنی عالم ملکوت و بالاتر، همواره مورد توجه عرفا بوده­است اما در برخی از رسایل فلاسفه اشراق گرا مانند ابن­سینا یا عرفای اشراقی مانند سهروردی یا متکلمان عرفان گرا...

متن کامل

جغرافیای رادیکال؛ رویکرد میان‌رشته‌ای در جغرافیای انسانی

ظهور علوم میان‌رشته‌ای و تخصص‌طلبی بعد از تحولات علمی در قرن 19 محصول شرایط تاریخی بود. فقدان نظریه‌های ‌عام و فراگیر، زمینه‌ساز تجزیه علوم اجتماعی و به تبع آن جغرافیا گردید. علم جغرافیا نیز در گذر زمان به دو رشته جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی تقسیم شد. هرکدام از این رشته‌ها از علوم مشابه و همجوار به منظور غنی‌سازی مبانی نظری و توسعه قلمرو مطالعاتی خود استفاده کردند. جغرافیای انسانی در قرن ن...

متن کامل

جغرافیای انتقادی

نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت، روی جنبه های انسانگرایی مارکسیستی با افزودن عوامل روانشناسی اجتماعی تاکید می کند.جغرافیای انتقادی، با تاثیر پذیری از نظریه انتقادی،‌ تخریب محیط طبیعی و زندگی پر درد و رنج انسانی را حاصل سرمایه داری مدرن و گردش مداری سرمایه تمی داند که با سلطه تکنولوژی،‌راه تاراج بی امان طبیعت و منابع طبیعی را در پیش گرفته است. از دیدگاه جغرافیای انتقادی،‌استثمار طبیعت،‌زمینه استثما...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


عنوان ژورنال

دوره 3  شماره 6

صفحات  109- 138

تاریخ انتشار 2015-03-02

با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023