نام پژوهشگر: شهاب جوزانی

رابطه بین شرایط برنامه ریزی (بدون برنامه ریزی، پیش برنامه ریزی و هم زمان برنامه ریزی) و دقت و پیچیدگی زبانی زبان آموزان ایرانی در تکالیف داستان نویسی و تصمیم گیری نوشتاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1388
  شهاب جوزانی   غلامرضا کیانی

محققین و پژوهشگران یادگیری زبان دوم مباحث زیادی در خصوص بکار گیری رویکرد تکلیف محور(task based) در آموزش زبان دوم مطرح کردند و این روش آموزش زبان بصورت گسترده در سراسر دنیا مورد توجه و تأکید قرار گرفت. این شیوه آموزشی که ریشه در اصول اساسی روش تدریس تعاملی زبان و نیز تحقیقات مربوط به فراگیری زبان دوم دارد، بعنوان جایگزینی برای شیوه های سنتی تدریس زبان دوم مطرح شده است. رویکرد تکلیف محور آموزش زبان رویکردی چند بعدی است که ابعاد مختلفی را شامل می شود. بررسی ابعاد ادراکی تکالیف (cognitive dimension) و انواع مختلف تکالیف یکی از مهم ترین ابعاد آموزش زبان تکلیف محور است. اسکهان(1998) بیان داشت که بعلت ظرفیت محدود پردازشی موجود در حافظه کوتاه مدت، زبان آموزان قادر به توجه هم زمان به معنا و ساختار نیستند و گرایش طبیعی آنها بسوی جنبه های معنی در تولید زبانی است. اسکهان، فوستر و بسیاری دیگر از محققین آموزش زبان دوم بر این باورند که یادگیری زبان بدون توجه به جنبه های ساختاری زبان در یک محیط معنی محور ، منجر به یادگیری تکامل یافته و متوازن نمیشود. لذا محققین آموزش زبان دوم این فرضیه را مطرح کرده اند که با استفاده از تکالیف متنوع و دادن زمان به زبان آموزان برای برنامه ریزی، عملکرد آنان در تولید زبانی بهبود یافته و جنبه های معنی و ساختاری زبان را مورد توجه هم زمان قرار دهند. تحقیق حاضر رابطه بین شرایط برنامه ریزی (بدون برنامه ریزی ، پیش برنامه ریزی و هم زمان برنامه ریزی) و دقت و پیچیدگی زبانی زبان آموزان ایرانی در تکالیف داستان نویسی و تصمیم گیری نوشتاری را مورد بررسی قرار داد. نود دانشجوی مترجمی زبان در این مطالعه شرکت داشته اند و چهار تکلیف( دو تکلیف داستان نویسی و دو تکلیف تصمیم گیری) را در سه گروه شرایط مختلف برنامه ریزی انجام داده اند. نتایج تحقیق نشان داد که فرصت برنامه ریزی هم زمان بهبود قابل توجه دقت زبانی زبان آموزان را در تکالیف داستان نویسی و تصمیم گیری بدنبال دارد. نتایج همچنین تأثیر فرصت پیش برنامه ریزی را بر پیچیدگی زبانی زبان آموزان در تکالیف داستان نویسی و یکی از تکالیف تصمیم گیری نشان داد. تحقیق حاضر نشان داد که تکالیف تصمیم گیری می توانند از انواع مختلفی از لحاظ پیچیدگی ادراکی (cognitive complexity) باشند و پیچیدگی زبانی زبان آموزان در تکالیف تصمیم گیری بسیار دشوار تنها با فراهم آوردن فرصت برنامه ریزی هم زمان بهبود قابل توجهی پیدا میکند. در نتیجه تحقیق حاضر نشان داد که با استفاده از تکالیف متنوع از لحاظ پیچیدگی ادراکی و فراهم آوردن شرایط برنامه ریزی ، تولید زبانی زبان آموزان به سمت و سویی متوازن سوق می یابد چرا که جنبه های معنی و ساختاری زبان مورد توجه کافی قرار میگیرند.