نام پژوهشگر: معصومه کرد

- طراحی و ساخت حسگرهای الکتروشیمیایی کلروکربنی با تثبیت فتالوسیانین آهن (ii) بر روی نانولوله های چند لایه کربن. 2- ساخت و مطالعه نانو کامپوزیت il-nh2-sic یونی و بکارگیری آن در اندازه گیری نیتریت در غلظت های نانو مولار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده علوم پایه 1388
  معصومه کرد   عبدالله سلیمی

چکیده قسمت اول: یک روش ساده برای اصلاح الکترودهای کربن شیشه ای با نانولوله های چند لایه کربن و ترکیبات فتالوسیانین-آهن پیشنهاد شده است. در این روش ابتدا سطح الکترود با 25میکرولیتر محلول dmf-mwcnts(4/0میلی گرم بر میلی لیتر) پوشیده شده سپس در هوای آزاد خشک شود تا فیلمی از نانولوله های کربن در سطح الکترود تشکیل شود. سپس الکترود اصلاح شده با نانولوله های کربن برای مدت زمان یک ساعت داخل محلول فتالوسیانین شناور می شود. در پایان الکترود اصلاح شده با نانولوله های کربن و فتالوسیانین را برای مدت زمان یک ساعت در محلول آهن(ii) شناور می شود. ولتاموگرام های الکترود اصلاح شده، یک زوج پایدار و برگشت پذیر برای زوج (fe(ii)/fe(i)) با سیستم جذب سطحی شده نشان می دهد. ضرایب انتقال بار(?) و ثابت انتقال الکترون هتروژن (ks) و غلظت سطحی برای الکترودهای کربن شیشه ای اصلاح شده با نانولوله های چند لایه کربن، فتالوسیانین و آهن(ii) با تکنیک ولتامتری چرخه ای محاسبه شد. الکترودهای اصلاح شده پاسخ الکتروکاتالیزوری مناسب، جوابدهی بسیار سریع و حساسیت بالا بر ای احیای تری کلرواستیک اسید و پراکسید هیدروژن در بافر فسفات (1/0 مولار) در ph های 11-2 نشان داده و این الکترودهای اصلاح شده به عنوان حسگر های آمپرومتری برای اندازه گیری غلظت های میکرومولارو کمتر تری کلرو استیک اسید و پراکسید هیدروژن بکار رفتند. قسمت دوم: یک روش ساده برای اصلاح الکترودهای کربن شیشه ای با نانوذرات سیلیکون کاربید و مایع یونی بکار رفته است. در این روش ابتدا 25 میکرولیتر از محلول نانو ذرات dmfو 1 -(3-aminopropyl)-3-methylimidazolium bromide و سیلیکون کاربید روی الکترود قرار داده می شود با خشک شدن سطح الکترود و تبخیر حلال ، کامپوزیتی از نانوذرات سیلیکون کاربید و مایع یونی روی سطح الکترود تشکیل می شود. سپس با اعمال چرخه پتانسیل در محدوده صفر تا 2ولت در محلول بافر فسفات، با اکسید شدن گروه های آمینی مایع یونی، il-nh2 به صورت پیوند کووالانسی د رسطح الکترود قرار می گیرد. الکترودهای اصلاح شده پاسخ الکتروکاتالیزوری عالی، جوابدهی بسیار سریع و حساسیت بالا بر ای اکسید نیتریت در بافر فسفات(1/0 مولار) در ph-های(11-1) نشان داده و این الکترودهای اصلاح شده به عنوان حسگرهای آمپرومتری برای اندازه گیری غلظت های 8-10مولار جهت آشکارسازی نیتریت بکار رفتند. مزاحمت گونه های متفاوت مانند گلوکز، اوره و ... در غلظتهای 100 برابر و بیشتر صرفنظر کردن است

مطالعه پترولوژیکی انکلاوهای گنیسی و اولترامافیکی شمال شرق قروه- کردستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1391
  معصومه کرد   اشرف ترکیان

منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در 20 کیلومتری شمال شرق شهرستان قروه واقع شده است. در تقسیمات زمین شناسی، جزء زون سنندج- سیرجان می باشد. محدوده مورد مطالعه در حد فاصل عرض های جغرافیایی?28 ?35 تا30 ?35و طولهای جغرافیایی?87 ?47 تا?00 ?48 واقع شده است. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافی سنگ میزبان عمدتاً بازالت و الیوین بازالت هستند. در سنگ های میزبان مخروط های آتشفشانی قزلجه کند و دیرکلو انکلاوهای گنیسی و اولترامافیک مشاهده می شود. انکلاوهای گنیسی از دیدگاه ژئوشیمیایی از نوع ارتوگنیس هستند. با توجه به مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی انکلاوهای گنیسی در واقع قطعات کنده شده ی پی سنگ می باشند که در حین فوران انفجاری به داخل گدازه افتاده اند.انکلاوهای اولترامافیک بر اساس ترکیب کانی شناسی مودال از نوع کلینوپیروکسنیت هستند. این انکلاوها دارای اشکال کروی و بیضوی است و سطح تماس آن ها با میزبان شان به صورت مرزهای تدریجی است و از لحاظ شیمیایی و ترکیب کانی شناسی نرماتیو با میزبان خود تفاوت چندانی ندارند. از آن جایی که در نمودارهای فراوانی عنکبوتی و ree، انکلاوهای کلینوپیروکسنیتی با سنگ میزبان خود روند بسیار مشابهی نشان می دهند که این موضوع بیانگر اتولیت بودن آنهاست. بنابراین با توجه به دلایل فوق،انکلاوهای کلینوپیروکسنیتی از تبلور جزء به جزء مایعی با ترکیب شیمیایی مشابه میزبان، بوجود آمده اند. وجود بافت گلومرو- پورفیریک در مقاطع میکروسکوپی و روند تغییرات در نمودارهای زوج عناصر ناسازگار- ناسازگار و سازگار- ناسازگار می تواند بیانگر تبلور تفریقی باشد. در بررسی های پترولوژیکی، حضور انکلاوهای گنیسی و زینوکریست های کوارتز از شواهد آلایش پوسته ای ماگمای تشکیل دهنده آنها است. آنومالی مثبت pb و cs، غنی شدگی lree، وجود مقادیر بالای la/nb، آنومالی منفی zr، nb و ta و غنی شدگی از عناصرlile مثل rb، ba و k و همچنین th از شواهد شیمیایی آغشتگی ماگمای مشتق شده از گوشته در طی صعود با پوسته قاره ای است. بررسی این پژوهش نشان می دهد که سنگ های منطقه با پوسته زیرین آلایش یافته اند. با توجه به محلی بودن فوران ها، توپوگرافی پست و حجم کم محصولات فورانی و همچنین وفور شکستگی ها و گسلهای امتدادلغز در منطقه مورد مطالعه، به نظر می رسد ماگماتیسم آن، پیامد یک ریفتینگ محلی و بازشدگی در امتداد گسله ها عمیق بوده که به صعود ماگمای حاصل از گوشته غنی شده به سطح منجر شده است.