نام پژوهشگر: فاطمه علایی رحمانی

واکاوی زمینه های انحطاط شخصیت انسان و راههای مقابله با آن از منظر نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1388
  فاطمه محمدزاده   پروین بهارزاده

تحقق کمال و رسیدن به هر مرتبه از رشد در گرو ایجاد عوامل و دفع موانع آن است. همچنین شناخت و رفع موانع در رسیدن به کمال مطلوب بر تلاش برای ایجاد عوامل آن مقدم است. از آنجا که شناخت ابعاد وجودی انسان مقدمه ای در جهت اثبات توانمندی و قابلیتهای استکمالی اوست، لذا آسیب شناسی رفتار و اندیش? وی نیز در جهت تصحیح حرکت و هدایت به سمت کمال امری ضروری و اجتناب ناپذیر خواهد بود. "نهج البلاغه" که یکی از بهترین منابع شناخت عوامل انحطاط انسان و نشانه های آن است، به ما می نمایاند که دلبستگی به دنیا و ترجیح آن بر آخرت در کنار غفلت، جهل و هواپرستی، مهم ترین عوامل انحطاط فکری انسان است که به انحطاط اخلاقی و ایجاد احوالی نظیر بُخل، حسد، طمع و . . . می انجامد و در عمل نیز به ثروت زدگی، ظلم و مخالفت با اولیای الهی منجر می شود. امیرالمومنین(ع) عوارض انحطاط انسان را در حوز? اندیشه: تردید، شرک، کفر و فراموشی آخرت و در حوز? اخلاق: یأس، نفاق و آمیختن حق و باطل و در محدود? عمل: سستی، افسردگی، حیرت و تزلزل در حفظ پیمان و میثاق می داند. حضرت علی(ع) راهکارهای رهایی از این انحطاط را در حوز? نظر: هویت یابی، تفکر، ایمان و توجه به معاد و در حوز? عمل: زهد، تقوا، وفای به عهد و خدمت به خلق می داند. کلید واژه ها: انحطاط، شخصیت، غفلت، ثروت زدگی، افسردگی، هویت یابی.

سبک شناسی ترجمه قرآن قدس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  رویا مسعودی   سهیلا صلاحی مقدم

چکیده سبک شناسی مطالعه ی زبان یک اثر برای پیدا کردن سبک آن است.سبک شناسی بر مبنای زبان شناسی، شکل (form) اثر را تجزیه و تحلیل می کند. به این معنی که با ابزارهای زبان شناسی به تجزیه و تحلیل زبان یک اثر می پردازد. حال اگر زبان آن اثر دارای گونه های متفاوتی از زبان باشد، یعنی دو یا چند واژه ی متفاوت یک معنی را انتقال دهند این واژه ها نسبت به هم گونه های سبکی محسوب می شوند. مطالعه بر روی آنها که بیشتر دیدگاه زبان شناسانه دارد گونه های سبکی هر اثر را مشخص می کند. یکی ازکتابهای کهن و ارزشمند در زمینه ی قرآن، قرآن مترجم قدس است. پژوهش در چگونگی ترجمه این قرآن مترجم می تواند پرده از بسیاری مجهولات تحول زبان فارسی بردارد. مترجم قرآن قدس کوشیده است تا به زبانی روان (ولی متأثر از گویش منطقه ای) کلام خدا را به بهترین نحو به هم زبانان و هم کیشان خود منتقل کند. در این راستا از بر ساختن لغات برای مفاهیم دینی که مترجمان اولیه برای ترجمه ی متون دینی به آن نیاز داشته اند ناگزیر بوده و گاه خود به وضع لغت دست یازیده است. ترکیبی و پیوندی بودن زبان فارسی این دستمایه را در اختیار او نهاده است تا لغات تازه وضع کند. این رساله ضمن معرفی این ترجمه، سعی دارد بر اساس نظریه ی سبک شناسی شمیسا به بررسی ویژگی های آوایی، لغوی، صرفی و نحوی این ترجمه ی عظیم بپردازد. تا از یک سو ویژگی های زبانی وشکل بیرونی اثر نشان داده شود. و ازسوی دیگر هم شکلیها و مشترکهای آن با فارسی میانه روشن گردد. کلید واژه : قرآن مترجم قدس، سبک شناسی، ساختار زبانی

حسن خلق در قرآن و سنت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1391
  سهیلا جلالی کندری

چکیده برای توسعه و تعمیق روابط دوستانه و ارتباط صمیمانه با افراد جامعه و حل مشکلات ونابسامانی هایی که ناشی از سوء رفتار افراد در تعامل با یکدیگر است؛ شناخت چگونگی معاشرت صحیح و روابط اجتماعی نیکو ضرورت می یابد. این مهم از طریق آشنایی با علم اخلاق و عمل به آن میسر می شود. بهترین منبع دستیابی به قوانین و ضوابط اخلاقی صحیح، دستورات دینی که از جانب خدا و پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) ارائه شده می باشد؛ زیرا موجب نیل به کمال و سعادت دنیوی و اخروی است. دستورات اخلاقی را می توان به دو گروه تقسیم کرد: 1- محاسن اخلاق، که مربوط به روابط اجتماعی و چگونگی معاشرت است و جهت بهسازی زندگی اجتماعی و تأمین حیات بشری، لازم است و از مصادیق آن نرم خویی، خوش زبانی، گشاده رویی و ... می باشد. 2- مکارم اخلاق، که خلقیات رفیع و سجایای عالی انسانی است و برای احیای جنبه انسانی و تکمیل جهات معنوی ضرورت می یابد. مصادیق آن عبارتند از: عفو در برابر ظلم، صله رحم در برابر قطع رحم، عطا و بخشش در برابر محروم ساختن و... . حسن خلق، مقدمه برای رسیدن به مکارم اخلاقی است و این تحقیق به پژوهش درباره حسن خلق از منظر قرآن و سنت پرداخته است. عوامل حسن خلق عبارتند از: موهبت الهی، ایمان، تقوا و ... . موانع حسن خلق به موانع درونی و بیرونی تقسیم شده است. موانع درونی شامل: حسد، تکبر، تفاخر و... می باشد و موانع بیرونی در دو بخش حوزه عقیدتی و حوزه رفتاری بررسی شده است. حوزه عقیدتی شامل: کفر، شرک و نفاق و حوزه رفتاری شامل دشمنی و مخالفت با خدا و رسول (ص)، ظلم وتعدی ورعایت نکردن حدود الهی می باشد. مهمترین آثار حسن خلق عبارتند از: محبوبیت نزد خدا، برکت، محبوبیت نزد مردم، ناکام ساختن شیطان و... . کلید واژه ها: حسن، خلق، حسن خلق، قرآن، سنت

رویکرد قرآن به مقوله ترس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1391
  مهری حسن زاده   فاطمه علایی رحمانی

مقوله"ترس"جدا از تعریف علمی و روانشناختی آن که حالتی انفعالی است وانسان را به نحو غیرارادی از عوامل خطر دور می سازد، از مباحث مهم اخلاقی بوده و بسته به متعلق آن ارزش گذاری می شود. بر همین اساس ترس بردو قسم ارزشی و ضد ارزشی قابل تقسیم است.دسته اول از مهمترین فضایل و ارکان اخلاق است که در مرحله عالی، نقشی سازنده در تربیت انسانها دارد و در ابتدایی ترین مرحله سبب نجات از خطراتی است که انسان را تهدید می کند. دسته دیگر که در زمره رذایل اخلاقی قرار می گیرد،مانع رشد و تعالی انسان می گردد.در قرآن،واژگان چندی معادل مفهومی ترس شناخته شده اند. عامترین این واژگان "خوف"است و برخی ازواژگان قریب المعنای آن عبارتنداز :"خشیت"،"وجله"،"رهبه"،"روع"،"رعب" ، "فزع" و "اشفاق". در قرآن کریم خوف و خشیت ازمقام و وعید خدا و خوف از عاقبت و آخرت انسان ازجمله ترسهای ارزشی مطلق ؛ ترس از حوادث وپدیده های طبیعی و فرا طبیعی در زمره ترسهای ارزشی نسبی و ترس از فقر ، مرگ و طاغوت از مهمترین ترسهای ضد ارزشی معرفی شده اند. همچنین اجتناب از بدیها و استقبال از نیکیها، رسیدن به مقام رضای الهی ، مشمول غفران الهی شدن،دریافت اجر کبیر و بهره مندی از نعمتهای بیکران بهشتی برخی از آثار ترسهای ارزشی شمرده شده اند. چنانکه اقدام به جنایت ،پذیرش ولایت شیطان، عدم انفاق واعراض از جهاد در راه خدا،از آثار سوء ترس از فقر؛ تزلزل و دوستی با شیطان از آثار ترس از طاغوت؛به حال مرگ در آمدن و خروج از حالت تعادل ،از آثار ترس از مرگ، به عنوان پیامدهای ترس ضدارزشی شناخته شده است. کسب علم و معرفت،تزکیه نفس،توجه به علم و ربوبیت و قهاریت خدا، از جمله عوامل ترسهای ارزشی بوده و در مقابل،ضعف ایمان ،وابستگی مادی،جهل به حقیقت مرگ ، عملکرد ظالمانه ،عدم اعتماد به رزاقیت خدا ، احساس ضعف و زبونی در خویشتن و مبهوت قدرت دشمن شدن از عوامل ترسهای ضد ارزشی معرفی شده اند. ایمان؛ عمل صالح و برخی از مصادیق آن نیزاز عوامل مصونیت از هرگونه خوفی در آیات می باشند.

تبیین "انسان کامل" از منظر امام سجاد(علیه السلام)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1391
  فاطمه گل باغی   فاطمه علایی رحمانی

هدف از خلقت انسان رسیدن به مقام انسان کامل است.انسان کامل کسی است که وجودش، سبب بقاء عالم است. امام سجاد(علیه السلام)دیدگاه خویش را در مورد انسان کامل در قالب ادعیه و مناجات ها بیان نموده اند و اهل بیت(علیهم السلام) را به عنوان مصادیق انسان کامل معرفی نموده اند.برای رسیدن به این مقام، باید از موانعی گذشت.از منظر امام سجاد(علیه السلام) برخی از این موانع عبارت است از:کفران نعمت،نسیان،غفلت،عجب و سرزنش گنهکاران. کفران نعمت، انسان را به مرتبه چهار پایان می رساند.غفلت ،نسیان و سرزنش گنهکاران، سبب عدم رسیدن به درجات صالحین می گردد و با عجب عمل انسان تباه می گردد. برای رسیدن به این مقام،عواملی نیز موثر است. عوامل رسیدن به این مقام از منظر امام سجاد(علیه السلام)عبارت است از:کظم غیظ، حسن خلق،خیرخواهی در برابر بدان،بخشش در برابر بخیلان و....عوامل نامبرده، در حیطه مکارم اخلاق گنجانده شده است. متخلق شدن به مکارم اخلاق، وجه تمایزی میان انسان کامل با سایر انسان هاست و سالک طریق با مزین شدن بدین صفات، می تواند به حد اعلای انسانیت، نائل گردد

بررسی مفهومی " زوجیّت" در قرآن کریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  زینب فایزی مهر   پروین بهارزاده

واژه "زوج" به معنای جفت درمقابل طاق و تک و در وضع اولیه اش به معنای قرین،همراه و همنشین است. در تعاریف لغوی به دو موجودی که در کنار یکدیگر قرار گیرند و بر اساس برنامه ای معین،هدفی مخصوص را دنبال کنند،زوج گفته می شود. به این معنا "زوجیت" نوعی رابطه میان دوچیزاست به گونه ای که وجود یکی بدون دیگری موجب اختلال در کارکرداصلی و موردانتظار است. بر این اساس زوجیّت بر دو نوع است: 1- رابطه زوجیّت عام که میان تمام اشیای جهان برقرار است. 2- زوجیّت خاص که به معنای همسری میان زن و مرد و زناشویی است.بررسی موارد کاربرد " زوج " در قرآن،حاکی از این است که این واژه تنها باوجود قرینه لفظی یا مقامی می تواند بر جنسیت مذکر یا مونث دلالت کند. همچنین میان واژه ی "زوج" و واژه های قریب المعنای با آن مانند "امرأه " ، " بعل" و "شفع" رابطه هم معنایی تام وجود ندارد. باید گفت اگر چه قرآن لفظ زوجیّت را در مورد همه ی موجودات به کاربرده،اما در مورد انسان به صورت ویژه از آن یاد کرده است و " رسیدن به سکونت و آرامش"، " همدلی، مودّت و رحمت"، "همسوئی در جهت رشد و کمال" و " تداوم و بقای نسل" را از جمله اهداف مهم زوجیّت و زناشویی برشمرده است. از جمله کارکردهای مهم زوجیّت را نیز می توان " تنظیم رفتار جنسی"، "انس و عاطفه"، " تولید مثل"، "مشروعیت"، " حمایت و مراقبت" و " مهار اجتماعی" برشمرد. بیان این نکته نیز ضروری است که اصل اساسی در ازدواج، مسأله ی " کفویت و همتایی زوجین" می باشد که هم در مذهب و هم در عرف، بر آن تأکید شده است و توجه به این امر موجب تداوم و استحکام خانواده می گردد.

روش قرآن در زدودن رذائل و تثبیت فضائل بر اساس ترتیب نزول
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  وحیده باباییان   سهیلا جلالی کندری

- پژوهش حاضر با هدف دستیابی به روش کاربردی قرآن در تثبیت فضائل و زدودن رذائل به بررسی سیر نزول آیات قرآن در محو رذائلی چون: تکبّر، بخل، حسد، دروغ و ریا، و تثبیت فضائلی مانند: عفو، سخاوت، صداقت و وفای به عهد پرداخته و به چهار روش تربیتی مشترک در تمام صفات یاد شده دست یافته است؛ که عبارتند از: إعطای بینش، ایجاد بیم و امید، ارائه الگو و تداوم وتکرار. - بینش و نگرش صحیح مقدمه و لازمه ی عمل صحیح است و بینش و نگرش غلط منجر به عمل ناروا می شود. - قرآن برای تغییر تلقّی انسان و ایجاد نگرش صحیح در مورد امور مختلف مجموعه بینش هایی مطرح کرده است که به دو گروه «اعتقادی» و «اخلاقی- رفتاری» تقسیم می شوند؛ بینش های اعتقادی شامل مجموعه باورها و اعتقادات درباره ی خالق جهان، انسان و جهان هستی، فرجام و عاقبت خلقت و چگونگی ارتباط و تعامل موارد مذکور با یکدیگر است، و بینش های اخلاقی شامل شناخت حقیقت یک صفت خاص و بیان ویژگی ها و پیامدهای اخلاقی-رفتاری ناشی از آن می باشد. - خداوند به عنوان مبدأ و خالق هستی و به عنوان مدبّر امور عالم، دارای ویژگی ها و صفاتی است، جهل انسان به چنین خدایی یا غفلت از آن یکی از عوامل بروز صفات ناپسند در وی است و معرفت و شناخت صفات ذات و افعال خداوند عاملی موثر در تخلّق به صفات نیکو و ربوبی شدن است - قرآن خداوند را خالق هستی که عالِم بر هر غیب و شهود، مالک و خالق همه چیز، قادر مطلق و صاحب فضل و رحمت و حکمت بی منتها معرفی می کند. چنین بینشی افق کوتاه دید آدمی را وسعت می دهد و حصارها و حجاب ها را کنار می زند، خود را در محضر خدای قادر می بیند، یا از ارتکاب رذائل شرم می کند و یا از بیم عقوبت و مواخذه ی قادر متعال دست از گناه می شوید و با اتّکا و توکّل بر او هر رنج و زحمتی را در راه کسب فضائل بر خود هموار می کند، چرا که می داند خداوندی توانمند و مهربان او را می بیند و یاری می کند و همه ی نیازهای او را مرتفع می کند. بنابراین تلقّی و ارزیابی انسان از امور دگرگون می شود و آماده ی به ظهور رساندن رفتارها و اعمال تازه ای می شود. - قرآن وجود خاکی انسان را به وی می شناساند و بیان می کند غرایز و تمایلات مادی هرچند برای بقا و حیات انسان ضروری هستند، اما اصل و هدف نیستند بلکه نقطه ی عظیمت اند و وصال به سعادت جز با مهار خواهش های افراطی نفس (دشمن درون) و پرهیز از وسوسه های شیطان (دشمن برون) ممکن نمی باشد؛ تن دادن به خواهش های نفس و بسنده کردن به برآوردن نیازهای وجود مادی، حاصلی جز ماندن در حضیض حیوانی ندارد. - قرآن همگام با توصیف وجود خاکی، بعد افلاکی انسان را می نمایاند که وجودی کرامت یافته از نفخه ی الهی است و جانشین خدا بر زمین. بالاترین ظرفیت علمی به او عطا شده و عالم هستی مسخّر او قرار گرفته است تا بار امانت الهی را بر دوش گیرد. - انسان یگانه موجودی است که قانون خلقت، قلم ترسیم چهره ی او را به دست خودش داده است. راه هدایت و ضلالت به او نشان داده شده و بعد در انتخاب راه آزاد گذارده شده است، تا با انتخابگری و عمل خویش، خود را مشمول نعمت و غفران یا نقمت و عذاب گرداند. - با چنین شناختی از خود احساس شرافت و کرامت می کند و خود را از تن دادن به پستی ها برتر می شمارد و مقدسات اخلاقی و اجتماعی برایش معنا پیدا می کند؛ وتمام تلاش خود را در رسیدن به سعادت و کسب کمال شایسته ی خویش مبذول می دارد. - براساس قرآن دنیا زینتکده ای است که کالای ناچیز آن در زرورق پیچیده شده و بهره مندی از آن کوتاه و محدود است و باید با فرارسیدن مرگ، آن را ترک کرد و به سرایی باقی و جاودانی کوچ کرد که بهره مندی و آسایشش ابدی و رنج و عذابش بی منتهاست ؛ تنها راه برخوردار شدن از این آسایش و رهایی از آن عذاب، غنیمت دانستن فرصت دنیا، انجام عمل صالح و فریفته نشدن به آن است؛ چنین نگرشی، سبب هوشیاری انسان می شود تا برای زخارف دنیا، بهای گزاف نپردازد و جلوه های آن را به جدّ نگیرد و به گرفتن نصیب خویش اکتفا کند و تمام توان خویش را بر اندوختن ذخیره گذارد و دنیا، این مزرعه ی آخرت را با بذر عمل صالح پر بار کند و ثمره ی باقی و پایدار آن را در آخرت برداشت نماید. - اگر چه انسان بر اساس آموزه های قرآن فطرتاً حسن و قبح اعمال را درک می کند، اما از آن جا که همیشه در معرض غفلت و نسیان قرار دارد، قرآن از باب تذکر و اتمام حجّت و برای هدایت و دستگیری بشر به ارائه ی مجموعه بینش هایی درباره ی حقیقت صفات و پیامدها و ویژگی های اخلاقی- رفتاری ناشی از آن می پردازد. - مدح و ستایش کارهای پسندیده و نشان دادن زیبایی آن ها و نیز مذمّت و سرزنش کردار زشت و پدیدار نمودن زشتی ها، برای جذب انسان ها به سوی ارزش ها و دور نگه داشتن از زشتی ها به شکل عاملی درونی، انسان را به سوی انجام نیکی ها و پرهیز از بدی ها سوق می دهد. - شناسایی ویژگی ها و خصوصیات افراد متخلّق به اخلاق حمیده و یا گرفتار به صفات رذیله و نیز آگاهی نسبت به پیامدهای اخلاقی- رفتاری صفات مختلف، با بالا بردن بصیرت و شناخت اخلاقی متربّی وی را کمک می کند تا با مقایسه ی آن ویژگی ها، با خصوصیات خود، میزان گرفتاری خود به رذائل و یا تخلّق خود به فضائل را تشخیص دهد و متناسب با آن اقدامات لازم برای حرکت در مسیر کمال را به انجام رساند. - اگر چه بینش و شناخت صحیح شرط لازم و ضروری برای تخلّق به اخلاق حمیده و انجام اعمال صالح و دوری از اخلاق رذیله و انجام عمل ناشایست است، اما کافی نیست و لزوماً به بروز رفتارهای مطلوب نمی انجامد؛ از این رو باید با بکارگیری شیوه هایی موجبات رغبت و تلاش برای تخلّق و آراسته شدن به صفات و افعال نیکو و دوری و کراهت از صفات و افعال رذیله را فراهم آورد. قرآن برای دستیابی بدین مقصود از راهکار ایجاد بیم و امید (انذار و تبشیر) بهره گرفته است. - قرآن برای ترغیب و تشویق بندگان بر ترک رذائل و اتّصاف و پرداختن به فضائل با شیوه هایی چون وعده عفو و غفران و پذیرش توبه، وعده ی نصرت و یاری، بیان پیامدها و مواهب دنیوی و اخروی به امید آفرینی می پردازد، و به آنان که در راه کسب رضای الهی و انجام عمل صالح گام می نهند، وعده ی پاداش بهتر و بیشتر از عملشان را می دهد. - فضل و رحمت بی منتهای خداوند مانع آن است که بنده را به محض ارتکاب خطا مواخذه و مجازات کند، بلکه مشفقانه و خیرخواهانه بندگان را مورد عفو و مغفرت قرار می دهد و حتی بدی هایشان را به نیکی بدل می کند تا با روشن کردن چراغ امید انگیزه ی ترک رذائل و تخلّق به فضائل را در ایشان ایجاد نماید. - انسان به کسب منفعت و خیرعلاقمند است؛ از این رو خداوند برای ترغیب بندگان، با در نظر گرفتن سعه ی وجودی متفاوت افراد، به بیان مواهب مادی ومعنوی صفات و اعمال شایسته می پردازد. همچنین خداوند از سر فضل و رحمت وعده ی پاداش بیشتر و شایسته تر از عمل می دهد. واضح است که چنین فضل و بخشایشی به نحو بسیار مطلوبی در ترغیب متربّی در انجام عمل شایسته و تخلّق به اخلاق حمیده موثر خواهد بود. - اصولاً انجام رفتارهای پسندیده برای انسان دشوار و مشقت بار است چرا که تقیّد به فضائل معمولاً با محدودیت هایی همراه است و انسان طبیعتاً تمایلی به محدودیت ندارد و دوست دارد هر آن چه را مایل است انجام دهد. به سبب همین مشقت و سختی خداوند برای ترغیب و ایجاد انگیزه و امید برای تخلّق به فضائل، ضمن فراخواندن انسان به انجام اعمال پسندیده و دوری از رذائل وعده می دهد که در این راه او را تنها نمی گذارد و یاریش می نماید. - قرآن برای ترهیب و تحذیر بندگان از رذائل و اعمال ناپسند با شیوه هایی چون دعوت به عبرت گیری و بیان پیامدها و عواقب دنیوی و اخروی اعمال رذیله، ایشان را بیم می دهد و با یادآوری کوتاهی فرصت توبه و انجام عمل صالح انسان ها را به ترک رذائل و کسب فضائل تحریک می کند. - مشاهده و یادآوری عواقب و پیامدهایی که گریبانگیر خاطیان در گذشته شده است با ایجاد بیم از دچار شدن به سرنوشتی چون سرنوشت ایشان موجب پرهیز از عملکردی شبیه عملکرد ایشان می شود. - انسان به حکم فطرت از آن چه ضرری را متوجه او کند گریزان است؛ از این رو قرآن با عنایت به تطوّر وسع و تفاوت های افراد به بیان پیامدهای منفی و عواقب مادی و معنوی اعمال و صفات ناپسند در دنیا و آخرت پرداخته و بدین وسیله موجبات بیم و پرهیز از آن ها را فراهم آورده است. - قرآن برای پرهیز دادن از رذائل اخلاقی و دعوت به توبه و جبران مافات و همچنین برای دعوت به فضائل و اعمال نیکو همواره هشدار می دهد که فرصت عمل و اصلاح کوتاه است، چرا که حداکثر به اندازه ی چند روزه ی عمر دنیا فرصت دارید و دنیای پس از مرگ و سرای آخرت جای عمل کردن نیست بلکه جایگاه کسب نتیجه ی اعمال است. - قرآن به شکل گسترده و فراوان از ارائه ی الگو بهره برده است، و با ارائه ی الگوهای عملی و مثبت، اولاً، نحوه ی رفتار صحیح را به انسان می نمایاند تا بتواند آن چه را در مقام نظر آموخته است، در عمل نیز مشاهده نماید و آن را سرلوحه ی عملکرد خویش قرار دهد تا در عرصه ی رفتار موفق باشد و کمتر دچار خطا شود، ثانیاً، موجب تقویت اعتماد به نفس وی می شود؛ زیرا اگر انسان ببیند افرادی از بشر توانسته اند به قلّه های معرفت و اخلاق دست یابند، این امید و انگیزه در وجودش بیدار می شود که او نیز به عنوان یکی از افراد بشر با شناختن ظرفیت های خود و تلاش کافی می تواند بدان کمال و مقامات عالی دست یابد. همچنین قرآن با ترسیم چهره ی زشت الگوهای منفی و نمایاندن عاقبت ناگوار ایشان زمینه ی عبرت آموزی را برای بشر فراهم می آورد و سبب می شود نوعی دلزدگی و نگرش منفی نسبت به آن ها در متربّی پدید آید. - اعمال و رفتار و افکار و نیات انسان در تأثیر و تأثّر پیوسته و مستمر خود، در عمق جان انسان شکل و طرحی پایدار را به وجود می آورند که این طرح پایدار تمام اعمال و رفتار بعدی انسان را تنظیم می کند و جهت می دهد. در فرهنگ قرآن از این طرح پایدار باطنی به «شاکله» تعبیر شده است. از آن جا که ایجاد شاکله امری تدریجی است، قرآن به منظور حذف شاکله ی منفی و ایجاد شاکله ی مثبت به شکل مستمر و مکرر به بیان معارف و حقایق پرداخته است. - قرآن برای زدودن رذائل و تثبیت فضائل به شکلی هماهنگ و پیوسته در تمام طول نزول از روش های اعطای بینش، ایجاد بیم و امید و ارائه الگو بهره برده است. - قرآن در اولین برخورد با رذائل به شدت عکس العمل نشان می دهد تا هرچه بیشتر زشتی آن را بنمایاند. - خداوند پیش از آن که بندگان را به اعمال و صفات نیکو دعوت کند، خود را متخلّق به آن صفات معرفی می کند. - قرآن هنگام زدودن رذائل، برخلاف تثبیت فضائل، با بسامد بالایی از روش های ارائه الگوی منفی و بیم دهی بهره برده، در صورتی که از این روش ها در تثبیت فضائل بدین گونه عمل نکرده است.

اسیب شناسی فردی و خانوادگی ازدواج موقت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1392
  سمیه نوازنی   فریبا حاجی علی

چکیده : در قوانین اسلامی همواره اصل بر ازدواج دائم بوده که موجب تشکیل خانواده و تحکیم بنیان آن به منظور تعالی و تکامل انسان است و ازدواج موقت به عنوان امری استثنایی، راهکاری فرعی، برای مواقع ضروری که امکان ازدواج دائم فراهم نیست، مطرح می گردد. فلسفه تشریع ازدواج موقت و کارکردهای مثبت آن، مانند : تأمین نیاز جنسی و جلوگیری از انحرافات جنسی و اخلاقی و وقوع منکرات و فحشا و زنا در جامعه اسلامی می باشد. اما در جامعه ما سوء استفاده هایی از ترویج ازدواج موقت صورت گرفته که عمدتا باعث بروز آسیب های فردی و خانوادگی شده است. با بررسی آسیب شناسی فردی ازدواج موقت نسبت به افرادی که مستقیما، خواسته یا ناخواسته، درارتباط با ازدواج موقت دچار آسیب شده اند، یعنی: 1. زوج موقت 2. زوجه موقت 3. زوجه دائم و 4. فرزندان، آسیب هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روحی – روانی، بهداشتی، جسمی و جنسی و... وجود دارد که اهم آنها عبارت است از : در بعد اجتماعی : بالارفتن سن ازدواج، بارداری های ناخواسته، سقط جنین و طرد اجتماعی فرزندان ازدواج موقت. در بعد فرهنگی : رواج بدبینی نسبت به مردان و گسترش عدم اعتماد عمومی، در بعد روحی- روانی : کاهش تمایل به ازدواج دائم و ترجیح زندگی مجردی، افزایش زمینه های تحریک جنسی، کاهش احساس مسئولیت، رواج تنوع طلبی، وابستگی عاطفی، سرخوردگی و مشکلات روحی روانی وارده بر زوجه دائم. در بعد روانی- شخصیتی : ارضای نیازهای جنسی بدون تعهد عاطفی. در بعد اقتصادی : هزینه های تحمیلی بر هر دو طرف و فشار اقتصادی وارده بر خانواده و در بعد بهداشتی : افزایش احتمال بیماری های واگیردار را، می توان نام برد. با بررسی آسیب شناسی خانوادگی ازدواج موقت در چهار محور، الف) پایه ها و اساس خانواده ( اصول حاکم بر خانواده )؛ ب) قانون و دستور زندگی مشترک (حقوق و تکالیف خانوادگی)؛ ج) سیر تکوین خانواده متعالی(مراحل تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده)؛ د) و نیز از جهت ادله تجویز ازدواج موقت (قواعد فقهی مرتبط)، می توان بیان داشت که : اصول حاکم بر خانواده در ازدواج موقت مجرا پیدا نمی کند و مصادیق آن وجود ندارد، حقوق و تکالیف مشترک و اختصاصی زوجین در این نوع از ازدواج به معنای خاص محقق نمی شود. اساس ازدواج موقت با سیر تکوین خانواده یعنی با تشکیل خانواده منافات دارد و این نوع ازدواج مانع تحکیم و تعالی خانواده محسوب شده و به طور کلی با این اهداف منافات دارد. و نیز برای اثبات جواز حکم ازدواج موقت به طور عام نمی توان به قواعد فقهی مانند : قاعده لاضرر و لاحرج، استناد نمود. نتیجه نهایی : این نوع از ازدواج نه بر اساس اصول و نه قوانین و نه مراحل تشکیل خانواده و نه دلایل خاص آن، مورد توصیه برای ترویج قرار نمی گیرد. در این راستا اهم پیشنهادات اصلاحی و راهکارهای رفع آسیب عبارتند از : 1. قانونمند کردن ازدواج موقت، 2. ترمیم و جلوگیری از خسارات و برطرف کردن آسیب های موجود 3. فرهنگ سازی صحیح و جلوگیری از سوء استفاده از این نوع ازدواج 4. لزوم حمایت و توجه نسبت به نهاد خانواد و مراحل سیر تکوین خانواده متعالی 5. ارائه راهکارهای تحکیم بنیان خانواده به منظور حفظ نظام ارزشی خانواده و مقابله با فروپاشی و تزلزل آن.

مثبت اندیشی در قرآن کریم و ادعیه امام سجاد(ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  محبوبه رجبی   پروین بهارزاده

مثبت اندیشی یکی از مسائل موثر در کیفیت حیات بشری است. زیرا اعمال بر اساس اندیشه ها و پندارها شکل می گیرد. انسان ها همواره با نوع تفکر خود و بینشی که از جهان دارند از یکدیگر متمایز می شوند. انسانی که به گونه ای مثبت می اندیشد همه رخدادهای عالم را حساب شده و تحت کنترل خالق بزرگ جهان می داند، جهان خلقت را بر نظام احسن استوار می بیند و از لطف و رحمت خداوند احساس رضایتمندی و آرامش می کند.

نقش معادباوری در اصلاح زندگی انسان از نگاه امام علی (ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  سعیده علی محممدی   فاطمه علایی رحمانی

یکی از بنیادی ترین باورهای دینی «باور به معاد» است. باور به زنده شدن پس از مرگ ظاهری وحیات دوباره نه تنها ریشه در فطرت انسانها دارد بلکه درسرلوحه برنامه های فرهنگی وتبلیغی پیامبران الهی وائمه معصومین (ع) قرار داشته است. این باور دینی، آثاربسیار سازنده و مثبتی درزندگی فردی واجتماعی انسان بر جای گذاشته وزمینه را برای تربیت نفوس انسانی فراهم میسازد .علی (ع) نیز به مساله معادباوری، با دیده ی اهمیت نگریسته واعتقاد به معاد را مایه آرامش جان و روان آدمی میداند. در پرتو این اعتقاد آثار مهمی در زندگی انسان پدیدار میشود. از منظر علی (ع): تقوا مداری، غفلت زدایی، عبودیت، تعدیل در آرزوها، مرگ اندیشی از جمله آثار فردی اعتقاد به معاد در زندگی انسان میباشد. معاد باوری در ارتباط انسان با جامعه نیز اثرات سازنده ای دارد . جامعه ای که اعتقاد به معاد از جمله زیربناهای نظام اعتقادی آن به شمار میرود بهترین ابزار جهت ضمانت اجرای قوانین را دارا میباشد. زیرا اعتقاد به معاد، آنچنان نیرومند است که انسان را ازقانون شکنی علنی باز میدارد. برقراری عدالت اجتماعی، رعایت حقوق شهروندی، توجه به محرومان ومستضعفان، اصلاح اخلاق اقتصادی، جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی، مالی وریاست طلبی، اجرای امنیت اجتماعی و بهبود نظام خانواده از جمله آثار اجتماعی اعتقاد به معاد از منظر امام علی (ع) میباشد.

سیمای فائرون در سوره های توبه، مومنون، نور و حشر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  اشرف رشیدی وایقان   فاطمه علایی رحمانی

فوز ابدی مهم ترین مسأله حیات برای ابنای بشر است. حتی آنان که به نظام های الهی اعتقادی ندارند در جستجوی سعادتی کامل و ابدی هستند. فائزون کسانی هستند که در بستر وحی توانسته اند به سعادتی جاودانه دست یابند. در قرآن کریم در چهار سوره از لفظ فائزون استفاده شده است، که فوز را در سیمای دست یابندگان به آن به تصویر کشیده است. در هر یک از سوره های توبه، مومنون و حشر، به بیان مرحله ای از مراحل ایمان آوردنِ فرد، و مواجهه وی با مشکلات مربوط به آن نوع خاص از ایمان، فضای اجتماعی موجود در آن مرحله و همچنین تبیین گزاره های کاربردی برای فائز شدن در این موقعیت مومن پرداخته است. سوره نور نیز به معرفی فائزون پرداخته است. این سوره فائز شدن را در فضای زندگی همراه با عفاف و سالم جنسی تبیین می کند و دستورالعمل های کلی و جزئی در راستای حفظ و ایجاد عفاف در شئون مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و حکومتی ارائه کرده و اهمیت عفاف را به عنوان مسأله ای عنوان می کند که خود جدا از سایر مسائل ایمانی، فرد را در زمره فائزون قرار می دهد. کلید واژه ها: فوز- ایمان- نفاق- کفر- عفاف

ابزارهای شناخت ازمنظر قرآن کریم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  لیلا ابراهیم پور   فاطمه علایی رحمانی

شناخت به معنای درک ودریافتن شی ء با اندیشه وتدبر برآثار آن است و اخصِّ از علم تلقی می گردد. کسب شناخت درانسان به کمک ابزارهای نهفته در ذات او صورت می گیرد، که از آن ها تعبیر به ابزارهای شناخت می شود. این پژوهش با تفحّص در آیات قرآن، به منظور کشف دیدگاه این کتاب آسمانی نسبت به ابزارهای شناخت ، محدوده و قلمرو هر یک صورت پذیرفته است. آیات کلام الهی، حواس ظاهری، عقل و قلب را ابزارهای کسب معرفت در انسان معرفی می کند . هر ابزار دامنه وسیعی از معرفتهای حسی ،عقلی و قلبی یا شهودی را نصیب انسان می کند و با دارابودن ویژگی های منحصر به فرد، دامنه ی آگاهی حاصل از خود را مشخص می کند ، لذا با تعیین قلمرو کارایی خویش، لزوم وجود دیگر ابزار شناخت را اثبات می نماید. حواس پنج گانه، که اشاره بر آن در قرآن به سمع و بصر محصور گشته است، جدا از نقش بسزا در زندگی دنیوی و ایجاد مقدمات براهین عقلی در معارف دینی، .به دلیل ویژگی های: جزئیت، فردی بودن ، محدودیت درزمان و مکان، خطاپذیری و... شناخت های سطحی وغیر یقینی را ایجاد و تنها امور مادی را پشتیبانی می کند ؛ و هر چند مقدمه ی کسب معرفت های فرا مادی است، اما خود از درک آنها عاجز است؛ از این رو جهت ایجاد معرفت های یقینی وابستگی مستقیمی به ابزارهای دیگر خصوصا عقل دارد. عقل با دارا بودن ویژگی های ترکیب ، تجزیه، تجرید و تعمیق مفاهیم حسی، خطای حواس ظاهری را رفع نموده و با در کنار هم قرار دادن مقدمات حاصل از این ابزارها، می تواند پاره ای از مسائل فرا طبیعی را مورد استدلال و استنباط قرار دهد. عقل در دامنه ی بُرد فعالیت خویش، اثبات وجود پروردگار، اصول بنیادین دین و... را قرار می دهد، اما به دلیل خطا پذیری و درک مفاهیم کلی و عدم توانایی در ادراک امور جزئی، بسیاری امور، مانند: درک جزئیات دین و... خارج از قلمرو کارایی آن قرار می گیرد. وصول به حقیقت و معارف عمیق الهی، مظروف وسیعی است که تنها قلب می تواند ظرفیت گنجایش آن را داشته باشد. قلب که غالبا از آن با واژه ی فواد یاد می شود، در سه معنای : عقل، ابزار شناخت های غیر حسی- عقلی، روح وحقیقت انسان، مورد کاربرد قرار گرفته است. زمینه های تقوا، ایمان ، عمل صالح توام با اخلاص، روزنه ی شناختی قلب را بر ادراک، اعم از حصولی وحضوری قادر می سازد وآن را به منبع گسترده ی معارف تبدیل می نماید؛ تاآن جا که دامنه ی کارایی آن امور وحیانی و الهامات الهی را در بر می گیرد، ویژگی زنگار پذیریِ قلب ،آن را کانون جذب وسوسه های شیطانی و نفسانی قرار می دهد، از این رو ، قرآن بر لزوم سلیم نگهداشتن آن تاکید می نماید. اگرچه قرآن کریم هریک از روزنه های شناختی وجود انسان را در جایگاه خویش معتبر می داند و هر سه ابزار را درطول هم قرار می دهد؛ اما یگانه معرفت معصوم وخطا ناپذیر را وحی الهی دانسته که از دریچه ی قلب حاصل می گردد.

نگرش انبیاء به مقوله آزادی از منظر قرآن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  فاطمه قادری   فاطمه علایی رحمانی

چکیده یکی از اموری که از دیر باز فکر بشر را به خود معطوف ساخته و بسیاری از دانشمندان و متفکران را به تکاپوی اندیشه و قلم واداشته،مسأله آزادی است. اهمیت این امر به حدی است که در همه اعصار انسان هایی برای حاکمیت آن در جامعه، جان فشانی کرده اند. آزادی به عنوان یک واقعیت که در ساختار و تکوین انسان وجود دارد به مفهوم رهایی از زنجیرها و جبرهای حاکم بر وجود آدمی است.انبیاء نخستین پیام آوران رهایی و آزادی بوده اند. آنان راه های کسب آزادی، حدود و عوامل سلب آزادی را برای بشریت مشخص نموده اند. در این پژوهش راه های کسب آزادی معنوی و اجتماعی از منظر انبیاء مورد بررسی قرار گرفته است. پرستش خداوند و استعانت از او، تقوا، توکل، خردورزی و ... از جمله ابعاد فردی و وحدت جامعه، اجرای عدالت، هجرت آفاقی و ... از جمله ابعاد اجتماعی در زمینه ی کسب آزادی های مذکور می باشند. انبیاء حدودی را برای آزادی مشخص نمودند. از مهم ترین این حدود می توان به آزاد نبودن فسادگری در جامعه، عدم بدعت گذاری در دین و ممنوعیت شکستن حریم مقدسات اشاره نمود. انحراف در میل پرستش، عدم به کارگیری قوه ی عقل، سلب حیات مادی و معنوی، استثمار و استکبار و... نیز از جمله مهم ترین عوامل سلب آزادی می باشند.

مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و گنابادی در داستان حضرت آدم (ع)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  محبوبه زیرایی مزار   فاطمه علایی رحمانی

قصص و داستان های قرآن یکی از موضوعات مهم علوم قرآن بوده و بی شک آگاهی از آن در تفسیر آیات بسیار موثر خواهد بود. قصص قرآن از زندگی پیامبران و امت های آنان سخن می گوید . داستان حضرت آدم (ع) یکی از مهمترین آنها ست که در سوره های مختلف بیان شده است. قصه آدم ویژگی هایی دارد که طبیعتا بیش از دیگر قصص قرآن جلب نظر می کند و حجم قابل ملاحظه ای از نگاه های تأویل گرا را به خود جذب کرده است . نخستین کسانی که روش تأویل را در داستان آدم برگزیدند اهل عرفان هستند. در این پژوهش نگاه مفسری عقل گرا همچون علامه طباطبایی و مفسری تأویل گرا همچون گنابادی مورد مقایسه قرار گرفته است .به رغم اینکه در این زمینه میان این دو دیدگاه اشتراکاتی مشاهده می شود مانند : در مورد اسمائی که خداوند به «آدم » آموخت تا برتریش بر فرشتگان معلوم گردد هر دو مفسّر معتقدند: حقیقت این اسماء یکی بوده است. علامه طباطبایی می گوید: منظور از اسماء و مسماهای آن موجوداتی زنده و دارای عقل بوده اند که در پس پرده غیب قرار داشته اند. گنابادی نیز معتقد است: خدای تبارک و تعالی علم موجودات و صورت کلی و نمونه آنها از جهت اینکه اسماء و آینه هایی برای حق تعالی می باشند بر آدم افاضه کرد و در او به ودیعه گذارد و ... .اما در پاره ای از موضوعات نیز دو مفسر به نحو معناداری اختلاف نظر دارند ؛ مانند اینکه :گنابادی منظور از آدم را لطیفه عاقله آدمی می داند که در بهشت نفس انسانی ساکن می باشد اما علامه طباطبایی منظور از آدمی را جنس حضرت آدم می داند. در برخی آیات تنها یکی از دو مفسر نظر داده و دیگری به ترجمه بسنده کرده است . باید گفت اختلاف نظر دو مفسر مبتنی بر اختلاف مبانی فکری و سبک تفکر آن دو می باشد. چنانکه طباطبایی برای پی بردن به تفسیر آیات به جهات ادبی قرآن کریم ،بیان شآن نزول ،استدلال به برخی از آیات دیگر وتفسیر بوسیله ی روایات منقول در زمینه ی قصص قرآن عنایت داشته است . اما گنابادی که دیدگاه غالب او عرفانی است از زاویه ی دید عرفانی به این داستان پرداخته است .

تبیین روش های تربیتی حضرت علی (ع) و لقمان حکیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  آرزو مرادی   فاطمه علایی رحمانی

تربیت، پرورش دادن و به فعلیت در آوردن استعداد های درونی افراد است که شیوه های آن متناسب با نوع نگاه هر مکتب و جهان بینی متفاوت است . روش تربیتی ، فعالیت های نظام داری است که مربی به عمل می آورد تا متربی را به آن چه که کمال نامیده می شود ، نایل گرداند . روش های تربیت در نظام تربیتی از اهمیتی انکار ناپذیر برخوردار است، چه این که تحقق اهداف تربیتی از طریق روش های تربیتی تضمین می گردد. پایان نامه ی حاضر دامنه ی مفهومی روش تربیت را در محدوده ی ابعاد فردی و اجتماعی تبیین کرده و با استناد به کلام حضرت علی (علیه السلام) و لقمان حکیم روش های تربیت فردی از جمله اعطای بینش ، فریضه سازی ، آموزش قدردانی ، سنجش خودآگاهانه ی درون و توبه ، را مورد بررسی قرار داده است . در زمینه ی تربیت اجتماعی روش های موعظه ، امر به معروف و نهی از منکر ، تلاش در جهت شکوفایی فضایل اخلاقی ، بیان محبت و احترام به والدین از جمله روش هایی می باشد که علی (علیه السلام) و لقمان حکیم ، همسو با یکدیگر به تبیین آن ها پرداخته اند ، افزون بر این موارد ، روش های پرهیز از تحقیر ، ایجاد زمینه جهت ظهور توانایی ها ، تغافل، تشویق و تنبیه، ارائه ی الگو و عبرت آموزی از دیگر روش های تربیت اجتماعی می باشد که تنها از سخنان علی (علیه السلام) استخراج گردیده و لقمان حکیم اشاره ای به موارد مذکور نداشته است.

تفسیر تطبیقی سوره انسان با تأکید بر تفاسیر «المیزان»، «نورالثقلین»، «فی ظلال القرآن» و «الدرالمنثور فی التفسیر المأثور»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1394
  زهرا محمدی   پرروین بهارزاده

دانستن اسباب نزول آیات و سُور، همچنین شناخت درست و دقیق آیات و سُور مکّی و مدنی، از موثّرترین قرائن لازم، جهت تفسیر و تبیین وحی آسمانی و الهی قرآن است و در کشف معنا و دلالت آیات اهمیّت شایان دارد. قرآن پژوهان، شناخت مکّی و مدنی بودن آیات و سُور را از دو راه ممکن دانسته اند: طریقی مستند بر سماع و نقل و طریقی دیگر متکی بر قیاس. عوامل متعدد همچون: کمبود نصوص، اختلاف و تناقض روایات و... ایشان را بر آن داشت تا با توجّه به ویژگی های اسلوبی و سبک و سیاق آیات، قواعد و معیارهایی وضع نمایند تا تشخیص آیات مکّی و مدنی را ممکن سازد. با این حال شناخت قطعی و یقین به سبب نزول بسیاری از آیات همچنان در پرده ابهام و اختلاف نظر مانده است. یکی از این موارد سوره مبارکه «انسان» است که در ارتباط با مکّی یا مدنی بودن «همه» یا «بخشی» از آیات آن و همچنین پذیرش یا نفی سبب نزول خاص سوره، در بین قرآن پژوهان فریقین مناقشه جدّی وجود دارد و این دو موضوع از مهم ترین افتراقات فریقین در خصوص این سوره محسوب می شوند.

زن از دیدگاه نهج البلاغه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1370
  فاطمه علایی رحمانی   محمدباقر حجتی

از بهترین رساله هائی است که درباره زن، و به ویژه از نگاه "نهج البلاغه" تدوی شده و نویسنده آن با بیانی رسا و گویا و مستند به منابع مناسب از عهده این مهم برآمده، و با مقدمه و پیشگفتاری دلنشین و جذاب کار خود را آغاز نموده و طی نه فصل به طور گسترده و دقیق، مطالب لازم را یاد کرده، و حیثیت و اعتبار زن را از نظر اسلام و به ویژه از دیدگاه نهج البلاغه روشن ساخته است .

نگرشی نوین به مسائل زنان در کتاب و سنت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  فاطمه علایی رحمانی   محمدباقر حجتی

موضوع زن ، یکی از مهمترین موضوعات و بلکه مهمترین عرصه رویارویی سایر مکتبها با اسلام به شمار می رود این موضوع ، در وضعیت اجتماعی-سیاسی کنونی کشورهای اسلامی نه یک بحث نظری و ذهنی ، بلکه موضوعی زنده و عینی است . اکنون همه آنچه به زن مربوط می شود از ارزشها و سنتها گرفته تا آداب و رسوم و احکام شرعی و نهادها در معرض چالش تمدنی قرار دارد و این خود سنگ محکی شده است برای آزمون صحت و صلاحیت طرح اسلامی و جهانشمولی آن در برابر ایده مادی گرایی و غیردینی در باره زن.طرح اسلامی نیازمند نگرش نوین به موضوع زن می باشد تا به صورت مبنایی برای اقدام عملی در متن و واقعیت درآید.