زهرا خزاعی

دانشیار فلسفه ، دانشگاه قم

[ 1 ] - معرفت‌شناسی فضیلت: ماهیت، خاستگاه و رویکردها

معرفت‌شناسی فضیلت به مجموعه‌ای از رویکردهای اخیر به معرفت‌شناسی اطلاق می‌شود که برخلاف معرفت‌شناسی‌ تحلیلی، به جای تمرکز بر ارزیابی باور بر ارزیابی معرفتی ویژگی‌های صاحب باور تمرکز دارد. این مقاله در صدد است تا ماهیت معرفت‌شناسی فضیلت را تبیین کرده و مهم‌ترین رویکردهای آن را توضیح دهد. تبیین فضیلت معرفتی به عنوان قوای شناختی قابل اعتماد و ویژگی‌های مَنِشی، دو رویکرد اعتمادگرایی و مسئولیت‌گرایی را...

[ 2 ] - Mulla Sadra on Virtue and Action

This paper sheds light on the views of Mulla Sadra about virtue and action. The main question is how he explains the relationship, if any, between virtue and action. Mulla Sadra defines moral virtue as a settled inner disposition by which one acts morally, without need for any reflection or deliberation. This study seeks to explain how, according to Mulla Sadra, a virtue motivates the agent and...

[ 3 ] - دیدگاه تقوم و تفسیری مادی‌انگارانه از حیات پس‌ از مرگ (دیدگاه لین رادر بیکر)

برخی فیلسوفان مسیحی ازجمله لین رادر بیکر حیات پس‌ از مرگ را با رویکردی مادی‌انگارانه تفسیر می‌کنند. بیکر معتقد است دیدگاه تقوم وی درباره‌ی هویت شخصی بیشترین سازگاری را با حیات پس‌ از مرگ مسیحی دارد. مطابق این دیدگاه، ملاک این‌همانی شخصی، داشتن ویژگی منظر اول شخص است؛ ازاین‌رو شخص پس‌ از مرگ بدن، به دلیل بقای این ویژگی باقی می‌ماند و به بدنی متناسب با آن جهان که با اعجاز خداوند خلق شده، دوباره ت...

[ 4 ] - رابطه‌ی شانس و مسؤولیت اخلاقی در نگاه تامس نیگل

ازنظر تامس نیگل مسؤولیت اخلاقی و شانس اخلاقی دو نوع قضاوت درباره‌ی شأن اخلاقی فاعل‌اند که اولی حاصل چشم‌انداز درونی به خودمان و جهان و مبتنی‌بر اختیار است و دومی حاصل چشم‌انداز خارجی و مبتنی‌بر عوامل خارج از کنترل. او با طرح چهار نوع شانس منتج، محیطی، سازنده و علّی، همه‌ی اعمال انسان را خارج از کنترل او می‌داند. لذا مسؤولیت اخلاقی را به نفع شانس اخلاقی رد می‌کند. مقاله‌ی حاضر بعد از تحلی...

[ 5 ] - خودآگاهی و تبیین استنتاج گرایانه کسام از آن

فیلسوفان در پاسخ به این سؤال که چگونه حالات ذهنی خودمان را می دانیم، تبیین های متعددی ارائه کرده اند.کسام در پاسخ به این سؤال، نظریه استنتاج گرایی را مطرح کرده است. به اعتقاد او بر خلاف آنچه شهوداً احساس می کنیم، هیچ نوع دسترسی بیواسطه به حالات ذهنی خود نداریم؛ بلکه ما بر اساس یک سری شواهد بیرونی و درونی، و از طریق فرایند استنتاج، حالات ذهنی مان را می شناسیم. بویل این تبی...

[ 6 ] - ضعف اراده و آکراسیا دو پدیده متمایزند؟

اکراسیا در ادبیات سنتی فلسفی بدین معناست که فرد با بهترین حکم خود مخالفت کند. برخی از فلاسفه اخیرا این پدیده را با ضعف اراده یکی دانسته اند، اما هولتن این دو پدیده را متمایز می داند و استدلال می کند که ضعف اراده به معنای نقض قصدهای جدی است. این مقاله نشان می دهد این دو پدیده بر خلاف ادعای هولتن، متمایز نیستند، بلکه در اکراسیا و ضعف اراده ،علت ترک فعل با دو رویکرد تبیین می شود؛ اولی ناظر به فاعل...