چرخش معنایی مفهوم زنانگی در گفتمان انقلاب ، سازندگی و اصلاحات

پایان نامه
چکیده

از دوره مشروطه به این سو نظم‏های گفتاری همواره با مضامینی نظیر آزادی زن و استیفای حقوق زنان همراه بوده است. گفتار سامان دهنده به انقلاب اسلامی ایران و گفتار سازندگی و گفتار بسیج کننده از دوم خرداد به این سو نیز از این قاعده مبرا نبوده است. به علاوه به نظر می‏رسد حضور زنان در گفتارهای سیاسی روندی رو به افزایش نیز داشته است. این افزایش می تواند با تحولاتی نظیر افزایش تحصیلات در میان زنان ، مشارکت بیشتر زنان در عرصه‎های اجتماعی، فرهنگی،سیاسی و سرانجام تحول گفتاری در سطح جهان که به کانونی‏تر شدن مقوله زنان انجامیده است توضیح داده شود.حضور هر معنا و مفهوم در گفتار سیاسی خواسته یا ناخواسته به معنای نقشی است که آن مفهوم در بازتولید قدرت سیاسی به عهده گرفته است. بر این مبنا ، معانی مندرج در ساختار قدرت سیاسی را می توان از زاویه مقتضیات قدرت سیاسی نیز مورد مطالعه قرار داد. این پژوهش همین هدف را تعقیب می کند: با توجه به تحولات ساختار قدرت و تنازعات سیاسی در ایران مقوله زنانگی در سه دهه بعد انقلاب با چه تنوعی از معنا و چه تحولی در ساختار مفهومی مواجه بوده است؟ پیشاپیش روشن است که گفتارهای سیاسی حمل کننده مفهوم زنانگی حول و حوش مفهوم برابری حقوق زن و مرد سامان یافته اند. اما گویا در این پژوهش با بحث درباب نسبت میان مفهوم زنانگی با ساختار قدرت سیاسی ، چندان این مضمون را جدی نیانگاشته ایم و درصدد پاسخگویی به پرسش دیگری هستیم: نسبت نابرابر میان مردان و زنان و نحوه بازتولید و استمرار آن به رغم تحولات شگرف یک سده اخیر چگونه رخ داده است؟ گویی به عنوان یک پژوهش متکی بر تحلیل انتقادی گفتمان ، بر همان گفتارهایی بدگمانیم که حمل کننده ایده برابری در عرصه سیاسی بوده اند،گویا این پایان نامه با برقراری نسبت میان مفهوم زنانگی و قدرت سیاسی ، در صدد است بیش از آنکه معانی مندرج در این گفتارها را جدی بیانگارد ، کارکردهای ضمنی آن در منازعات قدرتی را جدی بینگارد. علاوه بر این رویکرد انتقادی، این پژوهش هدف دیگری را نیز تعقیب می کند و آن تمهید مقدمه ای برای استخراج سرمایه کلامی در باب مقوله زنانگی در ایران است. همان طور که از ماهیت موضوع بر می آید روش اتخاذ شده در این پژوهش تحلیل گفتمانی است براین اساس از هر دوره شخصیتی شاخص که معرف گفتمان عصر خویش است را انتخاب کرده و به تحلیل محتوای بیانات و سخنرانی های آن ها می پردازیم تا در پرتو این تحلیل و بررسی مفهوم زنانگی را در گفتمان های متفاوت بشناسیم و با مقایسه شباهت ها و تفاوت های این سه گفتمان چرخش معنایی مفهوم زنانگی را دریابیم، بدین ترتیب با مروری بر گفتارهای سیاسی سه دهه بعد از انقلاب شش نظم گفتمانی یا به تعبیری شش الگوی گفتاری در حول مفهوم زنانگی و موضوع زن استخراج گردید که به شرح زیر می باشد: • زن به عنوان سوژه ایدئولوژیک • زن به عنوان سوژه مکلف • زن به عنوان سوژه حقوقی • زن به عنوان سوژه جنسیت زدایی شده • زن به عنوان سوژه جنسیتی • زن به عنوان سوژه شناخت ارتباط میان این نظم‏های گفتمانی بر مبنای نسبتی است که با ساختار گفتار مسلط سیاسی برقرار می‎‏کنند: برخی به گفتار مشروعیت دهنده به نظم سیاسی وابسته‏اند و برخی در موضع مشروعیت زدایی از آن هستند.و سرانجام می توان از یک پادگفتمان نیز سخن به میان آورد که به کلی ساختار مشترک گفتارهای جاری در عرصه منازعات رسمی را به پرسش می‏گیرد.فرض این پژوهش بر این پایه قرار داشت که مفهوم زنانگی از زن سنتی ، مکلف ، سیاسی شده به زن محق و شهروند تغییر یافته است ، ولی به رغم این تحول مفهوم زنانگی همچنان در افق گفتمان انقلاب باقی مانده است.به نظر می رسد با تکیه بر دو مفهوم قدرت و گفتار سیاسی و نقش زنان در این دو مقوله بتوان به تبیین دو موضوع اصلی و یا به تعبیری دو هدف عمده در بحث اشاره کرد: 1- بررسی جایگاه زن در ساختار گفتار سیاسی ایران در سه دهه بعد از انقلاب و موقعیت و عملکرد آن در سامان یابی یا سامان زدایی از گفتار سیاسی رسمی. 2- تشخیص سرشت گفتارهای سیاسی در باب زنانگی و سمت و سوی آن در دوره پس از انقلاب و واکاوی ساختارهای مردسالارانه ی آن. هدف اول کمک خواهد کرد تا در یک شمای کلی نقش زنان را در گفتار سه دهه در یابیم ، و هدف دوم نیز به ما در درک ساختارهای مردسالارانه ی این سه گفتمان رهنمون خواهد کرد.اگر چه روش گفتمان کاوی انتقادی در حوزه قدرت از یک سو و زنان از سوی دیگر مورد بیشترین استفاده و بهره برداری در سطح جهانی قرار گرفته است. و از دهه ی هفتاد میلادی به این طرف حجم وسیعی از تحقیقات و پژوهش ها را در سطوح دانشگاهی و حتی ملی را به خود اختصاص داده است ،لیکن در کشور ما کمتر مورد استفاده قرار گرفته است ، و عمدتاً مباحث گفتمان در بخش تئوریک آن محدود مانده و کمتر به حوزه ی کاربردی که همان تحلیل متون می باشد وارد گردیده است. در حالی که مباحث تحلیل انتقادی گفتمان به خصوص در موضوع زنان از آن جایی که به نقد به خصوص نقد قدرت می پردازند می باید که در پژوهش های رشته ی علوم سیاسی که بحث عمده ی آن با مقوله قدرت و انواع آن است مورد بیشترین بهره برداری قرار گیرد. همین نقصان علت اصلی رویکرد نگارنده به مبحث گفتمان کاوی در حوزه ی زنان بود. یافته ها نشان می دهد که زنانگی در گفتار انقلاب سو ژه ایی ایدئولوژیک (آرمانی، شهروندتبعی) ، مکلف در عرصه خصوصی ، صاحب حق در عرصه عمومی و جنسیت زدوده ، درگفتار سازندگی سوژه ایی ایدئولوژیک (آرمانی، شهروندتبعی)، مکلف در عرصه خصوصی با تأکید بر حقوق اقتصادی زن ، صاحب حق درعرصه عمومی و واجد جنسیت در عرصه خصوصی تعریف شده بود.و در گفتار اصلاحات سوژه ایی ایدئولوژیک(آرمانی،شهروندمستقل)، صاحب حق در هردو عرصه ، و واجد جنسیت تعریف شده بود. در یک جمع بندی به طور کلی می توان گفت گفتارهای معطوف به مقوله زنانگی علی رغم تعارضاتی که با هم دارند دریک نکته با هم همداستانند و آن در حاشیه قرار دادن زن در کلام سیاسی است .

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

گفتمان های فقرزدایی در دولت های پس از انقلاب اسلامی(دولتهای سازندگی و اصلاحات)

چکیده در این رساله ، موضوع فقرزدایی در دولت های سازندگی و اصلاحات از منظر گفتمانی مورد مطالعه قرار گرفته است . مفروض مولف این بوده است که گفتمانها واقعیت ها را بر می سازند و لذا مطالعه گفتمانها در ریشه یابی پدیده ها حائز اهمیت است . بر این اساس ، مولف بر اساس نظریه گفتمان ارنستولاکلاو و شانتال موفه در ترکیب با تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به عنوان روش مکمل به بررسی متون ( سخنرانی ها ، لوا...

رفاه و گفتمان سازندگی

این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان رفاهی در دوران سازندگی، به بررسیخصوصیات و عناصر اصلی ساخت گفتمان های رفاهی در سخنان رئیس جمهوری در دوره ۱۳۷۶-۱۳۶۸ (موسوم به دوران سازندگی) پرداخته است تا ضمن بازشناسی و معرفی ویژگیهای گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانهای از گفتمان رفاهی در بستر تاریخی - اجتماعی آن ارائه نماید. اهمیت این تحقیق از آنجا ناشی می شود که دسترسی به رفاه اجتماعی، یکی از...

متن کامل

رفاه و گفتمان سازندگی

این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان رفاهی در دوران سازندگی، به بررسیخصوصیات و عناصر اصلی ساخت گفتمان های رفاهی در سخنان رئیس جمهوری در دوره ۱۳۷۶-۱۳۶۸ (موسوم به دوران سازندگی) پرداخته است تا ضمن بازشناسی و معرفی ویژگیهای گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانهای از گفتمان رفاهی در بستر تاریخی - اجتماعی آن ارائه نماید. اهمیت این تحقیق از آنجا ناشی می شود که دسترسی به رفاه اجتماعی، یکی از...

متن کامل

بررسی معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی ایران از منظر تحلیل گفتمان

مقالۀ حاضر تلاش می‌کند سیر تحول در معنا و مفهوم توسعه پس از انقلاب اسلامی ایران را بررسی نماید. در این مقاله، از نظریۀ گفتمان لاکلا و موفه و از تحلیل گفتمان، به‌عنوان روش تحقیق، استفاده شد. این پژوهش جریان کشمکش بر سر تثبیت معنای توسعه را تحلیل نموده ‌است. تحلیل گفتمان‌های توسعه پس از انقلاب، نشان می‌دهد که هر گفتمان توسعه از مفصل‌بندی یکسری دال‌های شناور حول یک دال مرکزی تشکیل شده است. یافته‌ه...

متن کامل

مفهوم و جایگاه جنگ نرم در گفتمان انقلاب اسلامی

چکیده پرسش از چیستی جنگ نرم در جامعه علمی ما مهم و دارای ارزش راهبردی بالایی است. دلیل این امر به تنوع و تعدد تعاریف ها و همچنین غلبه رویکردهای غیر ایرانی ـ اسلامی در تحلیل جنگ نرم باز می گردد. به همین خاطر است که الگوهای مدیریت برآمده از این نظریه ها، کارآمدی لازم را در جامعه ایران ندارند. نگارنده درمقاله حاضر با اتخاذ رویکردی قرآنی تلاش دارد تا ضمن پاسخ گویی به سوال از «چیستی جنگ نرم و شناسای...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023