نام پژوهشگر: فاطمه وکیل

انطباق مفهومی نظریه های توسعه و نظریه های مشارکت؛ با تأکید بر نظریه های توسعه منطقه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1388
  فاطمه وکیل   پرویز پیران

پرسش اصلی این تحقیق آن است که مشارکت و عناصر و مولفه های آن از چه ابعادی و تا چه میزان در نظریه های توسعه حضور دارند. به منظور پاسخگویی به این مسأله، رسیدن به اهداف ضمنی زیر را مدنظر قرار داده ایم: - بررسی جایگاه نظریه در علم و به ویژه علوم اجتماعی و ضرورت بررسی و اصلاح در سطح نظریه - مطالعه پارادایم هریک از مکاتب و نظریه های اصلی توسعه و مشارکت - تعریف شاخص هایی برای سنجش سطح مشارکت پذیری، با کمک نظریه ها و مباحث مطرح در حوزه مشارکت - ارائه مفاهیم اصلی هر نظریه به نحوی که معرف عناصر و فضای کلی حاکم بر هر نظریه باشد - اعتبارسنجی شاخص های مشارکت - دریافت نظر تعداد معینی از محققین درباره سطح و نوع مشارکت پذیریِ نظریات توسعه و درنهایت پاسخگویی و تحلیل پرسش اصلی تحقیق از دو جهت می توان پرسش اصلی تحقیق را –با دستیابی به اهداف فوق و طی همین مراحل- شایسته مطالعه دانست. اول آنکه این موضوع حتی اگر، تا عرصه عمل نیز فاصله داشته باشد، در ساحت نظر می تواند به روشن ترشدنِ ابعاد ضرورت ویا عدم ضرورت ارتباط میان توسعه و مشارکت و حتی میزان توجه به مشارکت در سطح نظریه های توسعه بپردازد. و دیگر آنکه خواه و ناخواه عرصه نظر و عمل دریکدیگر ریشه دارند واگر بنا باشد تبیین و پیش بینی ای که مبنای هر برنامه ریزیِ کلانی قرار می گیرد، قابل اعتماد باشد و راهگشا، نیاز است که محققین و متخصصین نسبت به فضا و چارچوبی که برای تحلیل انتخاب می کنند، آگاه باشند. به عبارت دیگر اگر قرارگرفتن در مسیر توسعه هدف است، انتخاب این که توسعه چیست و در چه فضایی و با چه ابزاری حاصل می شود، ضروری می نماید.