نام پژوهشگر: عبدالحسین کلانتری

تطور گفتمانی دفتر تحکیم وحدت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1388
  عبدالحسین کلانتری   محمد عبدالهی

فضای گفتمانی جامعه ایران از پس از برخورد با گفتمان تجددی صحنه کشمکش میان دو گفتمان سنت و تجددی بوده و این کشمکش خود را در سطوح و وجوه مختلف بازتولید نموده است. به گونه‏ای که می‏توان کل تاریخ ایران و حتی برشهای جزئی‏تری از آن، نظیر فعالیتهای دانشجویی را با توجه به چگونگی مصاف این دو گفتمان روایت کرد. در این رساله درصدد برآمدیم تا با تأسی به نظریات گفتمانی فوکو و رفع برخی نقائص نظری آن، و نیز با اتخاذ سطح تحلیل گفتمانی در فهم سنت و تجدد، به بررسی تطور گفتمانی دفتر تحکیم وحدت در دو قطبی سنت/تجدد بپردازیم و مشخص نماییم که چه دوره‏بندی گفتمانی‏ای بر این تطورات حاکم بوده و نسبت گفتمان حاکم بر هر دوره از فعالیتهای این تشکل با گفتمانهای سنتی و تجددی چیست و هر گفتمان تا کدامین آستانه پیش رفته است و چه نوع صورتبندی‏ای بر آن حاکم بوده است. در این مسیر روش دیرینه‏شناسانه فوکویی و استراتژیهای روش‏شناختی وی مبنای کار قرار گرفت و پس از تعیین گزاره‏ها (کنش‏های کلامی و غیرکلامی موثر) به عنوان قلمرو تحقیق، نمونه‏گیری هدفمند تا آنجا ادامه یافت که به اشباع برسیم. بر این اساس به تحلیل گزاره‏ها پرداخته شد و نهایتاً مشخص شد که پنج دوره را می‏توان در تطورات گفتمانی تحکیم وحدت مشخص نمود: دوره اول: تطور از گفتمان روشنفکری دینی به گفتمان اسلام ناب (از شکل‏گیری تحکیم تا بازگشایی دانشگاهها). دوره دوم: بازتولید گفتمان اسلام ناب (پس از بازگشایی دانشگاهها تا سال 1370). دوره سوم: تطور از گفتمان اسلام ناب به گفتمان روشنفکری دینی (از انتخابات مجلس چهارم (1370) تا دوم خرداد 1376). دوره چهارم: تطور از گفتمان روشنفکری دینی به گفتمان تجددی و تشدید نقاط تفرق گفتمانی و شکل‏گیری دو تحکیم با دو گفتمان مجزا (از دوم خرداد 1376 تا اسفند 1380). دوره پنجم: دوره صورتبندی و تعمیق دو گفتمان متعارض مدرن و اسلام ناب در دو تحکیم وحدت (از اسفند 1380 تا کنون). کلیدواژه‏ها: گفتمان، غیرگفتمان، دفتر تحکیم وحدت، سنت، تجدد، میشل فوکو

تحلیل عناصر مفهومی گفتمان بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری از منظر تحلیل گفتمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اصغر حقیقی مقدم   علی ربانی خوراسگانی

نوشتار حاضر در پی تحلیل و بررسی شالوده¬های مفهومی و دال¬های مفصل¬بندی گفتمان بیداری اسلامی از منظر مقام¬معظم¬رهبری است. در این تحقیق در چارچوب یک روش ترکیبی از نظریه زبان¬شناسی انتقادی نورمن فرکلاف در تحلیل متون و از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه در چگونگی فرآیند هژمونیک شدن و تفوق یافتن گفتمان بیداری¬اسلامی بهره برده شده است. تحلیل متون آثار و سخنرانی¬های مقام¬معظم¬رهبری نشان داد که در هندسه معرفتی ایشان بیداری-اسلامی گفتمانی¬است که از دال¬های "امام¬خمینی(رض) مظهر بیداری¬اسلامی"، "احیاء هویت اسلامی"، "فلسطین مسئله محوری جهان اسلام"، "جنبش نرم افزاری و تولید علم"،"ارتقاء علم در سایه دین"،"اعتقاد به مهدویت"، "عدالت اجتماعی"، "مردم¬سالاری دینی"، "حوزه¬های علمیه"، "مبارزه با تهاجم فرهنگی" و "استکبار ستیزی" حول دال مرکزی و نقطه کانونی "ایجاد تمدن اسلامی بر پایه دین، عقلانیت، علم و اخلاق" تشکیل شده¬است. در این راستا از منظر مقام¬معظم¬رهبری جهت تفوق یافتن این گفتمان و ایجاد تمدن اسلامی وظیفه روحانیون و حوزه¬های علمیه و نخبگان فکری و فرهنگی و سیاسی پراکندن و اشاعه¬ی نظم معنایی مورد تاکید این گفتمان در مقام نظر و فراهم آوردن زمینه-های تحقق آن در ساحت عمل اجتماعی و سیاسی با گستره¬ای وسیع در ابعاد داخلی و منطقه¬ای و جهانی است.

بررسی تأثیر اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها بر رفاه (مادی و غیر مادی) خانوارهای شهرستان کاشان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1392
  حمیده سادات بهنام فرد   علی اکبر تاج مزینانی

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها بر رفاه مادی و غیرمادی خانوارهای ساکن در شهرستان کاشان پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع مطالعات میدانی (پیمایش) و با استفاده از روش پانل واپس نگر است که با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام شده است. نمونه گیری مد نظر سهمیه ای طبقه بندی شده می باشد و تعداد خانوارهای نمونه 391 خانوار در نظر گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که میزان میانگین در تمامی مولفه های رفاه مادی مانند تغذیه، آموزش و... و تمامی مولفه های رفاه غیر مادی مانند احساس رضایت از زندگی، احساس خوشبختی و... پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها نسبت به قبل از اجرای آن کاهش یافته است. در میان مولفه های رفاه مادی تنها کاهش مصرف سوخت و حامل های انرژی پس از اجرای قانون فوق، تأثیر مثبت اجرای قانون را نشان میدهد که نتیجه ی کاهش مصرف و صرفه جویی بیشتر مردم در استفاده از حاملهای سوخت و انرژی است. همچنین جهت سنجش بهتر، نقش متغیرهای تعدیلگری مانند سن سرپرست خانوار، بعد خانوار، محل سکونت خانوار و پایگاه اقتصادی اجتماعی خانوار در زمینه ی میزان تأپیرپذیری رفاه مادی و غیرمادی خانوارها از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها در نظر گرفته شد. نتایج حاکی از آن است که در زمینه ی میزان تأثیرپذیری رفاه مادی خانوارها از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها میان خانوارهای با ابعاد متفاوت، پایگاه اقتصادی اجتماعی متفاوت و محل سکونت متفاوت، تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در زمینه ی میزان تأثیرپذیری رفاه غیرمادی از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها میان خانوارهای با ابعاد متفاوت و محل سکونت متفاوت تفاوت معناداری وجود دارد. بیشترین تأثیر منفی بر رفاه غیرمادی پس از اجرای قانون فوق نیز بر خانوارهای با بعد خانوار بالاو خانوارهای ساکن در نواحی شهری صورت گرفته است. به طور کلی نتایج نشان از کاهش میزان رفاه مادی و غیر مادی خانوارها پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارنه ها دارد که دلیل آن را میتوان افزایش بی رویه ی قیمت ها و نبود نظارت کافی بر اجرای قانون فوق در نظر گرفت.

تاثیر گفتمان مهدویت در تحولات سیاسی مغرب اسلامی تا پایان دولت موحدین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1394
  زینب علیزاده جورکویه   فاطمه جان احمدی

تاریخ مغرب اسلامی تا پایان دولت موحدین، با تحولات سیاسی گسترده ای روبرو شد. یکی از مهم ترین عوامل تحولات سیاسی، استفاده از گفتمان مهدویت توسط برخی از رهبران بود. بر اساس تحقیقات به عمل آمده در این رساله با استفاده از منابع تاریخی سه جریان گفتمان مهدویت خوارج، شیعه و اهل سنت در مغرب شناسایی شد. بربرها که از دیرباز با اندیشه منجی گرایانه آشنا شده بودند، با تبلیغات رهبران خوارج صفری مذهب برغواطه، شیعیان ادریسی و فاطمی و دولت اهل سنت موحدین و... به عنوان مدعیان مهدویت روبرو شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر برای پاسخ به سوال اصلی این پژوهش که بررسی تاثیر گفتمان مهدویت بر تحولات سیاسی مغرب است، به کمک روش تحلیل گفتمان ارنستو لکلوئو و شنتال موف نشان می دهد که مدعیان مهدویت در این دوره زمانی در مغرب، با ایجاد روابط ستیزآمیز و عمل مفصل بندی دال های شناوری چون جهاد، نجات بخشی، عدالت گستری، توحید، امر به معروف و نهی از منکر، تمسک به نسب علوی و... حول نقطه کانونی «مهدی»، گفتمان خود را شکل دادند. رهبران این گفتمان ها به کمک شخصیت های مهم سیاسی، با در دسترس قرار گرفتن، به کسب اعتبار و طرد گفتمان های سیاسی دیگر پرداخته و گفتمان خویش را برجسته ساختند. عاملین این گفتمان ها با تکیه بر ساده اندیشی و نارضایتی قبایل از شرایط سیاسی و اجتماعی، ادعای پیدا شدن علائم آخرالزمانی، بشارت برپایی عدالت، تحریف احادیث و روایات، نمادسازی و تکیه بر شخصیت کاریزماتیک برخی از رهبران، ضمن کسب هژمونی گفتمان خود، به قدرت و مشروعیت سیاسی دست یافتند و موجب تحولات سیاسی در مغرب شدند. با وجود این، استفاده از گفتمان مهدویت در مغرب به دلیل عدم تحقق شعارهای موعودگرایانه و تحریف مهدویت، نتوانست برای مدت طولانی به پایایی قدرت و مشروعیت سیاسی این دولت ها کمک کند. هر چند تمسک به گفتمان مهدویت جهت کسب قدرت هیچ گاه در مغرب اسلامی به پایان نرسید