علی بابایی

دکتری فلسفه و کلام اسلامی. استادیار گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی/ نشانی: اردبیل؛ خیابان دانشگاه، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه فلسفه/ نمابر: 04533516402/ Email: [email protected]

[ 1 ] - جایگاه وجودی قلب در نفس‌شناسی صدرا

هدف: این مقاله در پیِ پیشنهاد طرحی برای تعیین دقیق جایگاه وجودی قلب در نفس‌شناسی ملاصدرا بوده است. روش: این مقاله از روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. یافته‌ها: در نفس‌شناسی ملاصدرا، جایگاه دقیق و واضحی برای مرتبۀ قلب(یا دل که دوست داشتن به آن منسوب است) لحاظ نشده است و تعریف قلب به نفس ناطقه، در نظری عمیق بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد، نمی‌تواند چندان قانع‌کننده باشد. از آنجا که در این حکمت، را...

[ 2 ] - نقد و تحلیلِ خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مسئلۀ رابطۀ وجود و نور

هدف: این مقاله به بررسی و نقد خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مسئلۀ رابطۀ نور و وجود می‏پردازد. روش: در این ‌تحقیق از روش تحلیلی توصیفی که در پژوهشهای نظری مدّ نظر است، بهره برده‌ایم. یافته‌ها: ملاصدرا نور مورد نظر شیخ اشراق را با وجود، یکی می‌داند. این اعتقاد پایه‌ای می‌شود تا همۀ آرای شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند؛ در حالی که دلایلِ چندی نشان می‌دهد نورِ مورد نظرِ شیخ اشراق با وجودِ صدرایی یکی نیست؛ ...

[ 3 ] - رابطه «نور حقیقی» و «نور مادی» بر اساسِ قاعده حقیقت و رقیقت

اساسِ فلسفه­ شیخ اشراق نور و اساسِ فلسفه ملاصدرا وجود است؛ از نظرِ ملاصدرا وجودِ موردِ نظرِ وی با نورِ اشراقی یکی است؛ حال آن­که شیخ اشراق لااقل قسمی از وجوداتِ مصطلح یعنی همان اجسام را نور نمی­نامد و از بین اجسام تنها به نور بودنِ نورِ حسی معتقد است؛ و همین نکته دشواری­های بسیاری در یکی دانستنِ نورِ اشراقی با وجود صدرایی فراهم می­آورد؛ تا این­که صدرا می­کوشد نسبت به هر دو بندِ سخنِ شیخ اشراق، موضع­هایی اتخا...

[ 4 ] - فهم رابطه خدا با عالم از روی مَثَل در حکمت اسلامی با تأکید بر دیدگاه صدرا

اینکه خداوند و شئونِ او شبیه چیست، از مهم­ترین پرسش‎های مطرح در حوزه کلام، فلسفه دین، حکمت و عرفان است؛ از طرفی دیگر طبقِ آموزه­های منطقی و فلسفی، تمثیل یا تشبیه افاده یقین نمی­کند؛ لذا در فلسفه چندان جایگاهی برای طرح در خلالِ مباحث ندارد؛ اما حکمای اسلامی درعمل بسیار از تمثیل استفاده برده­اند؛ به‏طوری‏که نوعی روشِ تفکرِ فلسفیِ خاص این فلسفه ­را القا می­کند. به اعتقادِ این مقاله در منظری کلی دو نوع تم...

[ 5 ] - نسبت قاعده‌ی «بسیط‌الحقیقه» و «کل‌القوی بودن نفس» در حکمت صدرایی

بساطت، وصفی کمالی و تعیین‌کننده‌ی مرتبه‌ی وجودی موجود متصف به آن است. گستره‌ی این ویژگی در خدا، با قاعده‌ی بسیط‌الحقیقه همه‌چیز است و هیچ‌یک از آن‌ها نیست و در نفس انسانی، با عبارت نفس در وحدتش، همه‌ی قواست، بیان می‌شود. اهمیت تبیین نسبت دو قاعده این است که هم راه‌گشای شناخت خدا از طریق معرفت نفس است و هم رابطه‌ی طولی خدا با عالم، و ازجمله خود نفس را به‌گونه‌ای معقول ترسیم می‌کند. مسأله...

[ 6 ] - حق تعالی تنها جوهر هستی سیر تحول جوهر و عرض بر مبنای سه مرتبه‌ی سیر فلسفی ملاصدرا

در فلسفه‌ی مشائی ماهیات به جوهر و عرض تقسیم می‌شوند و چون حق‌تعالی ماهیت نیست، بنابراین نه جوهر است و نه عرض. اما در حکمت خاص صدرایی، نه‌تنها حق‌تعالی جوهر خوانده می‌شود، بلکه فراتر از آن، حق‌تعالی تنها جوهر هستی است. اعراض از مراتب وجود جوهر به شمار مى‌روند. عرض وجودى مستقل در کنار وجود جوهر نیست. رابطه‌ی میان جوهر و عرض، عمیق‌تر از رابطه‌ی میان دو شیئى است که به هم ضمیمه شده‌اند. این ...

نویسندگان همکار