نام پژوهشگر: راضیه سرخی

نقش عشق و محبت در مناجات های عرفانی در آثار منثور تا سده هفتم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  راضیه سرخی   سیده مریم روضاتیان

با بررسی کلّی متون ادبی ـ فارسی این نکته روشن می شود که شعرا و نویسندگان در آثار خود از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی استفاده کرده و آنها را در آثار خود منعکس کرده اند. به ویژه که برخی از آنها، خود عارف و صوفی بوده اند. در جریان سیر و سلوک، عارف و سالک باید مقاماتی را طی کند و احوالی را دریافت نماید تا به سر منزل مقصود که «فناء فی الله و بقا بالله» (توحید) است، برسد. رسیدن به این منتها، مراحل و شرایط و آداب خاصّی دارد که در بیشتر کتب نظم و نثر منعکس شده است. یکی از احوالی که تقریباً بیشتر عرفا تا قرن پنجم در آثار خود مطرح کرده اند محبت است که از موهبت های خداوندی است و پس از قرن پنجم جای خود را به «عشق الهی» می دهد. محبّت و عشق به حق، در برخی کتب فصلی جداگانه را به خود اختصاص داده است. با این حال محبّت در سرتاسر وادیهای سلوک جریان دارد و بدون آن کسب مقامات و احوال دشوار، غیرممکن و بی هدف است. عارف و سالک برای اظهار عشق و محبّت به خدا باید به مناجات و راز و نیاز با او بپردازد. عرفا و نویسندگان در کتاب های خود کمتر درباره ی مناجات و ویژگی های آن سخن گفته اند و مناجاتها و نیایش های آنها در خلال سخنانشان دیده می شود. عده ای هم در آثار خود از دعا که نوعی مناجات است سخن به میان آورده اند. عرفا احوالی مانند شوق و خوف، مقاماتی مانند انس و رضا و اصطلاحات و مفاهیمی مانند تسلیم، ذکر، غیرت و محنت را به عنوان محورهای اصلی مرتبط با محبّت و مناجات مطرح کرده اند.