احسان کاظمی

دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

[ 1 ] - «بررسی دیدگاه سیاسی هانا آرنت بر اساس تئوری استعاره»

هانا آرنت از جرگه فیلسوفان «پسا دکارتی» و «پسا کانتی» است که با نقد و بهره گیری توامان از دکارت و کانت، «سوژه» و «ابژه» را از سکون و سترونی بودن خارج می سازند و آنها را در سیلان و دگرگونی مداوم مهانا آرنت از جرگه فیلسوفان «پسا دکارتی» و «پسا کانتی» است که با نقد و بهره گیری توامان از دکارت و کانت، «سوژه» و «ابژه» را از سکون و سترونی بودن خارج می سازند و آنها را در سیلان و دگرگونی مداوم می یابند...

[ 2 ] - تبیین رقابت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در یمن

وقوع تحولات موسوم به بهار عربی (بیداری اسلامی) در خاورمیانه و سرایت این تحولات به یمن منجر به سقوط علی عبدالله صالح و درنهایت قدرت‌یابی گروه شیعی حوثی‌ها در این کشور شد. عربستان که این تحولات را مخالف منافع ملی و امنیت منطقه‌ای خود می‌دانست، با لشکرکشی نظامی به یمن به مقابله با این امر پرداخت. از نگاه عربستان تحولات یمن، جنگ با قدرت و نفوذ ایران در شبه‌جزیره عربستان و در کنار مرزهای جن...

[ 3 ] - بنیادهای امر سیاسی در یونان باستان و نقش پولیس (دولتشهر)در شکل گیری آن

امر سیاسی تنها یک مفهوم نیست، بلکه اشاره ای هستی شناختی به ماهیت و چیستی روابط و فرآیندهای سیاسی در یک جامعه دارد. به طوری که با درکِ ماهیت و چیستی امر سیاسی در یک اجتماع سیاسی می توان به بنیادها و منطق سیاسی حاکم بر آن پی برد. در این میان پرداختن به امر سیاسی در اجتماع های سیاسی یونان باستان علاوه ب...

[ 4 ] - امکاناتِ تئوریک پدیدارشناسی در فهم سیاست خارجی؛ با نگاهی به سیاست خارجی ج.ا. ایران

هدف از این مقاله ارائه چهارچوبی تئوریک برای فهم سیاست خارجی کشورها (ایران) است. روشی که نگارندگان به واسطه آن در پی فهم و چگونگی ساختار سیاست‌های خارجی کشورها هستند، «روش پدیدارشناسی» می‌باشد. این نوشتار قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که؛ «بر اساس رویکرد پدیدارشناسی؛ منطق حاکم بر سیاستِ خارجی دولت‌ها، چگونه قابل درک می‌شود و چگونه شکل می‌گیرد؟». فرضیه پژوهش بر این مبناست که «پدیدارشناسی با تع...

[ 5 ] - دریدای لویناسی؛ گذار از هستی شناسی به اخلاق

در این مقاله به دنبال فهم اندیشۀ فلسفی دریدا و رفع ابهام آن هستیم؛ پاسخ ما به این ابهام آن است که دریدا را باید پیش از هرچیز در چارچوب مباحثِ امانوئل لویناس فهمید و قرار داد. این جایگذاری درید،ا در نوع خود، بسیار کلیدی است و معنای ضمنی فلسفۀ او را متفاوت می­سازد. دلیل این تحول آن است که در خوانش عمومی دریدا را در درجۀ نخست وارث نیچه و پس از آن هایدگر می­دانند که در افق فکری آن دو و در سنت نقد مت...