محمدحسین محمد‌علی خلج

دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه، دانشگاه تهران

[ 1 ] - دریفوس و تاریخ فلسفی هوش مصنوعی

این مقاله برای ارائة روایتی تاریخی از تحولاتِ هوش مصنوعی در قرن 20 و 21 از نظرگاهی فلسفی، سه دوره را از هم جدا کرده است: 1. تسلطِ پارادایم نمادی؛ 2. بازگشت به پیوندگرایی؛ 3. ظهور حیات مصنوعی. مدعای اصلی مقاله آن است که هم بازگشت به پیوندگرایی و هم ظهور حیات مصنوعی، نقدهای دریفوس بر رویکردهای پیشین در هوش مصنوعی را تأیید می‌کند. به باور دریفوس یک نگرشِ اتمیستی ـ فورمالیستی به ذهن، دانش، و هستی، پشت...

[ 2 ] - از کارکردگرایی تا بسترگرایی: بازسازیِ گفتگوی دریفوس و پاتنم

در 1960 پاتنم در مقالۀ "اذهان و ماشین‌ها" بر پایۀ قیاسِ میانِ ذهن و  ماشینِ تورینگ نگرشی نو به ذهن به نام کارکردگرایی را پی‌ریزی نمود. یک دهه پس از آن دریفوس براساسِ تفسیرش از پدیدارشناسیِ مرلوپونتی و هیدگر کارکردگراییِ پاتنم را نقد کرد. دریفوس نشان داد که نمی‌توان ذهن را به مثابه ماشینی تورینگ به شمار آورد که با بهره‌گیری از قواعدی صوری کار می‌کند و ورودی و خروجی‌هایش عناصری فارغ از بستر هستند. دو د...

[ 3 ] - بررسی انتقادی رویکردهای سرل، دنت و پاتنم به جایگاه فلسفی هوش مصنوعی

این مقاله  به دو بخش کلی تقسیم شده است. در بخش نخست صورت‌بندی پاتنم، دنت و سرل به جایگاه فلسفی هوش مصنوعی به صورت کلی، طرح شده و نقاط ضعف هر یک نشان داده می‌شود. سپس صورت‌بندی برگزیده با تفکیک دو تراز فلسفه‌علمی ‌و فلسفه‌ذهنی شرح داده می‌شود. در تراز فلسفه‌علمی‌ مسئله آن است که آیا هوش مصنوعی می‌تواند دستگاهی بسازد که در آزمون نامحدود تورینگ پیروز شود؟ اما در تراز فلسفه‌ذهنی مسئله این است که اگ...

[ 4 ] - قصدیت و بازنمود در گفتگوی دریفوس و سرل

گفتگوی دریفوس، به عنوان یکی از بزرگترین پدیدارشناسان آمریکایی و سرل، به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان تحلیلی، تاریخی چهل ساله دارد. از نظر سرل پدیدارشناسی نابینا، سطحی و دچار خطاهای سیستماتیک است. همچنین از نظر وی مفهوم قصدیت غیربازنمودی به عنوان مرکز پدیدارشناسی دریفوس ناسازگار است. اما به باور ما دریفوس در معنایی که خود از قصدیت مدنظر دارد مفهومی سازگار از قصدیت غیربازنمودی ارائه می‌کند و هم...

نویسندگان همکار