علل زن ستیزی در آثار برگزیده فارسی (فردوسی، ناصرخسرو، سنایی، خاقانی، شیخ احمدجام)

پایان نامه
چکیده

زن زیباترین شعر هستی و راز آمیزترین روزنه ای است که روح رازجوی بشر را به زیباترین واژه ی رازناک آفرینش و آتش نهفته در لوح بینش پیوند می دهد. زن جلوه ی جمال جانان و پرتو ذات لایزال الهی بر زمین است که عاطفه و عشق دادار همیشه کردگار را بر زمینیان چونان قطرات باران می رقصاند. از دامن پرمهر زن است که مرد به معراج می رود و از سرای زن است که رحم? للعالمین به مقام قرب قاب قوسین می رسد. فداها ابوها برای یک زن گفته می شود. زن، عصاره ی عطوفت عشق ربّ عطوف است، که با جوهره ی جان آدمی سرشته است. خداوند از طریق زن، آدم ابوالبشر را از بی تابی و سرگشتگی رهایی بخشید و به او انس و آرام را عطیه کرد و پس از آن بود که بهشت رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. امّا زن، بسیار زود از قلّه ی رفعت و عزّت، به حضیض ذلّت هبوط کرد و از سریر خلیف? اللّهی به کنج خاموش خانه ها خزید. بسیار زود از دردانگی آفرینش تبدیل به بازیچه شد. عنصری که به آسانی می توان از او لذّت برد و در عین حال به او ستم کرد و این ظلم، آن چنان طبیعی و عادی جلوه می- کرد که دیگر زن، جزء انسان ها محسوب نمی شد؛ بلکه چیزی بود در حدّ یک کالا و یا در ردیف حیوانات جای گرفت. زن، هیچ حقّی نسبت به مایملک خود نداشت و حتّی اختیار جان و تنش نیز در دستان شوهر او بود؛ تا جایی که مرد می توانست او را مدّتی در اختیار مرد دیگر قرار دهد، بدون این که رضایت زن را کسب کرده باشد. این وضع، مخصوص به یک تمدّن یا یک سرزمین نبود؛ بلکه، تا پیش از اسلام، همه کشورهای به ظاهر متمدّن، از چنین شرایطی برخوردار بودند، تا این که طلیعه اسلام، از مشرق آرزوها طلوع کرد و از حیثیّت زن، در مقام یک انسان دفاع کرد. اسلام، روحِ به انزوا خزیده ی زن را احیا نمود و به او کرامت انسانی بخشید. زن را از حقوق طبیعی خود بهره مند ساخت و به او آزادی و اراده عطا کرد. اسلام، به زن و مرد از حیث ارزش وجودی، با دیده ی واحدی می نگریست و بهترین مردان امّتش را کسانی می داند که برای زنان و دختران خود بهتر باشند و بهترین فرزندان را دختر می داند. رسول اکرم(ص) فرمود: جبرئیل آن چنان به من نسبت به زنان سفارش کرد که گمان کردم به زنان اف هم نمی توان گفت. دیری نپایید که خورشید پر فروغ اسلام به زیر میغ سنّت های جاهلیّت اعراب و منافع سودجویان تاریخ، پنهان شد و دوباره رسوم بدوی رونق گرفت؛ امّا این، تنها دلیل زن ستیزی اعراب نبود؛ بلکه، در این زمان، اسلام به مناطق مختلف گسترش یافته بود و حاکمان با توجّه به منافع خود، به نوعی آیات کتاب الهی را به نفع خود تفسیر می کردند تا خود را مالک بی چونِ زن معرفی کنند، احادیث جعلی ساختند تا زن، جز فرمانبرداری کاری نکند و زن را تا رنگ و بوی دنیایی که باید از آن حذر کرد، پایین آوردند. پوشش شرعی افکار زن ستیزانه، دوری زنان از مجامع عمومی، دوری از تحصیل، عدم آگاهی به حقوق طبیعی و روی آوردن مردان، به غلامان مه رو باعث شد، تا زنان نیز به درجه دو بودن جنسشان راضی شوند. به طور کلّی، زنان، نیمه خاموش جامعه ی بشری به شمار آمده اند و نقش محوری در حوادث نداشته اند و به همین دلیل، در صحنه ی ادبیّات نیز حضوری کمرنگ دارند. در صحنه ی ادبیّات منظوم و منثور این سرزمین، زنان، غایبانی بزرگ به شمار می روند. ادبیّات ما بوی مردانه می دهد. از مردان و برای مردان بوده است. دو رویکرد کلّی در ادبیّات، نسبت به زن وجود دارد: یک؛ رویکرد مثبت که در آن، زن، همراه با بزرگواری، احترام، زیرکی و تیزبینی معرّفی می شود؛ نگاه دیگر، نگاه معشوقانه به زن است که زیبایی تن، اندام و بعد جسمانی وی مورد توجّه و توصیف قرار می گیرد. در این نگاه زن، آمیزه ای از زیبایی، ظرافت، عشق، مستی و جلوه گری است که بر اصل لذّت استوار است. رویکرد منفی نسبت به زن، همراه با ضعف و خواری و حقارت و تذمیم و تقبیح سرشت زنانه شکل گرفته است. چنان که در باور اکثر شاعران و نویسندگان ادب فارسی نیز راه یافته و به صورت یک فرهنگ عمومی در آمده است. تحقیر و توهین به زن، به طور مستقیم و غیر مستقیم در شاهکارهای ادب فارسی نیز رخنه کرده و همواره به کار رفته است؛ چنان که هرگز نمی توان یک شاعر را مطلقاً زن ستیز و شاعر دیگر را زن ستا دانست. چرا که به طور نسبی، در اغلب آثار ادب فارسی، نمونه هایی از زن ستیزی و زن ستایی را مشاهده می کنیم. ما در این نوشتار برآنیم تا علل زن ستیزی شاعران پارسی را مورد دقّت و بررسی قرار دهیم و علل اجتماعی تاریخی و فرهنگی را به طور کلّی، و نیز علل شخصی، فردی و خانوادگی شاعران را به طور جزئی، مورد کاوش قرار دهیم. در پژوهش خود، به چند دسته عامل اصلیِ زن ستیزی پی بردیم که در اکثر شاعران تأثیر گذار بوده است: علل ادبی، علل اجتماعی و تاریخی و علل مذهبی. از میان علل ادبی می توان به ترجمه آثار هندی از زبان سانسکریت به فارسی اشاره کرد. از علل اجتماعی و تاریخی می توان روی آوردن به اشرافیّت، جبرگرایی حاکمان، فساد سلاطین، تعصّب، تقلید، روی آوردن به غلام بارگی، و...را برشمرد. از علل مذهبی نیز می توان، از برداشت های ناروا از آیات قرآن و احادیث نبوی، استفاده از احادیث جعلی، منحرف کردن معانی احادیث صحیح یاد کرد . در این نوشتار سعی کرده ایم تا در آغاز، پیشینه ای از وضعیّت زن، در تمدّن های روم و ایران پیش از اسلام و شبه جزیره عربستان به دست دهیم و در فصل دوم، به بررسی جایگاه زن، در اسلام و تبیین مباحث اختلافی درباره زن بپردازیم و نشان دهیم که ساحت اسلام، از هر گونه توهین به زن مبرّاست و در بخش دوم به سیره رسول اکرم(ص) و جایگاه رفیع زن، در نزد ایشان به جستجو نشسته ایم. در فصل سوم، در باب معنی زن ستیزی، نمودهای آن در ادب فارسی و علل زن ستیزی در سه بخش به طور مفصّل سخن گفته ایم که این دلایل، منحصر به شاعران بر گزیده این نوشتار نمی باشند. در بخش آخر از فصل سوم، دلایل زن ستیزی که مربوط به علل مذهبی است به احادیث زن ستیز پرداخته ایم که برخی از آن ها مورد تبیین قرار گرفته است که البتّه در ادبیّات فارسی پر کاربرد ترند؛ امّا به جهت این که کار، از روش مندی برخوردار باشد، به کتاب های حدیث اربعه شیعه، صحاح سته و نیز نهج البلاغه و نهج الفصاحه مراجعه کرده ایم و فهرستی از احادیث زن ستیز را فراهم نموده ایم، امّا اگر به تبیین همه آن ها می پرداختیم، بسیار وقت گیر، خارج از موضوع و خارج از تخصص نویسنده بود. در فصل پایانی به بررسی علل شخصی زن ستیزی شاعران به طور مجزّا با ذکر شواهد شعری و نثری آنان دست زده ایم. در این راستا، مذهب شاعر و اعتقاد کلامی آنان به عنوان یک اصل مهم قلمداد شده است. به عبارت دیگر، هر چه اعتقاد شاعر، نسبت به عقل بیگانه باشد، شاعر زن ستیزتر می شود. شاعران شیعه از شاعران اهل سنّت موضع نرم تری نسبت به زن دارند و شاعران اشعری از شاعران شیعه زن ستیزترند. نکته دیگر این که، در جریان این تحقیق، از عدم دسترسی به منابع، به خصوص در مورد شیخ احمد جام، بسیار آزرده شدم. چرا که به دلیل تازگی موضوع ، فاقد منابع کافی بود. قابل ذکر است که شاعران مورد بررسی در این نوشتار، از طرف گروه ادبیّات فارسی برای این موضوع انتخاب شده اند.

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

از زن ستیزی تا زن ستایی در حدیقة الحقیقة سنایی

به اعتبار پژوهش های گسترده و متقن بزرگان حوزه ی تحقیق ادب فارسی، حکیم سنایی غزنوی - شاعر بزرگ قرن پنجم - از جمله اولین کسانی است که اصطلاحات عاشقانه را با اصطلاحات صوفیانه بهم درآمیخته و طرحی نو درافکنده است. از دیگر سو در هر دو حوزه ی عشق و عرفان، زیبایی در اوج قرار دارد و چون زن نمود آشکارای زیبایی است لذا محبوب و معشوق همواره در شمایل زن تجلی یافته است؛ ازین جهت رویکرد سنایی به مقوله ی زن می...

متن کامل

از زن ستیزی تا زن ستایی در حدیقه الحقیقه سنایی

به اعتبار پژوهش های گسترده و متقن بزرگان حوزه ی تحقیق ادب فارسی، حکیم سنایی غزنوی - شاعر بزرگ قرن پنجم - از جمله اولین کسانی است که اصطلاحات عاشقانه را با اصطلاحات صوفیانه بهم درآمیخته و طرحی نو درافکنده است. از دیگر سو در هر دو حوزه ی عشق و عرفان، زیبایی در اوج قرار دارد و چون زن نمود آشکارای زیبایی است لذا محبوب و معشوق همواره در شمایل زن تجلی یافته است؛ ازین جهت رویکرد سنایی به مقوله ی زن می...

متن کامل

خودستایی در شعر شاعران برجسته ی کهن فارسی (فردوسی، ناصرخسرو، خاقانی، نظامی، سعدی و حافظ)

خودستایی پدیده ای است که از دیرباز در بین برخی از شاعران ایران زمین وجود داشته است. آن ها برای نشان دادن عظمت کارشان، خودستایی هایی گاه معمول و گاه اغراق آمیز در آثارشان آورده اند. زمینه ی چنین خودستایی هایی گاه باز می گردد به هنر ادبیات که هر کدام از این شاعران سعی داشته اند خود را شخصی واجد نبوغ یگانه در آن معرفی کنند و خودشان را از دیگر شاعران برتر بدانند و گاهی مسئله از این فراتر رفته و خود...

15 صفحه اول

فردوسی، ناصرخسرو و اسماعیلیّه

پژوهندگان شاهنامه پیش از این اغلب به­ تشیّع فردوسی، از گونۀ زیدی و دوازده امامی و اسماعیلی اشاره­ کرده­اند­. نگارنده نیز نظرِ اخیر را بـه­ حقیقت نزدیک­تر می­بیند زیرا 1- میانِ اسماعیلیان و دهقانانِ ایران­دوست، پیوند­هایِ بسیار نزدیک وجود داشته است و اهل تسنّن پیوسته اسماعیلیّه را به داشتن باورهای کهن ایرانی متّهم می­کردند؛ 2- فردوسی مانند ناصرخسروِ اسماعیلی و اسماعیلیان، هم­راهیِ تشبیه و تنزیه را در شناخ...

متن کامل

ستم ستیزی دردیوان وحدیقه سنایی

عدالت خواهی و ظلم ستیزی از تعالیم عالی اسلام و از مضامینی است که در شعر پارسی، حضوری پر رنگ دارد. شاعران نیز همراه با جامعه با تیغ زبان به جنگ با بیدادگران رفته و با توجه به اوضاع روزگار خویش، با شیوه های مختلف، فریاد اعتراض خود را سر داده اند. سنایی، شاعر «دوران ساز» قرن ششم، هم یک منتقد اجتماعی و هم یک صوفی آرمان گرا است. بخش اعظم انتقادات او در قصاید زهدی و انتقادی و قلندرانه ارائه شده است. ...

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023