نام پژوهشگر: ابوالفضل اقبال سعیدی ابواسحقی
ابوالفضل اقبال سعیدی ابواسحقی محمد حسین شعبانی
از آنجاییکه مصرف، از مولفههای اساسی زندگی بشر است و زندگی بدون مصرف، کاری ناشدنی به حساب میآید. مصرف، به خودی خود، نه تنها امریمذموم نیست بلکه آنچه به منزله ی پدیدهای ناپسند به نظر میآید، مصرف زیاده یا مصرف خارجاز الگوهای مناسب است.گذر از فرهنگ مصرفی به سمت نظام و فرهنگ مصرف اسلامی، نیازمند بررسی و شناخت اصول و مبانی مصرف و حدود آن در اسلام است. در ایننوشتار بر آنیم تا ضمن ردّ اسراف و بخل، اصول و مبانی و الگوی صحیح مصرف وحدود آن در اسلام را مبتنی بر آموزههای دینی و آیات و روایات، که وجهمشخصه آن اعتدال و میانه روی است، بیان نماییم.حدود مصرف در هر جامعهای ،تأثیر پذیرفته از جهانبینی و مکتب فکری آن جامعه است. برخلاف امپریالیسم تبلیغی که در پی ترویجمصرفگرایی افراطی است، مکتب حیاتبخش اسلام به دنبال اعتدال و اقتصاداست وبرای مصرف حدّ و حدود و ویژگیهایی رامشخص کرده است .تأثیر اساسی این نگرش بر مصرف این است که صرفمالکیت، مجوزّی برای هر گونه مصرف نمیباشد. هرکس که خداوند متعال روزی گستردهای به او داد، حق ندارد آن را هرگونه که دلش خواست به مصرف برساند، زیرا این کار با قانونمندیجهان و توازن روزیها و بالاتر از همه اینها با قوانین الهی در تضاد است. اگر از حلیّت مال و حلّیّت تصرف بگذریم، باز هم دست مصرف کننده باز نبوده، بلکه احکام وضعی و تکلیفی خاصی بر آن حاکماست. اسلام مصرف برخی موارد را ممنوع (حرام)میشمارد و حتی در میان موارد مجاز نیز محدودیتهایی برای مصرف کننده اعمال کرده است موارد مصرفی مسلمانان دارای دو شقّ فردی و اجتماعی است که برای هر کدام از این دو، حد بالا و حد پائینی مشخص شده است. حدبالا عبارت است از اسراف و حد پائین عبارت است از بُخل، که مکتب اسلام به سرانجام وعواقب شوم هردو پرداخته است .