علیرضا آرام

دانشجوی دکتری فلسفۀ اخلاق دانشگاه قم

[ 1 ] - الهیات هنری یا الهیات هنر؟ (تحلیل انتقادی دیدگاه جورج پاتیسون)

در این مقاله با روش تحلیلی - انتقادی به بررسی دیدگاه جورج پاتیسون در باب رابطۀ دین و هنر می‌پردازیم. پاتیسون تأملات خود را در مسیر آنچه مندرج می‌کند که خود الهیات هنر نامیده است. او به این نتیجه رسیده که هنر نه ابراز زیردست الهیات، بلکه نوعی نگرش زیبایی‌شناختی به جهان هستی است، نگرشی که ضمن پاسداشت گوهر زندگی، به رهاوردی معنوی منتهی خواهد شد. او نگاه مطلوب خود را بیش از کلیسا و الهیات رسمی مسیح...

[ 2 ] - تحلیل رابطۀ دین و اخلاق از نگاه ابن‌تیمیه و آدامز

مسئلۀ‌ این پژوهش، تحلیل و مقایسۀ نسبت دین و اخلاق از نگاه ابن‌تیمیه و رابرت آدامز است. در مسیر دریافت پاسخ، موضع این دو متفکر را در چهار بخش به تفصیل بررسی کرده‌ایم. حاصل مقایسه این است که از نگاه ابن‌تیمیه، اخلاق در تمام ساحت‌های چهارگانۀ وجودی، معرفتی، معنایی، و هنجاری به دین وابسته است. اما آدامز، در عین وابسته انگاشتن اخلاق به دین در دو ساحت وجودی و هنجاری، در بحث از نسبت معرفتی و معنایی، ب...

[ 3 ] - بعد زیباشناختی و قاعده طلایی؛ نگاهی به تعامل هنر و اخلاق در اندیشه هربرت مارکوزه

با مرور اندیشۀ هنری هربرت مارکوزه و مقایسۀ آن با مفاد قاعدۀ طلایی در اخلاق، می‌توان هنر مطلوب مارکوزه را یکی از تمهیدات لازم در اجرای این قاعده و بستری برای حضور آشکارتر و خودآگاه‌تر آن در تعاملات اجتماعی میان انسان‌ها ارزیابی کرد. اگر قاعدۀ‌ طلایی از مخاطبانش می‌خواهد که خود را در موقعیت دیگری گذاشته و دیگری را هم در وضعیت فعلی خود تصور کنند، در اندیشۀ‌ مارکوزه هنر بستری برای ایجاد- یا دست‌کم ...

[ 4 ] - پارفیت و چالش بی‌طرفی در نظریة اخلاقی کانت

در این مقاله ابتدا به توصیف و تحلیل مباحثات درک پارفیت در باب موضوع بی‌طرفی از منظر کانت می‌پردازیم. در ادامه ضمن بررسی انتقادی ساختار و پیامدهای سخن پارفیت، میزان استحکام آراء او را بررسی می­کنیم. در فراز پایانی این متن نیز راه حل پیشنهادی خود را به عنوان بدیل تلاش‌های صورت گرفته در این موضوع، تشریح می‌نماییم. به زعم ما نتیجه‌ای که پارفیت به آن رسیده علاوه بر این‌که از حیث ساختار فلسفی نامنسجم...

نویسندگان همکار