نام پژوهشگر: رقیه تقیان

بررسی و تحلیل عنصر شخصیت در پرخواننده ترین آثار ادبیات داستانی کودکان (سالهای پس از انقلاب اسلامی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  رقیه تقیان   غلامحسین غلامحسین زاده

ادبیات کودک و نوجوان بخشی از ادبیات غنی و گسترده ماست که به سبب نقش و اثر فراوانی که در تربیت مخاطبان خود دارد، جایگاه ارزشمندی در محافل علوم تربیتی، روانشناسی و ادبیات کسب کرده است. اهمیت موضوع بیشتر از آنجاست که آموخته ها و تجارب این سنین، بن مایه های شخصیت را در بزرگسالی شکل می دهند و شالوده های ذهنی و فکری انسان را می سازند. بخصوص داستان های دوره کودکی که به نسبت سایر آثار مربوط به کودکان، اهمیت خاصی در رشد، پرورش و تربیت استعدادهای کودک دارند. شخصیت هایی که در این داستان ها نقش آفرینی می کنند و حوادث را به پیش می برند، بیش از سایر عناصر بر کودکان تأثیر می گذارند؛ زیرا کودکان از طریق همذات پنداری با شخصیت های محبوب خود با داستان ارتباط برقرار می کنند و در بسیاری موارد از عادات و رفتارهای آن ها تقلید می نمایند. به همین دلیل بررسی شخصیت های داستان هایی که در سال های پس از انقلاب اسلامی بیشتر مورد توجه و استقبال کودکان قرار گرفته است، موضوع این تحقیق قرار گرفت و برای این منظور ابتدا فهرستی از کتاب هایی که بیش از پنج بار چاپ شده بودند استخراج شد که تعداد آن ها به 180 کتاب رسید که حاوی 370 داستان بود؛ سپس طبقه بندی جدیدی از شخصیت های مورد علاقه کودکان ارائه شد، آنگاه سعی گردید با مقایسه آثار ترجمه و تألیف فارسی نقاط مشترک و متمایز هر گروه در نوع استفاده از شخصیت به دست آید. مطالعه، بررسی و تحلیل 370 داستان پرخواننده نشان داد افزونی استقبال از کتاب های ترجمه در ایران بیشتر از کتاب های تألیفی فارسی است. این غلبه در گروه سنی «ه» بیشتر از سایر گروه هاست. همچنین معلوم شد کودکان و نوجوانان ایرانی شخصیت های غیرواقعی (فانتزی) را نسبت به شخصیت های واقعی بیشتر می پسندند. انسان، حیوان، گیاه و شیء به ترتیب شخصیت های غالب داستان ها هستند. در داستان های کودک و نوجوان نویسنده بیشتر با تکیه بر زاویه دید سوم شخص به معرفی و توصیف مستقیم شخصیت می پردازد. به تناسب افزایش سنِ کودک، میزان استفاده از شخصیت حیوانات کاهش می یابد و شخصیت های انسانی بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. عروسک های زنده، تغییر نوع استفاده از جادوگر، کودکان عجیب و دنیای عجایب از مواردی است که در افسانه های جدید بیشتر از افسانه های عامیانه به چشم می خورد. استفاده از شخصیت های ساکن بی اثر و سطحی از سایر شخصیت ها به مراتب بیشتر است.