نام پژوهشگر: رضا حضرتی

بررسی تاثیر ماده استات کلسیم منیزیوم بروی عریان شدگی آسفالت روسازی و مقایسه آن با تاثیر نمک
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده فنی 1388
  رضا حضرتی   بهنام امینی

یکی از مشکلات اساسی روسازی آسفالت در فصل سرما؛ حضور برف و یخ بروی آن می باشد که امری اجتناب ناپذیر است. تیم های نگهداری راه برای کنترل این امر و برای جلوگیری از بسته شدن راهها ؛ بطور عمده از نمک و ماسه برای عملیات یخ زدایی استفاده می نمایند. نمک و ماسه دارای عملکرد مناسبی برای عملیات یخ زدایی بوده و از طرفی دارای قیمت پایینی برای استفاده می باشد ولی مشکلات متعددی را بهمراه خود در پی دارد. قابلیت خورندگی بالا؛ از بین بردن و ناهموار کردن سطح روسازی آسفالت ؛ ایجاد مشکلات متعدد برای اکوسیستم های منطقه؛ آلودگی منابع آب؛ افزایش استهلاک وسایل نقلیه؛ آسیب رساندن به عرشه فلزی پلها ؛ برخی از مشکلاتی است که در اثر حضور نمک و ماسه ایجاد می شود که هزینه های مالی فراوانی را بهمراه دارد. محققین برای مقابله با این امر؛ سعی کردند تا ماده مناسبی را که هم عملیات یخ زدایی مناسبی داشته و هم خسارتهای ناشی از حضور آن را به حداقل برسد، جایگزین نمک کنند. یکی از این مواد استات کلسیم منیزیم می باشد که در حال حاضر در آمریکا و بیشتر کشورهای سردسیر دنیا استفاده گسترده ای دارد. هدف این تحقیق مقایسه عملکرد استات کلسیم منیزیم و نمک-ماسه بروی یکی از رایج ترین خرابی های روسازی؛ یعنی پدیده عریان شدگی بروی آسفالت روسازی است که ناشی از قابلیت خورندگی این مواد می باشد. برای محقق کردن این امر؛ بعد از شبیه سازی فصل سرما از دو روش آزمایشگاهی برای بررسی عملکرد مواد استفاده شد. همچنین سعی برآن شد تا حتی المقدور اثر عوامل جانبی از جمله نوع طرح اختلاط و جریان مواد یخ زدا در دوره های یخ بندان مورد بررسی قرار گیرد. در نتیجه آزمایشات؛ آشکار گردید که حضور استات کلسیم باعث کاهش شدت عریان شدگی روسازی آسفالت نسبت به حضور نمک می شود. از طرفی تاثیرگذار بودن نوع طرح اختلاط؛ تاثیر منفی جریان مواد یخ زدا و تاثیر منفی حضور ماسه به عنوان ماده کمکی یخ زدا ؛ آشکار گردید.

عوامل تأثیرگذار در شکل گیری همگرایی منطقه ای بین کشورهای ترک زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - پردیس آموزشهای نیمه حضوری 1391
  رضا حضرتی   اصغر جعفری ولدانی

هر کدام از تئوری های روابط بین الملل بخشی از فرایند همگرایی منطقه ای را از دیدگاه خود و البته بیشتر برای تبیین اتحادی? اروپایی بررسی کرده اند. اما هیچ یک از تئوری ها به تنهایی قادر به تبیین این فرایند چند بعدی نیستند.هر کدام از عوامل همگرایی بین کشورهای ترک زبان نیز با یکی از تئوری ها قابل تبیین است. اشتراکات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی با تئوری های سازه انگاری، نزدیکی جغرافیایی و روابط اقتصادی با نظریات کانتوری و اشپیگل و فرضی? تهدیدات مشترک با تئوری نئورئالیستی. کشورهای ترک زبان دارای زبان مشترکی به نام زبان ترکی هستند که از زبان های التصاقی و جزء زبان های اورال - آلتائیک است. همچنین خواستگاه مردمان ترک منطقه ای بین کوه های اورال و آلتای در آسیای مرکزی است و از آنجا در جهات و مناطق مختلف مهاجرت کرده اند و دولت های بزرگی تشکیل داده اند.پس از ظهور دین اسلام، مسلمان شده و دولت های بزرگ اسلامی تشکیل دادند. و در دوره ای از تاریخ به مدت 150 سال تحت سلط? روس ها زندگی کرده اند که مورد ظلم و ستم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار گرفته اند. پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری های ترک زبان بسیاری از مردمان ترک خواهان همگرایی و اتحاد میان کشورهای ترک زبان هستند. همچنین این کشورها بعد از استقلال با مشکلات عمده ای از جمله، بنیادگرایی اسلامی تحت حمایت طالبان افغانستان، قاچاق مواد مخدر از افغانستان، نبود زیرساخت های اقتصادی و سیاسی لازم برای اداره امور کشور و غیره روبرو هستند که غلبه بر این مشکلات همکاری های گسترده ای را در زمینه های مختلف می طلبد. کلید واژه ها: همگرایی منطقه ای، کشورهای ترک زبان، اشتراکات فرهنگی و تاریخی، روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، سازه انگاری، نظری? کانتوری و اشپیگل، نئورئالیسم.