نام پژوهشگر: جواد حاجی پور

حکمت خداوند از منظر فیلسوفان ومتکلمان مسلمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1388
  جواد حاجی پور   سید محمود موسوی

هنگامی که مباحث پردامنه در حوزه علم خداوند - علم به ذات و موجودات- نضج می‏گیرد و با عنایت و فاعلیت و قدرت پروردگار قرین می‏گردد؛ مفهوم بنیادین حکمتِ خداوند سر برآورده و مجال بحث و بازشناسی می‏یابد. شناخت سرشت حکمت پروردگار و تبیین آن از سوی فیلسوفان و متکلمان مسلمان در طول تاریخ همواره مورد اهتمام جدی بوده است. در قلمرو شناختِ هویتِ حکمت باری، تقریباً تمامی فیلسوفان و متکلمان اسلامی، حکمت خدا را با تفاوت‏هایی ذیل علم کلی و احاطی پروردگار برشمرده و برای آن از گزاره‏های گوناگونی بهره برده‏اند. فیلسوفان اسلامی از عناصری همانند: خیریّت ذاتی وجود، نظام اسباب و مسبّبات، اندام‏واری و غایت‏مندی هستی، نظام‏مندیِ وسایطِ نیل به غایات، علم ذاتی و فعلی پروردگار، فاعلیت بالإراده و بالعنایه و بالرضا و بالتجلی واجب الوجود، قاعده امکان اشرف و دیگر گزاره‏های پسینی و پیشینی تمسک جسته‏اند؛ و در مقابل، متکلمینِ اسلامی بیشتر حول محور مصالح و مفاسد موجودات، اتقان و استحکام فعل پروردگار و وجود نظم و هماهنگی میان اجزای مختلف وجود عطف نظر داشته‏اند؛ که البته از نگاه فیلسوفان نیز نگریخته است. اما دشوارترین فراز تبیین حکمت پروردگار، حلّ تناقض نمونِ (پارادوکس) وجود شرّ و نقص در پهنه هستی است. متکلمان و فیلسوفان مسلمان، طبق مکتب فلسفی خویش به این مقوله مهم و اساسی -که از مواضع مهم اصطکاک میان آن بخش از فسلفه الحادی غرب و حکمت اسلامی به شمار می‏رود- پرداخته و این تهدید را مبدل به فرصت ساخته و پاسخ درخور و شایسته‏ای بدان داده‏اند. نوشتار حاضر می‏کوشد تبیین دقیق متکلمان و فیلسوفان اسلامی از حکمت خداوند را فراخور بضاعت علمی و تحقیقی به دست دهد. ان‏شاءالله‏ تعالی.