محمود صوفیانی

استادیار گروه فلسفه، دانشگاه تبریز

[ 1 ] - رابطه دیالکتیکی شرایط و مؤلفه‌های عینیّت در فلسفه هوسرل

در این مقاله می­کوشیم با نشان­دادن شرایط عینیت و مؤلفه­های بنیادی آن در پدیدارشناسی هوسرل رابطه دوسویه و دیالکتیکی آن­ها را آشکار کنیم. آگاهی استعلائی و ساختار قصدی آن اصلی­ترین شرط امکان عینیت را تشکیل می­دهد. ادراک، بدن و زمان شرایط اساسی دیگری از امکان عینیّت لحاظ شده­اند. براساس این شرایط امکان می­توان مؤلفه­های بنیادی عینیت را مطرح نمود. این مؤلفه­ها عبارتند از این­همانی، تعالی، قانونمندی ی...

[ 2 ] - نقش ادراک در عینیت اعیان از منظر فلسفه هوسرل

مسأله عینیت یکی از بحث­های اساسی و دشوار در فلسفه جدید و معاصر است. در این مقاله سعی­مان بر این خواهد بود که این مسأله را از منظر پدیدارشناسی استعلایی هوسرل و مفاهیم جدیدی که عرضه می­کند مطرح کنیم. از آنجا که ادراک به ویژه ادراک حسی از لحاظ قصدیت و عمل قصدی منطوی در آن به عنوان پایین­ترین لایه مراتب عینیت می­تواند در راهیابی به عینیت سایر اعیان چه واقعی و چه غیر واقعی (اید­ه­آل) به عنوان مبنا ع...

[ 3 ] - رویکرد انتقادی مرلوپونتی به قصدیت هوسرل

مرلوپونتی در پدیدارشناسی ادراک می‌کوشد تا از تبیین سنّتی قصدیت فراتر رود و به این منظور به توصیف پدیدارشناسی بدن می‌پردازد. به نظر مرلوپونتی، میان جهان و آگاهی جدایی وجود ندارد و این دو در هم گره خورده‌اند. آگاهی برای مرلوپونتی، سوژة محضی نیست که مقوّم ذوات و ماهیات لایزال باشد و به پدیدارها معنا ببخشد، بلکه بدن‌ـ سوژه‌ای است که روی به جهان دارد و نمی‌تواند از این حوزة عملی که در جهان دارد، جدا ش...

[ 4 ] - گذار کانت از وضع اخلاقی-مدنی به وضع حقوقی-مدنی و ایجاد اجتماع اخلاقی/سیاسی

کانت در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به وضع اصطلاحات استراتژیکی همچون اراده آزاد، خودآیینی، قانون عقل، وظیفه و نسبت پیچیده میان آن‌ها می‌پردازد که بنیاد آموزه اخلاق، حق و سیاست کانت را شامل می‌شوند. در این بین نه تنها اخلاق خود بر اساس کشمکش میان اراده و قانون ایجاد می‌شود بلکه اخلاق در نسبتی دوسویه و دیالکتیکی بنیاد شکل‌گیری اراده آزاد، خودآیینی و متحقق کننده‌ی مابعدالطبیعه درون انسان به عنوا...

[ 5 ] - استنتاج و نسبت مفاهیم حق و سیاست بر اساس کتاب بنیادهای حق طبیعی فیشته

فیشته در کتاب بنیادهای حق طبیعی در دیالکتیکی دو سویه نه تنها مفهوم و اصل حق را از اصطلاحاتی در آغاز انتزاعی چون موجود متعقل، کنش‌گری، آزادی، آگاهی، دیگری و مفهوم بیناسوژه‌ای استنباط می‌کند بلکه در عین حال انضمامی شدن تمامی آن‌ اصطلاحات را بر اساس مفهوم و اصل حق تحقق می‌بخشد. بنابراین در نظام فکری فیشته تمامی این مفاهیم مجموعه‌ی پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند که تنها با یکدیگر فهمیده می‌شون...