نتایج جستجو برای: فلسفة نقادی کانت

تعداد نتایج: 2604  

ژورنال: پژوهش های فلسفی 2012
محمدرضا عبدااله نژاد

   کانت با اطلاق صفت «پراگماتیکی» بر انسان­شناسی خود، موضع انتقادی خود را نسبت به انسان­شناسی سنتی، جغرافیای طبیعی، روان­شناسی تجربی، و انسان­شناسی فیزیولوژیکی اعلام می­دارد. او با این کار، انسان را نه به عنوان ذات، جوهر، شیء، و نفس، بلکه بر اساس سه سطح عمل او(سطح تکنیکی، سطح پراگماتیکی، و سطح اخلاقی) مورد مطالعه قرار می­دهد. هدف این مقاله این است که با بررسی ریشه، معنا و مفاد انسان­شناسی کانت،...

ژورنال: فلسفه دین 2009
عقیل فولادی محمد محمدرضایی,

واژة «استعلایی» از مفاهیم کلیدی تفکّر کانت است که اساساً نظام فلسفی خویش را با آن می‌شناساند [ایدئالیسم استعلایی]. با وجود این، واژة مذکور در فلسفة کانت در معنای یکسانی به کار نرفته است. با توجه به اینکه در گفته ها و نوشته های راجع‌به کانت، عمدتاً یک معنا برای آن ذکر می‌شود [شرایط تجربة ممکن]، لذا روشن سازی معنای این اصطلاح، جهت جلوگیری از بدفهمی آنْ لازم می نماید. دستاورد این پژوهش ـ که اساساً با ...

ژورنال: :پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) 2012
یوسف شاقول رضا ماحوزی

کانت در فلسفۀ نقادی خویش، در صدد تبیین سه مسئلۀ کلی است؛ «شناخت»، «اخلاق» و «زیبایی» سه دغدغۀ اصلی بشر و در واقع، سه بعد وجود آدمی هستند که کانت در سه نقد، جداگانه آن ها را بررسی کرده است. وی در «نقد عقل محض»، به مسئله شناخت، مقوّمات و حدود آن پرداخته است و سعی کرده بر اساس انقلاب کپرنیکی خویش، مبانی استقراء را تبیین و توجیه کند. با این حال، استقراء مد نظر وی مستلزم پشتوانۀ دیگری به نام اصل یکنو...

ژورنال: هستی و شناخت 2019

برداشت کانت از فرهنگ، عمدتاً به آثار متاخر او در حوزۀ تاریخ، انسان‌شناسی و غایت‌شناسی محدود شده است. همچنین به دلیل استعمال مبهم و نامنظم اصطلاحات Kultur و Bildung (و آمیختن آنها با مفاهیمی همچون Zivilisation و Erziehung) در نیمۀ دوم قرن هجدهم، در فضای فکری آلمان، عمدتاً فهم معنای فرهنگ بسیار مبهم و مناقشه‌برانگیز است. لذا مقالۀ حاضر، نه تنها محدودۀ بحث خود را به دورۀ نقادی کانت و سه نقد اصلی او ...

پایان نامه :دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390

چکیده هدف اصلی از این نوشتار « تفسیر زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر است» که با اشاره اجمالی به تاریخچه تصور زمان در تاریخ فلسفه آغاز می گردد و بعد از کاووش زمان در فلسفه کانت به تفکر هاید گر در باره زمان و سپس با پردازش دیدگاه هایدگر از زمان در فلسفه کانت دنبال می گردد . کانت زمان را یکی از دو شرط هر نوع شهود حسی دانست و حتی بر برتری زمان بر مکان نیز تاکید کرد و متذکر شد که مکان ، تنها...

پایان نامه :دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391

چکیده هدف اصلی از این نوشتار « تفسیر زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر است» که با اشاره اجمالی به تاریخچه تصور زمان در تاریخ فلسفه آغاز می گردد و بعد از کاووش زمان در فلسفه کانت به تفکر هاید گر در باره زمان و سپس با پردازش دیدگاه هایدگر از زمان در فلسفه کانت دنبال می گردد . کانت زمان را یکی از دو شرط هر نوع شهود حسی دانست و حتی بر برتری زمان بر مکان نیز تاکید کرد و متذکر شد که مکان ، تنها...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1381

تبیین پیوند جوهری میان فلسفه نظری و اخلاق کانت از یکسو و اندیشه های سیاسی وی از سوی دیگر، موجب شد که در آغاز این رساله، طرحی از فلسفه نظری و فلسفه اخلاق کانت ارائه شود. سپس به ابعاد گوناگون اندیشه های سیاسی کانت در باب فلسفه تاریخ ، رابطه اخلاق و سیاست، روشنگری، آزادی، برابری و استقلال، بنیادهای فلسفی جامعه مدنی ، قانون اساسی ، نیروهای سه گانه ، دمکراسی نمایندگی و نظام جمهوری ، شورش ، نافرمانی ...

ژورنال: :مجله پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز 2012
محمدرضا عبدااله نژاد

کانت با اطلاق صفت «پراگماتیکی» بر انسان­شناسی خود، موضع انتقادی خود را نسبت به انسان­شناسی سنتی، جغرافیای طبیعی، روان­شناسی تجربی، و انسان­شناسی فیزیولوژیکی اعلام می­دارد. او با این کار، انسان را نه به عنوان ذات، جوهر، شیء، و نفس، بلکه بر اساس سه سطح عمل او(سطح تکنیکی، سطح پراگماتیکی، و سطح اخلاقی) مورد مطالعه قرار می­دهد. هدف این مقاله این است که با بررسی ریشه، معنا و مفاد انسان­شناسی کانت، به...

ژورنال: :فلسفه دین 2009
محمد محمدرضایی عقیل فولادی

واژة «استعلایی» از مفاهیم کلیدی تفکّر کانت است که اساساً نظام فلسفی خویش را با آن می شناساند [ایدئالیسم استعلایی]. با وجود این، واژة مذکور در فلسفة کانت در معنای یکسانی به کار نرفته است. با توجه به اینکه در گفته ها و نوشته های راجع به کانت، عمدتاً یک معنا برای آن ذکر می شود [شرایط تجربة ممکن]، لذا روشن سازی معنای این اصطلاح، جهت جلوگیری از بدفهمی آنْ لازم می نماید. دستاورد این پژوهش ـ که اساساً با ...

ژورنال: غرب شناسی بنیادی 2010
حسن فتحی صدیقه موسی‌زاده

در این مقاله، دیدگاه کانت دربارة مابعدالطبیعه بررسی شده است. پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی واژة مابعدالطبیعه دراندیشة ارسطو، به نظام‌های مختلف مابعدالطبیعی از افلاطون تا دکارت و پیروان او اشاره شده است. سپس معانی مابعدالطبیعه در فلسفة کانت بررسی شده و جنبه‌های مثبت و منفی آن در فلسفة او مورد بحث قرار گرفته است. مقاله به این نتیجه می‌رسد که کانت مابعدالطبیعه به معنی سنتی کلمه (یعنی علم نظری یق...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید