نام پژوهشگر: مهدی کایدانی

تهیه نقشه های هم عمق آب زیرزمینی با استفاده از روش های زمین آمار در دشت سیستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1388
  مهدی کایدانی   معصومه دلبری

مدیریت منابع آب از جمله آب زیرزمینی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت فراوانی برخوردار است. بررسی تغییرات مکانی و تخمین درست آب زیرزمینی نقش کلیدی در مدیریت بهتر این منابع دارد. روش های میان یابی زمین آماری که در دهه های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته اند، قابلیت تخمین پارامترهای فیزیکی و هیدرولیکی خاک در نقاط نامعلوم را با در نظر گرفتن همبستگی مکانی مقادیر پارامتر موردنظر دارند. در این مطالعه، سه روش زمین آماری کریجینگ معمولی، لوگ نرمال کریجینگ و کریجینگ شاخص برای میانیابی عمق آب زیرزمینی در مساحتی حدود 47000 هکتار از اراضی مناطق شیب آب و پشت آب پایین دشت سیستان مورد استفاده و مقایسه قرار گرفت. تعداد مشاهدات عمق سطح آب 2026 عدد و فواصل نقاط 500 متر بود. برای مقایسه روش ها از تکنیک اعتبارسنجی متقابل (cross-validation) با معیارهای ارزیابی میانگین قدر مطلق خطا (mae) ، میانگین انحراف خطا (mbe) و مجذور میانگین مربعات خطا (rmse) استفاده گردید. نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که عمق سطح ایستابی دارای همبستگی مکانی متوسط در این منطقه می باشد. نتایج حاصل از اعتبارسنجی متقابل نیز حاکی از این است که در بین روش های استفاده شده، روش لوگ نرمال کریجینگ با داشتن حداقل mae و rmse، از دقت بالاتری برخوردار می باشد هرچند که اختلاف آن با روش کریجینگ معمولی بسیار ناچیز می باشد. روش کریجینگ شاخص کمترین دقت را در برآورد عمق سطح ایستابی دارا است. از طرف دیگر نقشه های مربوط به واریانس تخمین که بیان کننده میزان اعتبار تخمین های حاصله است، در روش کریجینگ معمولی و لوگ نرمال کریجینگ کمترین خطا را در محل نقاط نمونه برداری و بیشترین خطا را در محل هایی با فواصل دورتر از نقاط نشان دادند. این در حالیست که واریانس تخمین در روش کریجینگ شاخص علاوه بر نقاط نمونه برداری به مقادیر عمق آب زیرزمینی نیز وابستگی نشان داد. بنابراین بر طبق نتایج حاصله از این تخمین در مطالعات زمین آماری که بیشتر به هدف تعیین سطح اعتبار تخمین پارامتر مورد نظر انجام می گیرد و نه خود تخمین، روش کریجینگ شاخص بایستی به روش کریجینگ معمولی، ترجیح داده شود.