نام پژوهشگر: محبوبه ابوعلی شبانی

استعاره های مفهومی و جنسیت در بافت ایرانی یک رویکرد زبانشناسی شناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1388
  محبوبه ابوعلی شبانی   رضا خانی

نظریه استعاره های مفهومی درطول دو دهه اخیر توجه فزاینده محققان را به خود جلب کرده است. این نظره مبتنی بر این انگاره است که استعاره ها تنها ارایه های ادبی نیستند بلکه نقش بنیادینی در ادراک ما و چگونگی دیدگاه ما نسبت به جهان اطراف دارند (لیکاف 2003). به منظور دسترسی به الگوهای فکری زیربنایی که توسط انها اجتماعات کلامی جهان را استنباط میکنند استعاره ها و عوامل موثر بر ساخت انها از جنبه های گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. با این وجود اینگونه بنظر میرسد که علیرغم اهمیت ان تاثیر جنبه های فردی خصوصا جنسیت همچنان توسط محققان نسبتا مبهم باقی مانده است. علاوه بر این علیرغم حجم تحقیقاتی که در زمینه های گوناگون انجام شده است مطالعات اندکی به بررسی چگونگی مفهوم سازی جنسیت در ایران پرداخته اند. به منظور بررسی جامع نقشی که جنسیت در ایران میتواند ایفا کند با استفاده از روش "فرایند شناسایی استعاره" تعداد 1500 مقاله از مجلات ملی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین به منظور مشاهده چگونگی تطابق استعاره های مفهومی یافت شده رایج در مجموعه متون با استعاره های رایج در اجتماع به 500 نفر در گستره سنی 20 الی 25 یک ازمون تکمیل گفتمان داده شد. تحلیل کیفی و کمی داده ها بر مبنای رویکرد های شناختی و گفتمانی رایج در بررسی استعاره نشان داد که استعاره های یافت شده در چارچوب ارائه شده توسط لیکاف و جانسون (2003) بیشتر از نوع ساختاری هستند; در گفتمان مطبوعاتی بسامد استعاره های رایج درباره زنان و وسعت و دامنه دامنه های مبد بسیار بیشتر از استعاره های مربوط به مردان بود. این پژوهش نشان داد که دامنه های مبد رایج استفاده شده در هر دو زمینه جهت مفهوم سازی مردان و زنان متفاوت بودند; غالبا مجلات زنان را به عنوان "بازیگر""کالا" و "گیاه" و مردان را به عنوان "بازیگر""سرپرست" و "ارباب" مفهوم سازی نمودند. درحالیکه افراد مورد بررسی بیشتر تمایل داشتند زنان را به عنوان "بخشی از طبیعت همچون اسمان باران خورشید و امثال ان" و "گیاه"و "فرشته" و مردان را به عنوان "بخشی از طبیعت مانند کوه ماه سنگ وامثال ان" مفهوم سازی کنند. انجام مجموعه ای از ازمونهای خی دو و تی نشان داد که دامنه های مبد استفاده شده در هر دونوع گفتمان جهت مفهوم سازی مردان و زنان به صورت معناداری متفاوت بودند.