ابوالفضل غنی زاده

استادیار دانشگاه پیام نور، اردبیل، ایران

[ 1 ] - نقد و بررسی حکایت تمثیلی «جنون» از مقامات حمیدی (مطالعۀ موردی بر اساس قواعد ساختارگرایی)

مقامات حمیدی مجموعه‌ای است از داستان­های کوتاه تمثیلی که در هر کدام از آنها، یک موضوع عرفانی به صورت تمثیلی مورد بحث قرار می‌گیرد. این مقاله حکایت جنون را با توجه به معماری داستان و هندسه ساختاری آن، مأموریت ذاتی اثر و کردار گفتاری- نوشتاری سراینده، به صورت کمّی تشریح می‌نماید و در پایان به این نتیجه می‌رسد که نویسنده در این کتاب تعلیمی با تبحر خاصی انسجام متن را با هنر و مهارت درآمیخته و پند و ...

[ 2 ] - ضرورت‌های یک قضاوت منطقی (مطالعۀ موردی حکایت تمثیلی رمزی "مرد بقال و طوطی" از دفتر اول مثنوی)

این نوشته با روش تحلیلی- توصیفی، در دو بخش؛ کلی و مصداقی، فرایند یک داوری و تصمیم گیری را در بستر داستان "مرد بقال و طوطی" مورد بررسی قرار داده است. این داستان با شکلی تمثیلی رمزی و با مبانی تعلیمی برای انتقال مفاهیم به مخاطب سروده شده و مولوی در بخش محتوایی آن، برای یک قضاوت و داوری منطقی ضرورت‌های مورد نیاز ارائه داده است. نقاب، تنبیه، تشخیص، حسگرهای بیرونی و درونی، داده‌های اطلاعاتی، فرایند ...

[ 3 ] - بررسی "کنش ارتباطی" در یک حکایت تمثیلی از دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعۀ موردی مذاکرات داستان پنجم مثنوی معنوی بر اساس نظریۀ "کنش ارتباطی" هابرماس)

"دموکراسی گفتگویی" نظریه‌ای است که در قرن بیستم به‌وسیلۀ یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه‌شناس آلمانی طرح شد. این گفتگو در یک "حوزۀ عمومی" با "مشارکت آزاد شهروندان مستعد" شکل می‌گیرد. ابزار تعامل در آن "زبان ارتباطی عام" است و برای رسیدن به "تفاهم" یا "پذیرش استدلال برتر" صورت می‌گیرد. این نظریۀ هابرماس در ادبیات سیاسی معاصر تحت عنوان "کنش ارتباطی" شهرت یافته است. مولوی در حکایت تمثیلی"شیر و نخجیر...

[ 4 ] - تأملی تعلیمی- روان شناختی بر داستان پادشاه و کنیزک مثنوی در بستر قواعد ساختارگرایی

داستان، بازنمایی از زندگی انسانی است که خواننده تلاش می­کند؛ خود را در آن بیابد، خود را به آن برساند و یا خود را از آن دور سازد. در درون خود رمزها و رازهایی دارد که اگر خوب بازگشایی شود ترجمۀ هر کدام از آن­ها، زندگی بشریت را خوب معنی می­کند، و تعلیم هر یک، برگی بر باروری آن می­افزاید. این نوشته می­خواهد؛ داستان پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی را رمزگشایی کند. با استفاده از قواعد ساختار­گرایی آن را ب...

[ 6 ] - بررسی و نقد ساختارگرایی حکایت عرفانی « در تصوف » از مقامات حمیدی

مقامات حمیدی؛ نوشته قاضی حمیدالدین ابوبکر بن عمر بن محمود، از 24 مقامه و یک خاتمه تشکیل یافته و از جمله نثرهای مصنوع قرن ششم هجری است که صنایع لفظی در « در تصوف » آن در حداکثر سطح به کار رفته است. این نوشته از باب نمونه مقامه عرفانی این کتاب را بر اساس قواعد ساختارگرایی مورد بررسی قرار داده و در پایان به این نتیجه می رسد که درونمایه این اثر ادبی همواره پند و اندرز اخلاقی- عرفانی بوده است. نویسن...

[ 7 ] - نگاهی جامعه شناختی به داستان سوم دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعۀ موردی داستان سوم مثنوی بر اساس مبانی نظری نیکولو ماکیاولی)

حوزۀ ادبیات سیاسی غرب، نیکولو ماکیاولی را شخصیت مؤثری می‌شناسد که در انتقال دورۀ رنسانس ایتالیا به عصر روشنگری نقش برجسته‌ای داشته است. وی به‌ عنوان مصلح اجتماعی یا منتقد سیاسی توانست افکار زمانۀ خود را دربارۀ حکومت، دین، اشرافیت و مردم تحت تأثیر قرار دهد. نظریه‌پردازان حوزۀ جامعه‌شناسی سیاسی، با استفاده از رسالۀ "شهریار" و کتاب "گفتارها"، اعتقادات سیاسی ماکیاولی را دربارۀ یک عمل سیاسی، به سه ...

[ 8 ] - نگاهی متفاوت به داستان «شیر و نخجیران» مثنوی از منظر نظریة «اقسام عقلانیت»

مولوی در جای‌جای مثنوی با شیوۀ «قیاس اصولی» مخالفت شدید کرده و به‌کارگیری آن را خطای شناختی- ادراکی می‌داند؛ ولی عملاً در داستان‌های خود برای ثبوت و اثبات نظریه‌ها، نوع منطقی آن را مباح می‌داند هرچند، بر اساس شیوۀ منحصربه‌فردی که در نوع خطابۀ خود دارد، تناسب منطقی و نظم معهود آن را به هم می‌زند. این مقاله تناسب استدلال مولوی را در داستان تمثیلی «شیر و نخجیران» مورد نقد و بررسی قرار داده و ...

[ 9 ] - تأملی نشانه شناختی بر متن نظام‌نامه مدرسۀ معرفت خامنه (بر اساس نظریۀ «کنش گفتاری» جان ‌سرل و «نشانه‌شناسی عمومی» ژان مری کلن کن برگ)

یک متن تاریخی؛ میراث ملی. فرهنگی یک جامعه است که در لایه‌های الفاظ و معانی آن با دست تاریخ رازها و رمزهای گران‌بهایی نهفته شده است. دانش «نشانه‌شناسی» و فن «تحلیل محتوا» در انتهای قرن بیستم راهکارهایی را برای درک درست از نهفتگی‌های معنایی این نوع متن‌ها فرا راه بشریت قرار داده است. این نوشته با استفاده از دو راهکار «کنش گفتاری» «جان ‌سرل» و نشانه‌شناسی «ژان مری» متن تاریخی «نظامنامه مدرسۀ معرف...

[ 10 ] - قبض و بسط "قیاس" در نظام استدلال مولوی (مطالعۀ موردی داستان «شیر و نخجیران»)

«قیاس» به عنوان شیوه یا ابزار دانش اصول و منطق، برای اصدار یا ثبوت حکم در حوزۀ انتقال مفاهیم، شناخت و معرفت به کار گرفته می‌شود. مولوی در جای‌جای مثنوی با شیوۀ «قیاس اصولی» مخالفت شدید کرده و به کارگیری آن را خطای شناختی- ادراکی می‌داند؛ ولی عملاً در داستانهای خود برای ثبوت و اثبات نظریه‌ها، نوع منطقی آن را مباح می‌داند هرچند، بر اساس شیوۀ منحصر به فردی که در نوع خطابۀ خود دارد، تناسب منطقی و نظ...

نویسندگان همکار