وضعیت بهره‌گیری هنرآموزان از شبکه‌های اجتماعی مجازی در آموزش

چکیده اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان بهره­ گیری هنرآموزان از شبکه­ های اجتماعی مجازی در آموزش انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از جهت روش گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی می­باشد. جامعه آماری شامل هنرآموزان دوره دوم متوسطه کاردانش ناحیه یک اهواز،که تعداد آنها برابر با 200نفر بود و با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای، تعداد127نفر از هنرآموزان به­عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته 50سوالی با استفاده از مقیاس لیکرت می­باشد. روایی ابزار با استفاده از نظر کارشناسان تأیید شد و برای تعیین  پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید و ضریب 5/94بدست آمد. سوالات پژوهش با استفاده از روش‌های آمار استنباطی از جمله آزمون t تک نمونه‌ای، یو من وایتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت است. یافته ­ها: با توجه به اینکه میانگین استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی در مجموع 73/3بدست آمد، بنابراین هنرآموزان ناحیه یک اهواز به میزان 73/0بیشتر از میانگین نظری از شبکه‌های اجتماعی مجازی در امر آموزش استفاده می­کنند. براساس این نتایج می­توان گفت میزان استفاده هنرآموزان از شبکه‌های اجتماعی مجازی برای ایجاد بحث گروهی،رفع اشکالات آموزشی،ایجاد یادگیری مشارکتی،آماده­سازی یادگیرندگان برای درس جدید، تمرین و تعمیق یادگیری و ایجاد انگیزه و شوق یادگیری به طور معناداری بالاتر از میانگین نظری است. نتیجه­ گیری: با بهره­ گیری از امکاناتی که شبکه­های اجتماعی مجازی در اختیار آموزش قرار داده اند، هنرآموزان می توانند به بهبود کیفیت تدریس خود و تعمیق یادگیری، افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت کلاسی و فعالیت های گروهی دانش آموزان بپردازند.