نام پژوهشگر: سمیه منفرد

پژوهشی تطبیقی در معرفت شناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده علوم انسانی و پایه 1388
  سمیه منفرد   عباس قربانی

در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، می توان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی می باشد و مبنای تمام افکار او بر پایه ی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا می توانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافته های عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا می کند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار می دهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف می پردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان. هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورت ها از استدلال عقلی بهره برده است.