نام پژوهشگر: هادی عبدی

بررسی مشکلات و موانع یادگیری مفاهیم سینتیک شیمیایی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی شهر پاوه و ارائه راهکار مناسب و بررسی اثر بخشی این روش بر یادگیری و نگرش دانش آموزان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم پایه 1390
  هادی عبدی   باهره عربشاهی

چکیده سینتیک شاخه ای از علم شیمی است که درباره ی چگونگی انجام واکنش های شیمیایی ، سرعت واکنش ها و عوامل موثر بر سرعت بحث می کند. اما درک مباحث مربوط به سینتیک شیمیایی- به عنوان یکی از شاخه های شیمی - توسط دانش آموزان ، همواره کارشناسان و آموزش دهندگان را در تفهیم این بخش با مشکلات و چالش هایی روبرو کرده است.بدیهی است یادگیری مفاهیم علم شیمی به طور عام و سینتیک شیمیایی به طور خاص نیازمند برنامه ریزی هدفمند به منظور درک درست و صحیح از آن توسط فراگیران مخصوصا در مقاطع پایه تحصیلی می باشد. از سوی دیگر بررسی تحقیقات انجام گرفته در این زمینه نیز نشان می دهد که بیشتر پژوهش ها ، تاکید بیشتری بر روی جنبه های محتوایی و نوع مطالب ارائه شده در متون درسی داشته و کمتر به مسائل و موضوعات مهمی از جمله روش ها و راهکارهای افزایش درک و میزان یادگیری فراگیران بخش های مختلف علم شیمی پرداخته اند لذا هدف این تحقیق بررسی مشکلات و موانع یادگیری مفاهیم سینتیک شیمیایی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی شهر پاوه و ارائه راهکار مناسب و بررسی اثر بخشی این روش بر یادگیری و نگرش دانش آموزان است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان دختر رشته های تجربی و ریاضی شهر پاوه در مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 90-1389 باتعداد 150 نفر می باشد . در این پژوهش که با روش شبه آزمایشی صورت گرفت، از نمونه ی در دسترس استفاده شد. این نمونه شامل 34 دانش آموز بود که پس از همتاسازی ، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و روش آزمایشگاهی و سنتی (مستقیم) بر آن ها اعمال گردید. طرح این تحقیق، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای گرد آوری داده ها، از آزمون یادگیری و پرسش نامه ی نگرش سنج استفاده شد که پس از تأ یید روایی و پایایی در دو نوبت، قبل و بعد از اجرای عمل آزمایشی به مرحله ی اجرا در آمد و داده ها جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده های آزمون، از آمار توصیفی و هم چنین برای مقایسه ی میانگین گروه ها از آزمون های t استفاده می شود . نتایج پژوهش نشان می دهد که بین رویکرد آزمایشگاهی وسنتی در افزایش یادگیری دانش آموزان در سطوح شناختی و فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد . هم چنین تفاوت بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون نگرش در گروه آزمایشی معنادار می باشد. به بیان دیگر، روش تدریس آزمایشگاهی در افزایش یادگیری و نگرش دانش آموزان پیش دانشگاهی در مبحث سینتیک شیمیایی در درس شیمی بسیار موثر بوده است.

اثر برخی روشهای مدیریت تلفیقی بر ویژگیهای علفهای هرز و عملکرد ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1394
  هادی عبدی   روح الله امینی

به منظور بررسی کارایی اثر برخی روشهای مدیریت تلفیقی بر ویژگیهای علفهای هرز و عملکرد ذرت، آزمایشی در شهرستان روانسر استان کرمانشاه در سال 1393 اجرا گردید. این آزمایش در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی با 11 تیمار و سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش روش های مختلف مدیریت علفهای هرز شامل کاربرد علفکش نیکوسولفورون + کولتیواتور، کشت مخلوط با نخود، کولتیواتورزنی در دو مرحله، کاربرد مالچ 66% در پاییز و 34% در بهار، کاربرد مالچ 34% در پاییز و 66% در بهار، ماشک گل خوشه ای + کولتیواتور، ماشک گل خوشه ای + کشت مخلوط با نخود، کاربرد توفوردی + ام سی پی آ + کولتیواتور، کاربرد گلیفوزیت + کشت مخلوط با نخود، وجین دستی در کل دوره رشد و تیمار آلوده به علف هرز در کل دوره رشد بودند. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف مدیریت علف هرز تاثیر معنی داری بر تعداد دانه در ردیف بلال، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی در واحد سطح داشتند. بیشترین تعداد دانه در ردیف بلال در تیمار توفوردی + ام سی پی آ + کولتیواتور و کمترین آن در تیمار عدم کنترل و تیمار کاربرد مالچ 66% در پاییز و 34% در بهار مشاهده گردید. بیشترین عملکرد دانه و بیولوژیکی در واحد سطح به ترتیب در مدیریت های وجین و تیمار توفوردی + ام سی پی آ + کولتیواتور بدست آمد و کمترین آن در تیمارهای عدم کنترل و تیمار مدیریت کاربرد مالچ 66% در پاییز و 34% در بهار مشاهده گردید. حداقل تراکم علف هرز در واحد سطح در تیمار مدیریت نیکوسولفورون + کولتیواتور مشاهده شد که با تیمار وجین دستی در کل دوره رشد اختلاف معنی داری نداشت که نشان می دهد از نظر کاهش تراکم علف هرز مدیریت مناسبی است. کمترین درصد کاهش تراکم و بیوماس علف هرز در تیمار مدیریت کاربرد مالچ 66% در پاییز و 34% در بهار و بیشترین درصد کاهش بیوماس علف هرز به ترتیب در تیمارهای مدیریت نیکوسولفورون + کولتیواتور و کاربرد توفوردی + ام-سی پی آ + کولتیواتور مشاهده گردید. با توجه به عملکرد دانه ذرت و بیوماس علف های هرز، مدیریت های کاربرد توفوردی + ام سی پی آ + کولتیواتور، نیکوسولفورون + کولتیواتور، ماشک گل خوشه ای + کولتیواتور و کولتیواتورزنی در دو مرحله قابل توصیه هستند. همچنین با در نظر گرفتن مشکلات زیست محیطی علفکش های شیمیایی، مدیریت های ماشک گل خوشه ای + کولتیواتور و کولتیواتورزنی در دو مرحله می توانند جایگزین کاربرد علفکش گردند.