نام پژوهشگر: صدیقه بهرامی

بررسی امکان سنجی توسعه مجدد در بافت های شهری ناکارآمد مطالعه موردی یکی از محلات منطقه 11 تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  صدیقه بهرامی   ناصر برک پور

کمبود فضا برای توسعه جهت تامین نیازهای جدید و ارتقای کیفیت زندگی، خصوصا در بافت های میانی و متراکم شهرهای بزرگ چون تهران، یکی از چالشهای مهم برنامه ریزی شهری است. در شرایط کمیابی فضا، استفاده از تمام پتانسیل های موجود و بهینه سازی بهره برداری فضا یک اصل اساسی است که در قالب توسعه درونزا مطرح می شود و خود ابزارها و روشهای مختلفی را دربرمی گیرد. توسعه مجدد فضا یکی از این روشها است. این مفهوم عمدتا مربوط به فضاهای ناکارآمد نیازمند بهینه سازی بهره برداری از آنها می شود. منطقه 11 تهران یکی از مناطق میانی شهر تهران است که با مشکل کمیابی فضا و ناکارآمدی بافت های درونی مواجه است. در این تحقیق امکان توسعه مجدد فضاهایی از آن، که به نحوی کارایی مناسب ندارند، بررسی شده است. برای نیل به این هدف، ابتدا با مطالعه منابع معتبر تعاریف مرتبط با ناکارآمدی بافت شهری مشخص شده، معیارهای شناسایی این فضاها استخراج شده و پس از وزن دهی معیارها توسط گروهی از اساتید شهرسازی دانشگاهها، کل بافت منطقه 11 براساس این معیارها در قالب نرم افزار arcgis مورد مطالعه قرارگرفته است. سپس از بین محلات مختلف منطقه، محله ای که بیشترین فضای ناکارآمد را داشته و نیازمند توسعه مجدد است انتخاب شده، و در مرحله دوم تحقیق، براساس معیارهای تعیین مکان بهینه کاربری های مختلف بررسی شده است. این مرحله از تحقیق شامل طبقه بندی کاربریها، مطالعه و استخراج معیارهای مکانیابی، وزن دهی معیارها برمبنای مدل ahp در قالب برنامه marinoni (یکی از برنامه های جانبی gis) طبقه بندی بلوکها در مورد هر کاربری، و نهایتا مقایسه و الویت بندی نوع کاربری مناسب هر بلوک به عنوان نوع توسعه مجدد پیشنهادی آن می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد کاربری خدماتی اداری اولویت اول توسعه مجدد در محله انبار نفت است. پس از آن نیز کاربری تجاری قرار دارد. با توجه به معیارهای مکانیابی، وجود فعالیت های بزرگ مقیاس و شبکه های شریانی و فعالیت های ناسازگار و غیره باعث شده اند تا کاربری مسکونی از نظر قابلیت توسعه مجدد، در مقام چهارم کاربری ها قرار گیرد.

مسائل اخلاقی تبلیغ دین در رسانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  صدیقه بهرامی   سیدمحمدعلی دیباجی

افزایش معضلات و بحران های اخلاقی در حوزه ی تبلیغ دین که از پیچیدگی های جامعه مدرن نشات گرفته؛ ما را بر آن داشته است تا با تکیه بر مباحث موجود در فلسفه اخلاق، مسائل اخلاقی تبلیغ دین در رسانه را بیان کنیم و با ارائه اصول اخلاقی در این حوزه برای پیشگیری و تاحدودی حل معارضات اخلاقی در عرصه ی تبلیغ دین گامی کوچک برداریم. با عنابت به موارد فوق پایان نامه به این ترتیب نگارش شده است: پایان نامه را به چهار فصل تقسیم کردیم؛ فصل اول کلیات تحقیق، که مسئله، ضرورت و اهمیت، پیشینه، اهداف، سوالات و روش تحقیق را به همراه تاریخچه تبلیغ دین در رسانه، دین اسلام و رسالت تبلیغی رسانه ملی ایران را بیان کردیم. فصل دوم درباره رسانه است. بعد از مفهوم شناسی ارتباطات و رسانه، انواع رسانه؛ سنتی و مدرن را معرفی و از آن بین تلویزیون را به جهت ارزش ارتباطی اش به عنوان یک محمل چند منظوره در بین انواع رسانه اعم از سنتی و مدرن، ابزاری برای تیلیغ دین در جهان و ایران بر می شمارد. در ادامه سه دیدگاه تضاد، ابزارگرایی و کارکرد گرایی را بین دین و رسانه بیان می کند. سپس در قالب وظایف وکارکرد های رسانه توضیح دادیم که هریک از این کارکردها چه مسائل اخلاقی را ایجاد می کنند و در مواردی خود راه حل تعارضات هستند. فصل سوم مربوط به اخلاق ودین می باشد. این فصل با هدف تعین مقصود نگارنده از اخلاق، در ارتباط با تبلیغ دین در رسانه، اخلاق را در نظرگاه اسلام و غرب مفهوم شناسی می کند. و برای تعین قلمرو و گستره بحث؛ علم اخلاق، فلسفه اخلاق و فلسفه علم اخلاق و تفاوت های موجود فی مابین را طرح می کند. در همین فصل شاخه های «دوستداری حکمت مسائل اخلاقی» ، ماهیت اخلاق کاربردی و مسائل فلسفه اخلاق را تبین می کند.در ادامه در جهت اهداف پایان نامه به دین و رابطه اخلاق با دین می پردازد. در اینجا خاستگاه مسائل اخلاقی تبلیغ دین در رسانه و ماهیت آنها بیان می-شود. سپس نگارنده سعی کرده است با توضیح ماهیت اخلاق رسانه اصول اخلاقی را بیان کند که رعایت و پایبندی مبلّغ به این اصول او را در پیشگیری و برون رفت از مسائل و تعارضات یاری خواهد رساند.اصولی به مانند امانت داری، راز داری، رعایت حریم شخصی و... . فصل چهارم به عنوان فصل آخر، به ماهیت تبلیغ پرداخته است. بعد از مفهوم شناسی تبلیغ، جهت نیازمندی به مبلّغ و تبلیغ و به صورت تفصیلی ارتباط دین و اخلاق را بیان می کند. محقق با تکیه بر نظریه ی سه گانه؛ انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی، امکان و جواز تبلیغ در ادیان توحیدی یهود، مسیحیت و اسلام را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. در پایان با محور قرار دادن تعریف تبلیغ به رساندن مجموعه اطلاعاتی به مخاطب به منظور اقناع و بر انگیختن احساسات وی، به سود یا بر ضد یک موضوع، علل فاعلی، مادی، غائی و صوری را بیان می کنیم. در همین قسمت لیستی از فضائل مبلّغ را برای حصول یک تبلیغ موفق و اخلاقی ارائه دادیم.