میرسعید موسوی کریمی

دانشیار؛ دانشگاه مفید، قم، ایران

[ 1 ] - همسویی دین و فلسفه در شناخت خداوند و دیرینگی عالم؛ با تکیه بر آرای فارابی و ابن‌سینا

از دیرباز چگونگی رابطۀ «دین و فلسفه» از جمله دغدغه‌های فکری عالمان دین و فیلسوفان بوده و هست. از میان فیلسوفان مشاء، ابونصر فارابی و ابن‌سینا تلاش گسترده‌ای کرده‌اند تا این دو را با هم همساز و هماهنگ نشان دهند. در این مقاله تلاش می‌کنیم در دو مسئلۀ مهم و به ظاهر مورد اختلافِ فلسفه و دین، یعنی «خداوند و خالقیت او» و «دیرینگی عالَم»، با استناد به کلمات «حکمای مشاء» همسویی دین و فلسفه را نشان دهیم. ...

[ 2 ] - آرای عبدالرزاق لاهیجی در باب حکمت خداوند: بررسی انتقادی

هدف از نگارش این مقاله، بررسی نقادانۀ دیدگاه حکیم لاهیجی در باب حکمت خداوند است. بنا به نظر ایشان، حکمت خداوند به‌معنای هدفداری او خواهد بود؛ یعنی، خداوند حکیم، خداوندی است که همواره اهدافی بر افعالش مترتب هستند. اما این اهداف، متوجه مخلوقاتند، زیرا با تحقق هدف، نیازی از صاحب هدف رفع می‌شود، درحالی‌که خداوند بی‌نیاز مطلق است. لاهیجی بر این مدعای خود، دو استدلال نیز اقامه می‌کند؛ یکی مبتنی بر حس...

[ 3 ] - بررسی چگونگی اسناد قانون اخلاق به قانون طبیعت در متافیزیک اخلاقی کانت

در پی پاسخگویی به پرسش از چگونگی اِسناد قانون اخلاق به قانون طبیعت نزد کانت، این مقاله پس از بیان پیشینه مسأله نشان می دهد که بسیاری از فلاسفة پیش و پس از کانت تخلف قانون اخلاق از قانون طبیعت را جایز ندانسته اند. سپس نشان داده می شود که کانت نیز در پی چنین رویکردی خواستار اِسناد قانون اخلاق به قانون طبیعت است. کانت برای انجام این کار ابتدا به نحوة شکل گیری مفهوم طبیعت در خرد ناب پرداخته و ترتیب د...

[ 4 ] - برون شدن از نتایج مشکل آفرین رویکرد کانت به مسئلۀ وجود در پرتو حکمت سینوی

دیدگاه کانت درباره مسئلۀ وجود نتایج مشکل آفرینی به بار می آورد. مقالۀ حاضر با صورت بندی دو مشکل، که ابتدا در مقالۀ جِرُمی شِیفر (1962) توضیح روشنی یافت، و در این جا به ترتیب ”مشکل تناقض“ و ”مشکل بیهوده گویی“ نام گذاری می شوند، شروع می‌شود. بر مبنای مشکل نخست، گزاره‌های وجودی در حالی که باید از دیدگاه کانت ترکیبی باشند، تحلیلی می شوند. بر مبنای مشکل دوم، لازمۀ دیدگاه کانت این است که یا موضوع گزاره‌...

[ 5 ] - گستره و محدودۀ شهود عقلی در اخلاق مشرقی ابن‎سینا

این مقاله در نظر دارد با بررسی گسترۀ شمول توانایی معرفتی شهود عقلی در رسائل مشرقی ابن‎سینا نشان دهد که چه دسته‎ای از افراد جزو واجدان توانایی معرفتی شهود عقلی هستند و (به قول ابن‎سینا در داستان رسالة الطیر) در جرگۀ «برادران حقیقت» وارد می‎شوند و چه دسته‎ای از افراد فاقد این نوع توانایی معرفتی‎اند. بر این اساس، نخست می‎کوشیم در این رساله‎ها مخاطبان داستان‎های مشرقی را شناسایی کنیم و سپس با بررسی...