نام پژوهشگر: نریمان زرین پناه

بررسی تطبیقی نظام شهرسازی ایران و انگلستان؛ با تاکید بر تحولات اخیر در فرایند تهیه طرح های توسعه شهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  نریمان زرین پناه   ناصر برک پور

نظام شهرسازی یا به عبارت دقیق تر، نظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای هر کشور از ارکان سه گانه ای تحت عنوان چارچوب حقوقی و قانونی، نهادها و تشکیلات اجرایی، و طرح های توسعه شهری تشکیل شده است. اگر چه نظام شهرسازی در کشورهای مختلف الگوهای مشابهی دارد اما به دلیل ساختار متفاوت حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره در هر کشور، ویژگی های متفاوتی آن ها را از هم متمایز می کند. با توجه به مسائل و مشکلات رویه ای و ماهوی نظام شهرسازی ایران، هدف این تحقیق بررسی تطبیقی و مطالعه مقایسه ای نظام شهرسازی ایران با نظام شهرسازی کشور انگلستان است، چرا که این کشور از پیشگامان برنامه ریزی شهری و منطقه ای به شمار می آید. بنابراین در این تحقیق با مطالعه و شناخت ارکان دو نظام شهرسازی ایران و انگلستان، ضمن دستیابی به تحلیل و ارزیابی دقیقی درباره آن ها، می توان به دلایل موفقیت و یا ناکامی هر یک دست پیدا کرد. به دلیل ماهیت مطالعات تطبیقی، روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات در آن، استفاده از متون جدید و معتبر در این زمینه و مطالعه اسناد و مقررات هر یک از کشورها است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هم اکنون، فقدان مدیریت یکپارچه در سطوح ملی، منطقه ای و محلی، ضعف نظام حقوقی در تامین قوانین و مقررات به هنگام، کارآمد و موثر برای برنامه ریزی شهری و منطقه ای، به روز نبودن روند تهیه طرح ها و عدم جامع نگری در طرح های توسعه، از دلایل ناکارآمدی نظام شهرسازی ایران به حساب می آید. هر چند اقداماتی در راستای بهبود این شرایط انجام می شود، اما این اقدامات عموماً مقطعی بوده و به دلیل سرعت بالای تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور، کارایی و ثمربخشی لازم را ندارند. در مقابل، انگلستان با تصویب قوانین به روز و کارامد و بازنگری در قوانین و مقررات پیشین در سال های اخیر، چارچوب حقوقی جدیدی را برای نظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای فراهم کرده است. این کشور با اعطای اختیارات فراوان به مراجع محلی، مدیریت یکپارچه را در سطوح مختلف برنامه ریزی محقق ساخته و در نتیجه تفرق سیاسی و عملکردی را به حداقل رسانده است. همچنین در غیاب طرح ها و برنامه های کاربری اراضی ملی و حذف طرح های راهبردی منطقه ای، فرآیند تهیه و تصویب طرح های توسعه محلی به میزان چشمگیری ساده تر و درک آن برای جوامع محلی آسان تر شده است.