تصحیح انتقادی شرح سکندرنامه نظامی اثر سراج الدین علی خان آرزو(1169-1099 ه.ق)

پایان نامه
چکیده

1. مختصری دربار? شرح احوال نظامی الیاس بن یوسف بن زکی بن موید ملقّب به نصیرالدین و مکنی به ابوحامد معروف به حکیم نظامی گنجوی یکی از بزرگان ادب فارسی است. وی به سال 530ه.ق در گنجه به دنیا آمد و نزدیک به سال 614 ه.ق درگذشت مدفن او در گنجه است. از مهمترین آثار نظامی می توان از پنج گنج شامل: «مخزن الاسرار»، «خسرو وشیرین»، «لیلی و مجنون»، «هفت پیکر» و «اسکندرنامه» نام برد. 2. زندگی و آثار آرزو: سراج الدین علی خان اکبرآبادی ملقب به «استعداد خان» و معروف به «خان آرزو» به سال 1101ه.ق در اکبرآباد(آگره) (شهریارنقوی1334: 115) و به گواهی قیام الدین حیرت در تذکر? مقالات الشعرا(علیرضا نقوی 1341: 323) و خوشگو در سفین?خوشگو (سلطان علی:27)به سال1099ه.ق به دنیا آمد. پدرش حسام‎الدین (متوفی 1115ق / 1703م) از امیران دربار اورنگ‎زیب (1068-1118ه.ق) بوده و در شعر نیز دستی داشته و «حسامی» تخلص می‎کرد. آغاز نشو و نمای سراج الدین در اکبرآباد (آگره) به یادگیری مقدمات علوم و نیز آموختن فنون شاعری گذشت در چهارده سالگی زیر نظرمیرعبدالصمد متخلص به «سخن»(سلطان علی:23) و پس از عزیمت به آگره زیر نظر میرغلامعلی متخلص به «احسنی» گذشت(همان:23). در دربار اورنگ زیب به سپاهیگری مشغول شد و به همراه لشکر اورنگ زیب راهی دکن شد اما پس از نه ماه به دلیل مرگ اورنگ‎ زیب به گوالیار برگشت و هنگامی که بهادرشاه سلطنت یافت، از گوالیار به اکبرآباد رفت، ولی به سبب آشفتگی اوضاع و جنگهای میان شاهزادگان اوقات خود را به تحصیل علوم و سرودن اشعار گذراند و پنج سال نزد شیخ‎عمادالدین معروف به «درویش محمد» به تحصیل علوم عربی پرداخت و در این مدت شرحی بر گلستان سعدی به نام خیابان نوشت. پس از آن به گوالیار برگشت و تا زمان فرمانروایی «محمدشاه» در گوالیار ساکن بود؛ سپس به خدمت فرخ سیر در 1132ه.ق در دهلی اقامت گزید و با آنندرام معروف به مخلص(متوفی 1164ه.ق) آشنا شد و بنابر توصی? وی آرزو از طرف دربار لقب «استعدادخان» یافت.آثار آرزو: خان آرزو در مقدم? عطی?کبری نام و موضوع تعدادی ازآثار خود را بیان کرده که عبارتند از: خیابان شرح گلستان و شکوفه زار شرح سکندرنامه و شرح قصاید عرفی و سراج وهّاج محاکم? شعرا و سراج منیر اجوب? اعتراضات ملّا منیر بر اشعار بعضی متاخرین و رسال?ادب عشق در تحقیق آداب عشق و معیارالافکار در قواعد صرفیه و نحوی? فارسی و مثنوی جوش و خروش به مقابل? سوز و گداز ملّا نوعی و سوز و ساز در برابر محمود و ایاز ملا زلالی و عالم آب در جواب ساقی نام? ملاظهوری و مثنوی غیرت فسانه در تتبع قضا و قدر ملا محمد قلی سلیم و دیوان غزل مشتمل بر پنج هزار بیت و نثر پیام شوق در جواب مراسلات اعزّه و گلزار خیال در تعریف فصل هولی هندوستان و آبروی سخن در وصف حوض و فوّاره و فواکه وتاک و قصاید و رباعیات و خطب و دیباچه های دیگر (شمیسا1381: 50)و علاوه بر این آثار می-توان به موارد زیر به نقل از دکتر شمیسا در عطی?کبری و موهبت عظمی نیز اشاره کرد: فن معانی فارسی که دکتر شمیسا آن را تحت عنوان عطیّ? کبری و موهبت عظمی به چاپ رسانده است، سراج اللغه که بارها و بارها در شکوفه زار به آن اشاره می کند، چراغ هدایت که خان آرزو آن را دفتر دوم چراغ هدایت خوانده است، زایدالفواید کتابی ناتمام دربار? فرهنگ مصادر و مشتقات غیر معروف فارسی، غرایب اللغات در شرح مصطلحات صوفیه، مجمع النفایس که به آن تذکر? آرزو هم می گویند، مثمر شامل مباحث واژه شناسی و تفریس لغات عربی، ریشه شناسی، تطور لغات، بحث در لغات دساتیر و ....، رسال? تحقیق لغات هندی، تصحیح غرایب الغات عبدالله هانسوی که فرهنگیست در کلمات اردو و مترادفات فارسی و عربی و ترکی آن ها، شرح مختصرالمعانی، شرح گل کشتی میرنجات قمی، تنبیه الغافلین فی-الاعتراضات علی اشعار الحزین(همان: 31-26). به طور کلی آثار آرزو را از لحاظ موضوعی می توان به شش دست? زیر تقسیم کرد: 1) فرهنگ نامه ها نظیر: سراج اللغه. چراغ هدایت و ... 2) شرح آثار پیشینیان نظیر: شکوفه زار و خیابان گلستان و ... 3) صنایع ادبی و دستور زبان نظیر: معیارالافکار، عطی? کبری و موهبت عظمی، مثمر و ... 4) نقد ادبی نظیر: تنبیه الغافلین فی الاعتراضات علی اشعار-الحزین، داد سخن، سراج منیر و ... 5) آثار منظوم و منظور نظیر: . آبروی سخن،. رسال? ادب عشق، مثنوی جوش و خروش، پیام شوق و ... 6) تذکره نویسی نظیر: تذکر? مجمع النفائس 3. سبک شناسی شرح سکندرنامه آرزو درین مبحث به برخی ویژگی های کلی این اثر پرداخته می شود: 1- خان آرزو در «شکوفه زار» گاه از دید یک زبان شناس گاه از توافق زبان های فارسی و هندی سخن به میان می آورد و خود را اولین شخصی می داند که در این باره سخن گفته است: «...و مخفی نماند که توافق لسان در هندی و فارسی بیش از آن است که در بیان آید و بعضی از این در سراج اللغه نوشته-ام و این توافق انواعیست که هر دو جا به یک معنی باشد چنانچه «کلال» و «کپّی» و «اگست» و غیرها به معنی کاسه گر و بوزینه و سهیل و بعضی چنان است که در فارسی اخص است ودر هندی اعم مثل «سمن» که درهندی مطلق گل را گویند و در فارسی گلیست مخصوص وبعضی برعکس اینست چنانچه لفظ «بدن» که در هندی صورت و چهره را گویند و در فارسی تمام تن لیکن بدن بدین معنی عربیست و شاید که معرّب باشد و بعضی چنان است که اندک تغایر دارد مثلاً لفظ «دیو» که در هندی به معنی فرشته است و در فارسی به معنی جن و شیطان که ملکوت ارضی-اند و این تحقیقی است که کرم عمیم او تعالی این بنده عاصی پرمعاصی را بدان مخصوص نموده «ذلک فضل الله یوتیه من یشا». و باز در جای دیگر اشاره می کند که «مولف گوید نحمدالله تعالی حمداً متکاثراً که درین هزار و یکصدسال هیچکس بر توافق لسانین فارسی و هندی سندی نشده غیر ازین هیچمدان که به فضل او سبحانه بر آن اطلاع یافته. ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم». 2- گاه به بررسی واژه و استعمال آن در میان اهالی زبان می پردازد به عنوان مثال در توضیح بیت زیر و در لفظ «زمی» و قافیه کردن با لفظ «آدمی» چنین می گوید: قوله «اساسی که در آسمان وزمی است باندازه ی فکرت آدمی است»: بعضی گویند که آدمی را «آدمین» به نون باید خواند چه برای نسبت با مع النون می آید چنانچه زرین وزمردین، یا زمین را محذوف النون و بدون این دو صورت ندارد . مولف گوید که آدمین را به «یا» و «نون» در هیچ کتاب و شعر استاد دیده نشده و حقیقت آنست که «یا» و«نون» در جایی مستعمل شود که آن چیز از آن ساخته باشند و او به هیولائی آن چیز منسوب بود مثلاً زرین : آنچه از زر سازند و همچنین زمردین چنانچه صاحب رشیدی و سامانی تصریح کرده اند و حق تحقیق آنست که قیاسی همین است اما بعضی جاها خلاف قیاس نیز آمده لیکن اقتصار درین صورت نیز همانقدر مسموع است مثل دست نگارین و پنجه رنگین و فرش زمردین . پس لفظ «آدمین» که به «یا» و «نون » دیده شده غلط باشد. آری زمین و زمی هر دو صحیح است چنانچه ارباب لغت نوشته اند و لفظ «زمین» مرکب است از «زم» به معنی سردی و یا و نون نسبت و چون جوهر ارض بسیار سرد است، گویا خلقت آن ازاین سردی است» 3-گاه در کسوت یک معلم زبان فارسی به آموزش زبان می پردازد اکثر توضیح بیت ها را با لفظ «بدانکه» آغاز می کند به طوری که اکثر بیت ها را با آوردن این لفظ شرح می کند به عنوان نمونه: «بدانکه «پناهنده» لفظ مشترک است که هم به معنی «خواهند? پناه» و هم به معنی «دهند? پناه» آمده چنانچه ازین کتاب کامل نصاب معلوم می شود». 4- از جمله ویژگی های خان آرزو در شکوفه زار تسلط و اشراف او بر منابع و متون مختلف و آوردن شواهد شعری از شاعران مختلف نظیر رودکی، فردوسی، سعدی، مولوی، حافظ، خاقانی،صائب، امیرخسرو دهلوی، کلیم، کمال الدین اسماعیل، امیرحسن دهلوی، ظهوری، محمدقلی سلیم، عرفی شیرازی، باقر کاشی، فیضی فیاضی، شفایی، نظری... و برخی شاعرانی که نامی از آنها آورده نشده و با عنوان «یکی از اکابر» و «شاعر گوید» شعر آنها را آورده است. همچنین از فرهنگ های مختلف نظیر: منتخب اللغات، تاج اللغات، معیار جمالی، کشف اللغه، جهانگیری و...استفاده کرده است و نیز به اقوال مشایخ صوفیه و فلاسفه با ذکر نام و کتاب آنها استناد کرده است. 5- استفاده از آیه ها و احادیث و روایات نیز بسیار است. نظیر: - چنانچه در کریمه واقعست: «انّا خلقنا کل شی بقدر» - چنانچه در کلام مجید واقعست: «یفعل الله ما یشاء ولا یسال عما یفعل وهم یسالون» - اما به مقتضای کریمه :«لا تخافون لومه لایم» - چنانچه در کریمه واقعست : «وللّه الحجه البالغه» - چنان که در حدیث شریف واقع است: «انا سید ولد آدم و لا فخر» . - چراکه در حدیث شریف وارد است که: «الحرب خدعه». - چنان که در کریمه وارد است انّی وجّهتُ وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفاً و ما اَنَا مِن المُشرِکین. 6- استفاده از واژگان و عبارات هندی از دیگر ویژگی های شکوفه زار است. خان آرزو اعتقاد دارد استفاده از واژگان هندی در فارسی بلامانع است در مثمر(ص66) می نویسد: «آوردن الفاظ عربیه و ترکی بلکه زبان ارامنه در فارسی مسلم است باقی ماند الفاظ هندی و آن نیز به مذهب مولف در این زمان ممنوع نیست» . 7- وجود برخی اصطلاحات عربی به عنوان تکیه کلام در انتهای شرح برخی بیت ها از دیگر ویژگی های این اثر است. عباراتی نظیر«فافهم»، «من ادعی فعلیه السند»، «هذا هو التحقیق»، «اینست کلام حق فلا یلتفت ماسبق الیه الاوهام»، «والله اعلم»، «هذا تحقیق الکلام فی هذا المرام» و...مکرر آمده است. 8- خان آرزو در جای جای شکوفه زار با استناد به کتاب های خود تسلط خود را بر علم لغت، علوم معانی، بدیع و بیان نشان می دهد: -«...و نکت? این قسم تشبیه در رسال? فن معانی زبان فارسی به-تفصیل نوشته ام...». -« ...و می تواند که التفات باشد چنانچه مذهب فقیر مولف است و تفصیل این در کتب معانی زبان فارسی نوشته ام...» -«... و تفصیل آن در خیابان شرح گلستان نوشته ام...». - «...و مولف گوید که تحقیق این در« سراج اللغه»نوشته ام...» -«...و تحقیق این در کتب دیگر نوشته ام مشروحاً...». 9- خان آرزو در شکوفه زار تنها به شرح بیت های مختلف نپرداخته بلکه به اغلاط و نارسایی های شروح گذشته و نیز به بررسی نسخه های مختلف، الحاقی بودن بیت ها و همچنین بیان اشتباهات کاتبان پرداخته است. هرجا که به بیان نظریات خود می پردازد با تواضع از واژ? «فقیر راقم گوید»، «فقیر آرزو گوید» و یا «راقم گوید» استفاده کرده است: - ...بدانکه فضلا و شراح در تعبیر و تفسیر این بیت بسیار کوشیده اند و به هیچ جا نرسیده اند و صحیح نزد فقیر آنست که «منزل کُن» به کاف تازی و نون باشد به معنی کننده منزل ومقام.... - ...بدانکه توجیه در معنی این بیت عزیزان بسیار تلاش کرده اند. فقیرسراج الدین علی آرزو همه را می نویسد و صحت و سقم هر یکی را بیان می کند اگرچه طولی دارد اما خالی از فواید نیست... - ...صحیح پیش فقیر آرزو آنست که این بیت الحاقی جهلا است.... 10- استفاده از لفظ «زیراچه» به جای «زیراکه»، «چنانچه» به جای «چنانکه»و «نه است» به جای «نیست» از دیگر ویژگی های سبکی شکوفه زار است: - ...فقیر راقم گوید که توجیه اول بسیار بارد و طالب علما نَه است که در فارسی پیش نمی رود و اعتراض دوم مندفع چنانچه سابق مذکور شد... - ...و این خلاف محاوره است زیراچه تعلیل به جمل? انشائیه نمی شود... 11- جمله های شکوفه زار معمولا کوتاه است اما برخی جاها به اطناب و درازگویی می پردازد به نحوی که فهمیدن مقصود دشوار می گردد. 12- آرزو دربار? عقاید سایر شارحان زبان تند و بی پروایی دارد اما به تناسب شخصیت علمی خویش هرجا نکته ای را درنمی یابد به آن اعتراف دارد . - ...معلوم نیست که این همه عزیزان را چه می شود که این قسم تکلف و تحمل ناروا کرده اند و ظاهراً به زبان شعر آشنا نبودند و نیستند... - ...راقم گوید معلوم نیست که این مرد فاضل را چه می شود که «دریدن » را که هیچ جا لازم دیده نشده لازم می گوید و تکلفات ناروا می نماید ازین قسم مردم این معنی خیلی محل تعجب است... - ...راقم گوید این تکلفات بارده در شعر استادان نمودن از مثل این مرد فاضل غریب است... - ...و شاید برای کلام او – سَلَّمَهُ الله تَعالی – وجهی باشد که ما نفهمیده باشیم... - ...گردانیدن این از ظاهر معنی که مخالف ماسبق و مالحق است هیچ معلوم نشد و شاید باشد که ما دریافته نباشیم... 13- واژ? «یعنی» گاهی به شکل عربی آن «اَی» فراوان به کار رفته-است . 4. فهرست نسخ خطی و چاپی و علائم اختصاری آن ها که در تصحیح مورد استفاده بوده است: 1- اس(اساس) – این نسخه خطی متعلق به کتاب خان? مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگر هند، عجالتا قدیمی ترین نسخ? تاریخ دار از شرح سکندرنام? سراج الدین علی خان آرزو است که در دست داریم که تاریخ کتابت آن در آخرین برگ این نسخه دیده می-شود:«بحمد الله تعالی تمام شد به روز جمعه به تاریخ سیوم شهر شعبان معظم سن? 1250هجری به وقت صبح » و این بیت را کاتب در انتها آورده است که: «قاریا بر من مکن چندین عتاب / گر خطایی رفته باشد در کتاب». نسخ? مذکور دارای 364 برگ است و هرصفحه به طور متوسط19 سطر دارد، نوع خط آن نستعلیق است و به شماره میکروفیلم 309 / 1 در «مرکز میکرو فیلم نور» موجود است. این نسخه تنها نسخه ای است که افتادگی نداشته و اکثر بیت ها را به طور کامل ضبط کرده است. با این وجود نسخ? مذکور دارای اغلاط بسیاری است که نشان از بی-سلیقگی و بی سوادی کاتب دارد؛ نمونه هایی از اغلاط به عنوان نسخه بدل در پانوشت آمده و ذکر هم? آنها کار را به درازا می کشاند. نسخه مذکور به همت دکتر مهدی خواجه پیری مدیریت محترم «مرکز میکرو فیلم نور» و یاری دکتر اشتیاق احمد، استادیار دانشگاه جواهر لعل نهرو هندوستان، در اختیار این جانب قرار گرفت . 2- ع(علیگر) – این نسخه خطی هم متعلق به کتاب خان? مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگر هند است، تاریخ کتابت ندارد، دارای 226 برگ و هرصفحه به طور متوسط 23سطر دارد، نوع خط آن نستعلیق است و به شماره میکروفیلم 357 / 1 در «مرکز میکرو فیلم نور» موجود است. بیت ها را کامل ضبط نکرده بلکه با آوردن دو یا سه کلمه از هر بیت و نوشتن لفظ «الخ» به شرح بیت ها پرداخته است به عنوان مثال بیت قوله «خدایا جهان پادشاهی تراست / زما خدمت آید خدایی تراست» را این گونه ضبط کرده است:قوله «خدایاجهان الخ» تهیّ? این نسخه هم به همت دکتر مهدی خواجه پیری مدیریت محترم «مرکز میکرو فیلم نور» و یاری دکتر اشتیاق احمد، استادیار دانشگاه جواهرلعل نهرو هندوستان در اختیار این جانب قرار گرفت . 3- گ(گنج)- این نسخ? خطی متعلق به کتاب خان?گنج بخش هندوستان به شمار? 1437در فهرست الفبایی نسخه های خطی گنج بخش و به شمار? سریال 1437-28-51 موجود است. دارای 565 صفحه و هر صفحه به طور متوسط 15 سطر دارد، در حاشی? برگ اول با خط شکسته نستعلیق نام کاتب «محمد حسن» و تاریخ کتابت آن 1912 میلادی ذکر شده است. ابتدا و انتهای نسخه افتادگی دارد و درعین حال سقطات بسیار دارد . در تهیّ? این نسخه دکتر قهرمان سلیمانی رییس مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان و کتابدار کتاب خان? گنج بخش جناب آقای حمید نوروزی بنده را یاری نمودند. 4- مج(مجلس) - این نسخه خطی متعلق به کتابخان? مجلس شورای اسلامی است که به شمار? ثبت 209951 و شمار? 18786نگهداری می-شود. دارای 280 برگ و هر صفحه به طور متوسط 19سطر دارد،خط نسخه نستعلیق است. نام کاتب آن مشخص نیست؛ تاریخ کتابت آن در فهرست نسخ خطی مجلس شورای اسلامی 1293ه.ق ذکر شده است. ابتدا و انتهای نسخه افتادگی دارد. 5- م(ملی)- این نسخه چاپ سنگی متعلق به سازمان اسناد و کتاب-خان? ملی ایران است که دارای 374 صفحه و هر صفحه آن به طور متوسط دارای 19 بیت است که بیت های مورد نظر با شماره علامت-گذاری و در حاشیه به توضیح آن ها پرداخته شده است . تاریخ چاپ آن 1869میلادی ذکر شده و ضبط اکثر بیت ها با توجه به این نسخه بوده است . نویسند? کتاب در حاشی? هر صفحه خلاص? شرح سکندرنام? خان آرزو را آورده و در کنار آن نظرات دیگر شارحان را با گذاشتن علامت + ذکر کرده و خود نیز گاها توضیحاتی بر برخی از بیت ها نوشته است. در صفح? انتهایی نسخه این جملات را آورده است: «تمام شد خلاص? شرح خان آرزو مع ازدیاد حواشی از دیگر شروح و تحقیقات اساتذ? فن و الحمدلله علی اختتام هذا المحن». و هم اوست که نام اصلی خیرالشارحین که خان آرزو در جای جای متن بر او و نظریاتش ایراد گرفته است را مولوی خیرالله صاحب ذکر کرده است. از جمله مواردی که باید به آن اشاره شود، اختلاف فراوان نسخ? ملی با سایر نسخ است به طوری که ذکر آن ها کار را به درازا می-کشاند و خود کتابی دیگر می شد. علاوه بر این از دو نسخ? دیگر نیز در این راه بهره برده ام؛ اول شرح سکندرنام? عنایت الله رامپوری است؛ متعلق به کتاب خان? انجمن ترقی اردو - دهلی نو به تاریخ 1239 هجری که نویسنده در مقدم? نسخه تعدادی از شارحان سکندرنامه را نام برده و تاکید کرده است که روش کار او همان روشی است که خان آرزو از آن را به کار برده است و در حقیقت این نسخه رونوشتی خلاصه شده از شکوفه زار خان آرزو است. تعداد صفحات نسخه 222برگ است و هر صفحه به طور متوسط 13 سطر و خط آن شکسته نستعلیق است نام کاتب آن «مظفر علی» است. دوم نسخ? کارنام? عشق که ذکر آن در مقدمه گذشت. این نسخه هم متعلق به کتاب خان? انجمن ترقی اردو- دهلی نو است نام مولف آنندرام مخلص است، تاریخ کتابت آن چهارم شعبان 1236 هجری است. 49 برگ دارد و خط آن نستعلیق است و هر صفحه به طور متوسط 23 سطر دارد. 5. شیوه کتابت و طرز تصحیح 1- سرهم نویسی واژهایی نظیر«بهمرساند»، «درینصورت»، «باهستگی»، «بسبب»و«برای فارسی»، «بقوقانی»و... از جمله ویژگی های کتابت نسخه هاست. در مواردی این چنین برای آنکه خواننده را اشتباهی صورت ندهد کلمات مزبور را به صورت معمول کتابت امروزی آن؛ یعنی «به هم رساند»، «درین صورت»، «به سبب»، «به رای فارسی»، «به فوقانی» و ...نوشتم و ذکر آنها را در پانوشت لازم ندیدم. 2- واژه های «دوم» و «سوم» برخی جاها به شکل «دویم» و «سیوم»، هچنین واژ? «اسب» گاهی«اسپ» کتابت شده اند. نگارنده نیز به متن نسخ وفادار مانده و آن ها را به همان شکل آورده است. 3- بسیاری از واژه ها بدون نقطه کتابت شده اند. نشان? مد و همزه(?) نیز به درستی کتابت نشده اند؛ که من آن ها را اصلاح کردم و ذکر آن را در پانوشت لازم ندیدم. 4- علامت(...)نشان? مواردی است که در هم? نسخه ها ناخوانا بوده و نگارنده نتوانسته آن ها را درست ضبط کند. 5- هر جا مسلّم بود که حرفی یا واژه ای از قلم کاتب افتاده و نیز شکل صحیح املایی برخی از واژه ها را در میان دو قلاب [ ] قرار داده ام. 6- هر کجا در هریک از نسخ واژه ای افتاده بود، آن را در پانوشت ذکر کرده و اگر افتادگی شامل عبارتی طولانی بوده آن را نیز ذکر کرده ام.

منابع مشابه

تصحیح انتقادی شرح شواهد مطول میرزا کمال الدین محمد فسائی

شرح شواهد مطوّل از میرزا کمال الدین محمّد فسایی فدشکویی معروف به شرح کبیر یکی از نُه شرح شواهد از شواهد شعری کتاب مطوّل است که میرزا کمال الدین بنا به درخواست شاگردان خود به هنگام تدریس،کتاب را نوشته و پس از آن نوشته ها را ترتیب داده است و در سال 1096ق تألیف آن به پایان رسیده است اما اینکه این شرح در میان شروح شواهد بلاغی چه جایگاهی دارد و آیا دارای اصالت علمی هست نیاز به بررسی دارد. در این پایان ...

حافظ و سید سراج الدین سگزی

یکی از مباحث مهم حافظ شناسی در دوران معاصر، بحث و تحقیق درباره­ی چگونگی و میزان تأثیر پیشینیان بر شعر حافظ است؛ چراکه در میان سخنوران فارسی، کمتر کسی به اندازه­ی حافظ به اشعار شاعران دیگر توجه داشته و در دواوین آنها تفحّص و کندوکاو نموده است. از این رو در دیوان او با توجه به میزان اشعار و تعداد غزلیات، بیش از دیوان هر شاعر غزلسرای دیگر، تضمین، اقتفا، استقبال، نقل مضامین و مفاهیم سروده‌های دیگران...

متن کامل

تحقیق و تصحیح انتقادی کتاب سراج منیر

چکیده سراج منیر نام اثری باقی مانده از عالم دینی، قاضی و شاعر برجسته قرن یازدهم، محمد شریف بن شمس الدین محمد معروف به کاشف شیرازی است. وی معاصر شاه عباس اول صفوی بود. از این رساله نسخه های خطی فراوان به جای مانده که نشانگر اهمیت این کتاب است. این کتاب به لحاظ نوع ادبی تعلیمی و به لحاظ محتوایی اخلاقی است. کاشف در توضیح فضایل اخلاقی، مباحث عرفانی، مذهبی، اجتماعی، حکمت ... را بیان کرده و یک اثر ...

تحقیق و تصحیح انتقادی کتاب سراج منیر

سراج منیر نام اثری باقی مانده از عالم دینی، قاضی و شاعر برجسته قرن یازدهم، محمد شریف بن شمس الدین محمد معروف به کاشف شیرازی است. وی معاصر شاه عباس اول صفوی بود. از این رساله نسخه های خطی فراوان به جای مانده که نشانگر اهمیت این کتاب است. این کتاب به لحاظ نوع ادبی تعلیمی و به لحاظ محتوایی اخلاقی است. کاشف در توضیح فضایل اخلاقی، مباحث عرفانی، مذهبی، اجتماعی، حکمت ... را بیان کرده و یک اثر تلفیقی ب...

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - پژوهشکده ادبیات

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023