نام پژوهشگر: کبریا صداقت رستمی

توسعه درونی نواحی شهری با استفاده از رویکرد طرح توسعه مجدد ناحیه (نمونه موردی: ناحیه 5 از منطقه 8 اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  کبریا صداقت رستمی   رسول بیدرام

مسئله ی بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی و استفاده ی مجدد از آنها، در سالهای اخیر به یکی از مهمترین مسائل و مباحث در نظام شهری کشور تبدیل شده است. این امر بدان علت است که با گذشت زمان و افزایش جمعیت شهرها (به علت نرخ بالای زاد و ولد و مهاجرت از روستاها)، شهرهای کشور گسترش افقی یافته و زمینهای اطراف و به ویژه اراضی کشاورزی به زیر ساخت و ساز رفته است و برای جلوگیری از این امر، توجه به توسعه درونی اهمیت ویژه ای یافته است. این در حالی است که با توجه صرف به بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی، از وسعت زیادی از بافتهای ناکارآمد شهری چشم پوشیده می شود. علت این امر را می توان در نبود مفاهیم مرتبط با این نوع بافتها و همچنین فقدان شناسه هایی برای شناخت آنها جستجو نمود. هدف این پژوهش آن است که از سویی به معرفی شناسه هایی برای شناخت بافتهای ناکارآمد پرداخته و از سوی دیگر یکی از مفاهیم نوین شهرسازی در زمینه رسیدگی به بافتهای ناکارآمد با عنوان "توسعه مجدد" را معرفی کرده و در یک نمونه موردی به کار گیرد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش در زمره ی پژوهشهای توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد؛ ضمن آنکه در تجزیه و تحلیل از روش سوات و در ارائه پیشنهادها از روش آیدا استفاده شده است. فرضیه مطرح آن است که با استفاده از طرح توسعه مجدد می توان به توسعه درونی دست یافت و با افزایش مشارکت ساکنان، میزان تحقق پذیری طرح را افزایش داد. همچنین تلاش می شود تا به این سوالها پاسخ داده شود که چه شناسه هایی برای شناخت بافتهای ناکارآمد وجود دارد؟ و چگونه می توان شرایط ناحیه ناکارآمد را ارتقا و میزان تحقق پذیری طرح را افزایش داد؟مهمترین نتایج این پژوهش را می توان دستیابی به شناسه هایی برای شناخت بافتهای شهری ناکارآمد و ارائه ی راهکارها، سیاستها و پروژه هایی برای رفع شرایط ناکارآمدی ناحیه 5 از منطقه 8 اصفهان دانست. شناسه های تدوین شده به صورت خلاصه عبارتند از: جزئیات خیابانی ناقص؛ کاربری زمین ناخوشایند از نظر اقتصادی یا اجتماعی؛ درصد بالای زمینهای بایر یا توسعه نیافته که هیچ مالیات و عوارضی به شهر بر نمی گردانند؛ وجود بافت فرسوده مصوب؛ وجود ساختمانهای غیرایمن برای زندگی و کار افراد؛ نا کافی بودن فضاهای باز و خدمات عمومی؛ کمبود تسهیلات عمومی مناسب در ناحیه؛ ارزش بسیار پایین املاک؛ وجود قطعات کوچک با شکل و اندازه ی نا مناسب و چند مالکیتی؛ عدم پرداخت عوارض شهرداری و مالیات در محدوده مطالعاتی حداقل به مدت سه سال متوالی؛ وجود واحدهای صنعتی مزاحم شهری و واحدهای صنعتی متروکه؛ وجود محدوده های فاقد خدمات و تسهیلات شهری (تأسیسات و تجهیزات شهری)؛ وسعت آلودگیهای زیست محیطی در محدوده؛ وجود کاربری های خطرناک که زندگی یا اموال مردم را به علت آتش سوزی یا سایر دلایل به خطر اندازد؛ نادیده گرفتن پستی و بلندی-ها، زهکشی ها و سایر ویژگی های فیزیکی زمین و شرایط اطراف آن در طراحی خیابان ها در اراضی توسعه؛ نا کافی بودن خیابانها و سایر مسیرها؛ وجود املاک، زمین یا سایر نواحی که در معرض آبگرفتگی قرار دارند؛ کاهش جمعیت در سالهای اخیر بر اثر شدت زوال محدوده مطالعاتی؛ وجود تعداد زیادی ساختمانهای متروکه و خالی. در این میان، 13 شناسه اول برای ناحیه مورد مطالعه صادق هستند.