رابطه نفس با قوای آن از نظر ارسطو و ابن مسکویه

پایان نامه
  • وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
  • نویسنده مریم گماری
  • استاد راهنما احمد حسینی سهراب حقیقت
  • تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
  • سال انتشار 1392
چکیده

چکیده در این پژوهش می کوشیم دیدگاه های ارسطو و ابن مسکویه را در باب چیستی نفس و رابط? آن با قوایش را بررسی کنیم. ارسطو ابتدا نفس را به عنوان کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف می کند. بر این اساس نتیجه می گیرد که سه نفس نباتی، حیوانی و انسانی وجود دارد. ابن مسکویه برخلاف وی ابتدا وجود نفس را در انسان اثبات می کند؛ و سپس به بیان ویژگی های نفس می پردازد. از نظر او، نفس جوهری روحانی است. ارسطو برای نفس قو? غاذیه، شوقیه، محرکه، حساسه و ناطقه را نام می برد. قوای نفس از منظر ابن مسکویه، شهویه، غضبیه و ناطقه می باشد. در این بررسی روشن می شود که از نظر ارسطو قوا وجود جداگانه ای از نفس ندارند. بدین بیان ، قوای نفس، کارکردهای نفس می باشند. نفس در بدن های مختلف نسبت به همان بدن کارکردهای مخصوص به همان بدن را آشکار می کند و از این کارکردها تحت عنوان قوا برای نفس یاد می شود. هرچند ابن مسکویه نفس را جدا از بدن می داند، و برای نفس علاوه بر اعمالی که آمیخته با بدن است، اعمال دیگری را نیز برای خود نفس –جدا از بدن- لحاظ می کند، اما دربار? سایر اعمالی که آمیخته با بدن است، و از آن ها به عنوان قوا برای نفس یاد می شود، می توان گفت، آن ها نیز وجود جداگانه ای ندارند و همان کارکردهای مختلف نفس می باشند و ما از وجود این اعمال و کارکردها به وجود نفس آگاه می شویم. بنابراین از منظر هر دو فیلسوف –ارسطو و ابن مسکویه- قوای نفس امور جدا و از نفس نیستند و همان اعمال مختلف نفس می باشند. کلمات کلیدی: نفس، قوای نفس، ارسطو، ابن مسکویه

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

تجرد نفس از نظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا

چگونگى طرح و پیشرفت موضوع تجرد نفس انسانى توسط سه فیلسوف بزرگ ارسطو (384- 322 ق‏م) ، ابن سینا (370-428 ه ق) و ملاصدرا مسأله ى این مقاله را تشکیل مى‏دهد. تعارض پاره‏اى از سخنان ارسطو منشأ اختلاف نظر شارحان او در این باره شده است. کسانى چون اسکندر افرودیسى (قرن‏هاى سوم و دوم قبل از میلاد) و ابن رشد (595-520 ه ق) قول به مادیت و فناپذیرى نفوس شخصى و ابن سینا و توماس آکوئیناس (1274-1227 م) باور به ت...

متن کامل

مقایسه تحلیلی نفس شناسی ابن مسکویه و نظریه شخصیت فروید

در روان شناسی، شناخت شخصیت و اجزای آن نقش بنیادینی در درمان اخلالات روانشناختی دارد. از طرفی نفس شناسی نیز در بسیاری از نظریات اخلاقی مبنای شکل گیری فضایل اخلاقی است. از آنجا که نفس در نظریات اخلاق فلسفی اسلامی قرابت هایی با شخصیت در نظریات روان شناسی دارد، می توان از شباهت ها و تفاوت های نفس شناسی و شخصیت شناسی سراغ گرفت. نظریه شخصیت فروید به عنوان نظریه ای مهم در روانشناسی و نفس شناسی ابن مسک...

متن کامل

قوه واهمه و نسبت آن با سایر قوای نفس با تأکید بر آراء ابن سینا

شیخ الرئیس در بحث قوه واهمه باورهای خاصی دارد؛ از آن جمله جسمانی بودن قوه واهمه است. از منظر این فیلسوف میان قوه واهمه و دستگاه ادراکی انسان ارتباط ویژه ای برقرار است. به علاوه میان واهمه و بدن ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. او این تأثیر و تأثر را به گونه ای خاص تبیین کرده است. ما در این مقاله درصددیم ضمن آوردن دلایل وافی و کافی شیخ در نوشته هایش بر تعامل قوه واهمه و ارتباط آن با قوای فعاله دیگر از...

متن کامل

مطالعه‌ی تطبیقی درباره‌ی دلایل تجرد نفس و بقای آن نزد ارسطو و ابن سینا

فلاسفه از جمله ارسطو و ابن‌سینا از دیرباز به مسائل مربوط به نفس انسان توجه داشته‌اند. همواره یکی از پرسش‌های اساسی نزد آن‌ها مسأله‌ی بقای نفس در انسان است. تردیدی نیست که ابن‌سینا نفس را مجرد دانسته و به تفصیل بر آن استدلال کرده است. اما تعارض سخنان ارسطو در این مقام، همواره موجب اختلاف ‌نظر شارحان شده است، به طوری که گاهی از صورت بودن نفس برای بدن، بر مادیت نفس و از این‌رو، به‌مثابه‌ی دلیلی بر...

متن کامل

وحدت نفس از نظر ابن سینا و توماس آکوئینی

مسأله کثرت یا وحدت نفس انسانی از جمله مسائلی است که خاستگاه آن در آثار دو فیلسوف بزرگیونان، افلاطون و ارسطو یافت می شود. افلاطون که با دو نگرش متفاوت به بررسی موضوع م یپردازددر نهایت کثرت نفس را می پذیرد و ارسطو که قسمت پذیری و تکثر نفس را غیر منطقی می بیند بهدنبال نقد نظر افلاطون، سرانجام نظر خود را مبنی بر وحدت نفس اعلام می دارد. ارائه تقسیمی ثنائیاز نحوه وجود نفس ناگزیر فلاسفه را به سمت پذیر...

متن کامل

قوای مدرکه و بیان حقیقت ادراک از نظر ابن سینا و ملاصدرا

علم النفس یا روانشناسی پس از الهیات ، از برترین مباحث فلسفی شناخته شده است ، موضوع این رساله است. عناوین رساله عبارتند از : 1- تجرد قوای ادراکی نفس 2- اتّحاد عاقل و معقول 3- وجود ذهنی 4- وحدت نفس و بدن 5- کیفیت ادراک نفس توسط انسان 6- علم حضوری و شهودی 7- برهان رجل معلق ابن سینا 8- برهان تداوم و استمرار

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023