نام پژوهشگر: سید محمد مهدی موسوی مهر

تبیین و تحلیل انتقادی عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  سید محمد مهدی موسوی مهر   محمد رضا اسدی

الف. موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): به نظر هیدگر ذات تکنولوژی به هیچ وجه امری تکنولوژیک نیست و نباید تکنولوژی را امری خنثی تصور کرد زیرا در آن صورت تسلیم آن خواهیم شد. او از تحلیل مفهوم پوئیسیس و تخنه کمک می گیرد تا نشان دهد که ماهیت تکنولوژی ربطی تام با انکشاف دارد. به نظر او انکشاف حاضر در تکنولوژی جدید نوعی تعرض است. تعرضی که از این انتظار بیجا ناشی شده که طبیعت باید تامین کننده انرژی باشد و این همان چهارچوب بندی است. اهمیت این تحقیق به ویژه با تاکیداتی که در جامعه ما بر آراء هیدگر وجود دارد که عموما به نظریات او در باب علم کمتر توجه می شود، مضاعف خواهد بود. همچنین تحقیقاتی از این دست می تواند برخی سوء تعبیرها که درباره هیدگر وجود دارد را برطرف نماید. ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: تا قبل از هیدگر تعاریف معمولی از تکنولوژی و حتی تعاریف فلسفی نوعی تعاریف ابزاری و مبتنی بر رویکردی جامعه شناختی بوده است. اما هیدگر با تبیین هستی شناختی که از تکنولوژی ارایه می دهد، افق جدیدی را در فهم تکنولوژی می گشاید که مسبوق به سابقه نیست. مضاف بر آن این تحلیل از تکنولوژی چنان با تعابیر پیچیده و دشوار فلسفی آمیخته است که استفاده از دیدگاه او برای اهل فلسفه و خصوصا غیراهالی فلسفه تا حدودی ناممکن می شود. لذا لازم است برای برطرف کردن ابهامات و پیچیدگیهای تبیین هیدگر از تکنولوژی و قابل استفاده کردن آن برای دیگر شاخه های علوم انسانی و حتی علوم پایه نیاز جدی به بررسی دیدگاه هیدگر باشد. بنابراین منظور اصلی از این تحقیق تبیین و تحلیل عناصر اصلی فلسفه تکنولوژی هیدگر و بیان نقاط مبهم آن است. پرسش های تحقیق : الف) پرسش اصلی : تکنولوژی جدید چگونه وجودی است که ذات آن باید بر اساس تعریف جدیدی از علیت و در نسبت با حقیقت و هنر و معرفت معرفی شود؟ ب) سوالات فرعی 1- چگونه تکنولوژی از ماهیت (ذات) تکنولوژی متمایز می شود؟ 2- تعریف جدید هیدگر از علیت چیست؟ 3- نسبت انکشاف با پوئیسیس و ماهیت تکنولوژی چیست؟ 4- نسبت تخنه با هنر و حقیقت چیست؟ 5- نسبت علم جدید و تکنولوژی چیست؟ 6- گشتل چیست؟ 7- نسبت گشتل با تقدیر و آزادی و خطر و نجات بخشی چیست؟ 8- نسبت آزاد با تکنولوژی به چه معناست؟ 9- نسبت هنر و تکنیک جدید چیست؟ فرضیه تحقیق اساسا چنین تحقیق هایی چون از نوع اکتشافی هستند نمی توانند با فرضیه آغاز شوند. پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد آوری و تجریه و تحلیل داده ها: در این تحقیق با مراجعه به منابع دست اول شامل متون اصلی هیدگر و استفاده از منابع دست دوم، شامل کتاب ها، مقالات، شروح و تعلیقه های موجود در باب فلسفه تکنولوژی که مرتبط با مباحث هیدگر است و همچنین مراجعه به مقالات و آثار منتشر شده در نمایه ها، پایان نامه ها و مجلات معتبر علمی داخلی و خارجی کوشش شده است بر اساس مطالعه کتابخانه ای به بررسی و تحلیل مسایل مطروحه پرداخته شود. ت. یافته های تحقیق: در نظر هیدگر تکنولوژی هم هستی را به عقب نشانده است، هم تفکر را محدود و بی خاصیت کرده و هم زبان را از کار انداخته است. یعنی از همان دوره افلاطون که تکنولوژی تحقق یافته است به تدریج چنین پیامدهایی را به بار آورده است تا به امروز که در نقطه اوج تحقق تکنولوژی هر یک از عناصر یاد شده، در نهایت دوری از مراتب اصیل خود گرفتار آمده اند. بر این اساس می توان تحلیل هیدگر از تکنولوژی را زمینه ساز درک عمیق ذات تکنولوژی دانست و این همان چیزی است که هیدگر همواره بر آن تاکید کرده است. به همین دلیل امروزه در نظر بسیاری از محققین، فلسفه تکنولوژی هیدگر، مهم ترین گرایش در فلسفه تکنولوژی است و هیدگر هم به عنوان مهم ترین فیلسوف تکنولوژی شناخته می شود. چرا که مبانی یاد شده با روابطی در هم تنیده و در خلاقیتی بی نظیر تفکری را پیش روی ما می گزارد که می توان آن را فلسفه پدیدارشناسانه تکنولوژی نامید. عناصر موجود در فلسفه هیدگر توانسته اند نظامی استوار در باب تبیین و تحلیل تکنولوژی پدید آورند و این نظام مند بودن ناشی از این است که تفکری اصیل در پس این عناصر وجود دارد. زیرا از همان ابتدا که هیدگر تکنولوژی جدید را در نظر می آورد، متوجه هستی است و به دنبال این است که شیوه انکشاف هستی را در دوره معاصر بنمایاند. نتیجه ای که او بدان دست می یابد این است که شیوه انکشاف هستی در دوره معاصر «تکنولوژی» است.محوریت هستی و نوع انکشاف آن را که ذات تکنولوژی جدید است، می توان در تحلیل هیدگر از تکنولوژی به شکل بارزی ملاحظه کرد. حتی شاید در یک نگاه عمیق تر به مبانی و محتوای فلسفه تکنولوژی هیدگر، بشود بر این سخن اصرار ورزید که می توان کلیت اندیشه هیدگر را در یک گونه تبیین تکنولوژیکی عرضه نمود. این قرائت و تحلیل از فلسفه تکنولوژی هیدگر واجد همه خصلت های یک اندیشه فلسفی عمیق و سترگ است. چرا که این قرائت ناظر بر تفکراتی است که از دوره پیش سقراطیان تا دوره معاصر وجود داشته است و می تواند کلیت تفکرات فلاسفه تبیین کند. ث. نتیجه گیری و پیشنهادها: فلسفه تکنولوژی هیدگر وجودشناسانه است و هیدگر از متن هستی شناسی بنیادین خود به آن رسیده است. همه آنچه که هیدگر درباره تکنولوژی گفت اقتضای هستی است. او برای تکنولوژی طرحی نمی دهد بلکه شرایط وجودی آن را برای ما آشکار می کند به همین جهت نباید او را ضدتکنولوژی دانست همان طور که او خود بارها اعلام کرده است. موضوع دومی که به نظر ما مبنای تحلیل هیدگر از تکنولوژی بود، شرایطی بود که امروزه علم جدید ایجاد کرده است. در این تحقیق نشان داده شد که گشتل تکنولوژی، توسط علم در جهان جدید گسترده شده است و بنابراین باعث نفوذ چهارچوب بندی در جهان شده است. طبق آنچه در فصل دوم نشان داده می شود اصول و مبانی تکنولوژی بر آموزه های هستی و زمان استوار شده بود و اگرچه هیدگر بخش دوم هستی و زمان را منتشر نکرد اما آنچه بعنوان فلسفه تکنولوژی هیدگر از لابلای سایر آثار دوره متاخر قابل تحصیل است بر همان پایه ها و ستونهایی استوار شد که در هستی و زمان بر پا شده است. بنابر آنچه در فصل سوم تبیین شد فلسفه تکنولوژی هیدگر در دو بخش قابل تحلیل است. بخش اول آن سعی در نشان دادن ماهیت تکنولوژی به ما دارد. در این بخش هیدگر سعی می کند به ما نشان دهد که در وراء تکنولوژی انکشافی نهفته است که همان گشتل است. هیدگر در قسمت دوم تحلیل خود سعی می کند نحوه سلوک درست با تکنولوژی را با استفاده از تفکر معنوی به ما نشان دهد. شاید بتوان گفت همان چیزی که عموما درباره هیدگر متاخر می گویند( که هیدگر متاخر به تکنولوژی و شعر پرداخته است) در دو بخش تحلیل تکنولوژی حضور دارد. به نظر می رسد بخش اول بررسی هیدگر که به نقد تکنولوژی می پردازد به نسبت بخش دوم تحلیل او از تکنولوژی که سلوک با تکنولوژی را بازگو می کند، چشم گیرتر و قابل استفاده بیشتری است.