نام پژوهشگر: احمد درستی

بررسی اشعار سیاسی در ایران از شهریور 1320 تا بهمن 1357
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1378
  احمد درستی   فرهاد عطایی

هنر حوزه احساسات و عواطف و سیاست حوزه عقلانیت و قدرت است. اما در بستر زمان لحظه هایی (یا برهه هایی) فرا می رسند که این دو را به هم نزدیک می کنند. زمانی هنر به نقد قدرت می نشیند و زمانی دیگر، قدرت، هنر را دستمایه رسیدن به اهداف خود قرار می دهد و از اینجاست که هنر سیاسی با دو شاخه متضاد آن زاده می شود هنری که فاقد قدرت است و هنری که حامی قدرت. ایرانیان از میان هنرها به ادبیات و از انواع ادبی به شعر رغبت بیشتری نشان داده اند. آرزوها، آمال و سرگذشت این ملت در اشعارشان تبلور یافته است. در دوره سلطنت سی و هفت ساله محمدرضا پهلوی، شعرا در مقاطع مختلف به صورتهای گوناگون با سیاست درگیر بودند. در برخی از شرایط تاریخی شعرا عقایدشان را بصورت آشکار بیان می کردند ولی در برهه هایی به علت حاکمیت جو اختناق و اعمال سانسور سخن گفتن جز در لفافه تشبیهات و استعارات، کنایات و امثال امکان نداشت. در دهه اول حکومت پهلوی دوم (30-1320) حضور نیروهای متفقی در ایران، نبود کنترل همه جانبه دولت بر تمام شوون سیاسی - اجتماعی و حمایت ارتش سرخ از گروههای چیگرا، به گسترش اندیشه های مارکسیستی و ظهور شعرای چیگرا کمک کرد. دهه 30 با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران شروع شد اما شکست این نهضت باعث جریحه دار شدن احساسات وطن پرستانه مردم ایران گردید. حوادث و اتفاقات مهم این جنبش در اشعار بسیاری از شعرا از جمله اخوان ثالث نمود پیدا کرد. سیر حوادث سیاسی، در سال 42 قیام پانزده خرداد را در پی داشت. صبغه مذهبی این قیام بار دیگر نقش سیاسی مذهب را در ایران مطرح نمود و تعدادی از شعرا به انعکاس اندیشه های اسلامی در اشعار خود پرداختند. در مقابل این سه جریان ادبی-سیاسی مخالف وضع موجود، شعرایی نیز بودند که با انگیزه های مختلف، اشعاری در مدح خاندان پهلوی و ستایش اقدامات آنها سرودند. بطور کلی این چهار جریان شعری، بیانگر چهار جریان فکری-سیاسی در دوره خود بودند.