نام پژوهشگر: آنیتا کریمی
آنیتا کریمی کتایون مزداپور
این پایان نامه بر آن است تا با استفاده از دو تئوری مدرن "ساختارگرایی "و "نقد فمینیستی" به خوانش ؛نقد و تحلیل دو متن کلاسیک فارسی میانه (پهلوی)یعنی "ارداویراف نامه "و بخش سوم" شایست ناشایست "بپردازد.روش کار به این ترتیب خواهد بود که پس از توضیح و ذکر تاریخچه دو تئوری ساختارگرایی و فمینیستی هر یک از این دو متن برگزیده مطابق با این دو تئوری نقد و تحلیل می شوند و در پایان هر بخش یک نتیجه گیری ارائه می شود. با استفاده از تئوری ساختارگرایی تلاش شد تا دستور زبان دو متن به دست آید تا امکان تحلیل "ذهنیت زبان متن" برای پیاده کردن تئوری فمینیستی فراهم شود.در این شمای کلی دیدیم که کنش های "زن" در این دستور زبان از خود فعلیت ندارند و آنجا که فعلیت دارند کنششان منفی است.این ساختار نا خود آگاه عینی بازتاب ساختار ذهنیت متن و در نهایت ذهنیت نویسنده است.در قدم بعدی و در تحلیل فمینیستی دو متن که به نوعی تحلیل محتوای دو متن هم بر اساس زیر ساخت های زبانی و هم بر اساس زیر ساخت های غیر زبانی است ؛در هر دو سطح شامل تولید و بازتولید ایدئولوژی مردسالارانه هستیم که در نهایت ما را قادر به درک و دریافت علت وجود و تداوم ساختار نابرابر قدرت کرد که با به دست گرفتن زبان به عنوان ابزار قدرت از سوی مرد که به حذف و سکوت زن می انجامد ،امکان پذیر شده است.