نتایج جستجو برای: 4 مولوی
تعداد نتایج: 1305438 فیلتر نتایج به سال:
آشنایی¬زدایی و فراهنجاریِ معنایی در غزلیّات مولوی
جهان هولوگرافیکی، ایدهای است که در قرن بیستم، توسط بوهم (1930) فیزیکدان دانشگاه لندن و کارل پریبرام (دردهة 1960) مطرح گردید. این مقاله، به بررسی و مقایسه جهان هولوگرافیکی و ویژگیهای آن در آثار مولوی (مثنوی و کلیات شمس) و ارتباط آن با فرضیهی مُثُل افلاطونی و بیان شباهتها و اختلافهای میان آنها، می پردازد. در پایان، به نتیجهای مبنی بر تأیید وجود ایدهی جهان هولوگرافیکی در آثار مولوی - که تحت ...
در این مقاله رابطه و نسبت پرسش گری با امر مقدس در منظومه ی فکری مولوی به شیوهی تحلیلی بررسی میشود. در آغاز جهان نگری مولانا در رویکردی کلی در باب خاستگاه، جایگاه، حدود، توانایی و ویژگی های ترازهای معرفتی، و سپس جایگاه علوم، فنون، هنرهای بشری و شیوه های فلسفی و منطقی، و لزوم بهکارگیری و سودمندی موضوعات یاد شده نه تنها در زندگی دنیوی، حتی گاهی به عنوان وسیله ای برای رستگاری آنجهانی بررسی می ...
زائوم یا فراخرد از مباحث نوینی است که در تحلیل فرمالیستی، به مطالعه و بررسی متون میپردازد.از مهم ترین ویژگیهای زائوم این است که مانند سایر واژههای زبان دچار خودکار شدگی و روزمرّگی نمیشود و همیشه میتواند به خوبی عهدهدار وظیفه خود باشد، یعنی با برانگیختن احساس و عاطفه به کمک موسیقی بشتابد و جای معنی را پر کند. بسیاری از کلمات در غزلیات مولوی وظیفه اصلی خود را که در نزد شاعران دیگر محدود به ا...
مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی درباره عقل میپردازد. وی عقل را دارای انواع مختلف میداند و برای هر کدام کارکرد خاص تعریف میکند. عقل جزئی به مصلحتاندیشی معروف است و چندان با عشق سرسازگاری ندارد اما عقل کلی آدمی را از قید بندگی میرهاند و به مراتب عالی کمال میرساند.در این مقاله با استناد به اشعار مولوی علاوه بر توضیح مراتب عقل، به تقابل برخی از مراتب آن با عشق هم پرداخته شده است.
مولوی معارف دینی و آسمانی را حکمت دینی نامیده است. دین نه تنها از نظر او معرفت است بلکه معرفتی محکم، استوار و بی رقیب است. حکمت دینی از نظر مولوی، حکمت متعالیه ای است که در پی تبیین و ارائه راهکارهای تعالی معنوی انسان است. دیگر حکمت ها، حکمت های دنیوی هستند و وظیفه تبیین معاش و مناسبات این جهانی را بر عهده دارند. مولوی حلقه واسط بین انسان و حکمت دینی را نیستی شناسی، هستی شناسی و متن شناسی می دا...
رازی و مولوی هر دو به بررسی مرگهراسی پرداختهاند؛ رازی آن را در هرحال و نسبت به هرکسی بیماری و برخاسته از وهم و هوی میانگارد و طبیبانه گاه از راه عقل و گاه با ابزار نقل میکوشد آن را بزداید و به زعم خویش درمان کند. راهکار عمده او برای رفع آن، غفلت و رها کردن مرگاندیشی است. زیرا اندیشیدن به مرگ همواره هراسی در پی دارد. برخورد مولوی بهگونهای دیگر است؛ او مرگهراسی هر فردی را در نظام باورها...
دیدگاه کلامی مولوی با دیدگاه عرفانی او در باب جبر تفاوت دارد. او از منتقدان جبر کلامی، و از مدافعان جبر عرفانی است. مولوی دیدگاه اهل جبر نکوهیده را، به دلیل نتایج نامطلوب دنیوی و اخروی آن، نمیپذیرد ولی جبر در مفهوم عرفانی رضا و معیّت با حق و توحید افعالی را قبول دارد. نفسپرستی، دنیاگرایی و حقیقتستیزی را از دلایل نقد و ردّ جبر نکوهش شدهی اهل جبر، و خداگرایی، حقیقتطلبی و نفسستیزی را از دلایل ...
در این نوشته جایگاه عقل را از دیدگاه مولوی بررسی کرده ایم در دو حوزة مربوط به معارف بحثی اهل استدلال و دریافتها و تجارب شهودیِ متعلق به عرفان. از دریافتهای شهودی تنها به معرفت الله توجه کرده و از آن بنا به دلایلی به حقیقت تعبیر کردهایم. ملاک بررسی ما صرفا مثنوی مولوی است نه تمام آثار او. در مثنوی عقل در آفرینش و جوهر، از نظر کارکرد و مدیریتِ معیشت مادی و کسب معارف بحثی و دانشهای حسی و تجربی م...
جلال الدین محمد مولوی، نامی مانا و نامی در عرفان اسلامی است؛ نامی که آواز? کمتری در گستر? دانش آموزی و دانش اندوزی دارد که پُر رنگ شدن آن یک، کم رنگی این یک را در پی داشته است. در این رساله میکوشیم به این پرسش، پاسخ دهیم که آیا مولوی از دانشهای مدرسی و مکتبی روزگارش بهره مند بوده است؟ آیا از فقه و اصولش، حدیث و تفسیر، فلسفه و کلام، آموزههایی اندوخته بوده یا نه، «پارسی خوابیده و عرب بیدار شده ...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید