نام پژوهشگر: مهرداد علمداری

بررسی تاثیر حمایت های دولتی بر ساختار و محتوای روزنامه های ایران (ارزیابی دیدگاه روزنامه نگاران ایرانی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  مهرداد علمداری   مهدخت بروجردی علوی

تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی است که - برخلاف پژوهش های پیمایشی و تحلیل محتوا - آمار و ارقام در آن نقش چندان مهمی ایفا نمی کند و آنچه بیشتر اهمیت دارد، تحلیل و ارزیابی دیدگاه ها و نظرات کارشناسان است؛ بنا بر این نتیجه گیری و استنتاج این پاسخ ها طبعا بخش مهمی از پژوهش را تشکیل می دهد. جمع بندی مطالب ارائه شده در این پژوهش در مورد کمک ها و حمایت های دولت از روزنامه ها در ایران با توجه به مبانی نظری، بررسی اطلاعات و یافته های میدانی و بالاخره دیدگاه های صاحب نظران روزنامه نگاری، نتایجی را در قابل دستیابی می سازد که ذیلا در دو بخش نتایج کلی و دیدگاه های روزنامه نگاران ارائه می شود: نتایج کلی 1- عوامل اقتصادی و نحوه تامین مالی رسانه ها، نقش مهمی در ساختار و جهت گیری های محتوایی آنها ایفا می کند؛ عاملی که غالبا در تحقیقات و مباحث روزنامه نگاری در کشور ما از آن غفلت شده یا از اهمیت و توجه لازم برخوردار نیست. 2- روزنامه ها در ایران اگر چه هم به صورت دولتی و هم خصوصی اداره می شوند، اما وابستگی آنها به سیاست های حمایتی دولت از یک سو و کنترل هایی که در مورد محتوای آنها به عمل می آید سبب شده که آنها برای حفظ و بقای خود بیش از آن که بر مخاطب تکیه داشته باشند، به منابع دولتی وابسته باشند. 3- شیوه های کنونی کمک ها و حمایت های دولت چه در عرصه سیاست گذاری ها و اهداف آن و چه در شیوه های اجرایی به بازنگری و استفاده از نظرات کارشناسان، صاحب نظران رسانه ای و مشورت با دست اندرکاران مطبوعات، نیاز دارد. دیدگاه های روزنامه نگاران در مورد سوالات مطرح شده در این پژوهش با صاحب نظران روزنامه نگاری نیز دیدگاه های مشخصی قابل استخراج است. اما پیش از آن یادآوری این نکته ضروری است که در این بخش ضمن جمع بندی نظرات ارائه شده از سوی صاحب نظرانی که مورد مصاحبه قرار گرفته اند، دیدگاه های آنان با دو نظریه "هژمونی" و "رسانه های توسعه بخش" که مشترکا چهارچوب نظری این تحقیق را شکل می دهند، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است. چنانچه گفته شد، بر اساس نظریه هژمونی قدرت حاکم تلاش دارد تا از رسانه ها به عنوان ابزاری برای اعمال نوعی کنترل و نظارت اجتماعی استفاده کند و نظریه توسعه بخش نیز بر شکلی متفاوت از دخالت و حضور دولت در رسانه های کشورهای در حال توسعه تاکید دارد که بر اساس آن اعمال برخی محدودیت ها بر رسانه ها پذیرفتنی است. اما با توجه پاسخ های مصاحبه شوندگان نتایج زیر قابل دستیابی است: - روزنامه نگاران "اصولگرا" اگر چه به استقلال روزنامه ها از دولت بی توجه نیستند، اما به نظر آنان این استقلال در مقابل سایر خطرهایی که روزنامه نگاران را تهدید می کند، از اهمیت کمتری برخوردار است. چنانچه مثلا خطراتی مثل طمع قدرت های بیگانه یا سایر وابستگی ها را مهم تر می شمارند. - روزنامه نگاران "میانه رو" دریافت کمک و حمایت از دولت و حفظ استقلال را بسیار مشکل می دانند، اما خواهان آن هستند که این وابستگی تحت نظارت و کنترل قرار گیرد و محدود شود. از نظر آنان استقلال در هر صورت امری نسبی است که در هیچ دوره ای و بویژه در کشورهای در حال توسعه هرگز کاملا محقق نشده است. - اما به اعتقاد روزنامه نگاران "منتقد" حفظ استقلال با دریافت کمک و حمایت اساسا منافات دارد، چرا که دولت در برابر هر کمکی، ما به ازای آن را خواهد خواست. آنها استقلال اقتصادی را پیش شرط استقلال واقعی روزنامه ها می دانند. - در مورد خدمات و تسهیلاتی که دستگاه های دولتی و روابط عمومی ها در اختیار رسانه ها قرار می دهند تقریبا هر سه طیف اعتقاد دارند که این کار با چشمداشت تاثیرگذاری بر لحن و محتوای خبرها انجام می گیرد. اصولگراها معتقدند که خبرنگاران باید به وظیفه خویش عمل کنند و تحت تاثیر این اقدامات قرار نگیرند. میانه روها معتقدند که وضع اقتصادی بد خبرنگاران و دستمزد پایین مخاطرات و امکان سوء استفاده را در این زمینه بیشتر می سازد. منتقدین نیز هدف مستقیم ارائه این تسهیلات و هدایا را تاثیرگذاری بر جهت گیری و لحن خبرها ارزیابی می کنند و معتقدند تا زمانی که روزنامه ها قدرت اقتصادی نداشته باشند که حقوق مناسبی به خبرنگاران خود بدهند، خبرنگاران ضعیف هم پیدا می شوند که به عامل روابط عمومی ها تبدیل شوند. - اما در مورد نقاط قوت و ضعف شیوه های کنونی، طیف اصولگرا بر لزوم شفاف سازی بیشتر در مورد ضوابط اعطای کمک ها، به کارگیری شیوه های عادلانه تر در توزیع یارانه ها، استفاده از نظرات کارشناسانه و دخالت دادن نظرات روزنامه نگاران تاکید دارند. نکاتی دیگر چون حمایت از روزنامه های پرخواننده و عدم اجبار مطبوعات به انجام کاری خارج از ضوابط در ازای دریافت کمک ها از دیگر نظرات مطرح شده از سوی این طیف است. - میانه روها بر تجدیدنظر در اهداف کمک ها، به نوعی که تعامل آنها با مخاطبانشان را افزایش دهد و نه تقابل، بر اعتماد مخاطبان بیفزاید، امنیت شغلی روزنامه نگاران را تقویت کند و ترجیح کمک های غیرمستقیم بر کمک های مستقیم تاکید دارند. - نگاه منتقدین به کمک های دولتی و اهداف آن اساسا نگاه مثبتی نیست. آنها معتقدند یک روی دیگر این کمک ها بازداشتن روزنامه های مستقل از ادامه فعالیت است؛ از این رو حمایتی در کار نیست. با این همه کمک های غیرمستقیم را قابل قبول ارزیابی می کنند، اگر چه با توجه به سیاست های کنونی، برقراری آنها را محتمل نمی دانند. - در مورد این که آیا کمک ها و حمایت های دولتی باید به مالکان و مدیران روزنامه ها، مستقیما به روزنامه نگاران و یا به تشکل ها و انجمن های صنفی تعلق گیرد، روزنامه نگاران اصولگرا معتقدند کمک ها باید در اختیار مدیران و مالکان روزنامه ها قرار گیرد؛ چرا که کمک به مدیران روزنامه ها کارایی بیشتری دارد و انجمن های صنفی باید به اعضای خود با روش هایی مثل استفاده از حق عضویت متکی باشند و نباید وامدار دولت باشند. - روزنامه نگاران میانه رو معتقدند کمک به روزنامه نگاران از آنجا که مخارج موسسات مطبوعاتی با مدیران است، بی معنی است، اما آنها کمک از طریق انجمن های صنفی یا با نظارت آنها را بر کمک های مستقیم ترجیح می دهند. البته میانه روها بر وجود یک انجمن صنفی یکپارچه و قوی که از وحدت رویه در تصمیم گیری ها برخوردار باشد، تاکید دارند و تعدد در انجمن های روزنامه نگاری را نه مصداق تکثر که به معنای تشتت و پراکندگی می دانند. - روزنامه نگاران منتقد نیز می گویند چنانچه قرار است کمکی انجام شود، تنها کمک های غیرمستقیم از طریق انجمن های صنفی و با نظارت آنها توجیه دارد. - اما در پاسخ به سوال حذف یارانه ها و خصوصی سازی اصولگرایان معتقدند که در صورت حذف یارانه ها، روزنامه ها نمی توانندروی پای خود بایستند و این خطر وجود دارد که به سوی ژورنالیسم زرد و ابتذال یا وابستگی های حزبی و جناحی سوق یابند. - میانه روها هم با حذف یارانه ها مخالفند و آن را در شرایط کنونی امکان پذیر نمی دانند. عمده ترین دلایل آنها شرایط خاص کشور ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه است که در آنها نهادهای فرهنگی برای رشد و بالندگی به حمایت دولت نیاز دارند. آنها با اشاره به دلایل دیگری از جمله این که با وجود محدودیت های سیاسی رسانه ها نمی توانند خواست مخاطبان خود را برآورند و دولت ها نیز استقلال کامل مطبوعات را نمی پذیرند، می گویند شاید در کشورهای در حال توسعه هنوز زود باشد که از خصوصی سازی صحبت کنیم. - اما از نظر منتقدان در شرایطی که یارانه ها ناعادلانه تقسیم می شوند، حذف آنها یک ضرورت است؛ آنها به خصوصی سازی در دیگر عرصه ها اشاره می کنند و می گویند چرا مطبوعات باید از این امر مستثنا باشند؟ به اعتقاد منتقدین در صورت حذف یارانه ها تنها مطبوعاتی می توانند روی پای خود بایستند که متناسب با نیازهای جامعه رفتار می کنند و سایرین هم یا مجبور به تعطیلی می شوند یا تغییر خط مشی خواهند داد. البته آنها چنین چشم اندازی را محتمل نمی بینند. چرا که "دولت از هر چه بگذرد از روزنامه ها نمی گذرد."