نام پژوهشگر: آرمان ماناسریان

مقدمه و تصحیح نسخه جامع الحکایات یا چهل و شش حکایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  آرمان ماناسریان   محمد رضا نصر اصفهانی

کتاب جامع الحکایات یا چهل و شش حکایت مجموعه بزرگ و نفیسی است از قصه های عامیانه مشهور و غیر مشهوری که آغاز و انجام آن افتاده است. این نسخه به شماره 4267 از جمله نسخ خطی منحصر به فرد فارسی می باشد که احتمالاَ از نسخ خطی اوایل قرن 11 هجری به شمار می آید و در بخش نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. این کتاب، مجموعه ای است از چهل و شش حکایت بازمانده از عهد صفوی که با موضوعات مختلف عشقی، حماسی و تعلیمی و در زمینه های گوناگون حیات فردی و جمعی گردآوری، بازنویسی و یا کتابت و رونویسی شده است. قصه های کتاب جامع الحکایات ژانر های گوناگون و محتوایی غنی دارند. در میان قصه های این کتاب بخش اصلی مربوط به قصه های عاشقانه و اجتماعی است. قسمت اصلی قصه های عاشقانه این کتاب همانند رمانس های قرون وسطایی است که در آن ها فارغ از موضوع عشق و احساسات عاشقانه، صحنه های پهلوانی قهرمان اصلی یا قهرمانان دیگر داستان هم طرح می شوند. بخش دیگری از حکایات کتاب، قصه های تعلیمی هستند. قصه های پریان و جادوان گروه دیگری از قصه های کتاب را بر می سازند. این حکایات دارای موتیف های اسطوره ای و حماسیند. در این مجموعه یک حکایت از نوع تمثیلی و یک حکایت از نوع سرگرمی نیز ذکر شده است. در این رساله جدا از بررسی محتوایی حکایات، محتوا و صورت دو حکایت منتخب از مجموعه جامع الحکایات (قصه سلیم جوهری و سرگذشت او و قصه حبیب عطار ساحر و طلسمات او) و عناصر سازنده ساختاری آنها بررسی شده اند. در این بررسی برای توضیح چگونگی ربط سازمانی دو حوزه محتوا و صورت و به عبارت دیگر، چگونگی به وجود آمدن این حکایات، به صورت ویژه به بررسی "نظام تصاویر" پرداخته ایم؛ نظامی که رابطه ای دو سویی با محتوا و صورت دارد. در اینجا به دیدگاه های نقد ادبی منتقدانی مانند "ویساریون بلینسکی" تکیه شده است. نشان داده ایم که نیروی جلو برنده طرحهای این حکایات آن تضادی (نبرد خیر و شر) است که راویان در اساس حکایات خود قرار داده اند. راویان برای نشان دادن این تضاد، قهرمانانی مثبت و منفی خلق کرده اند. در کتاب جامع الحکایات قصه هایی وجود دارد که ریشه آنها در ادبیات ملل بیگانه، از جمله ادبیات ارمنی، ایرلندی و لیتوانی دیده می شود که به اجمال درباره این شباهتها سخن خواهیم گفت. درباره گردآورنده و راویان حکایات جامع الحکایات هیچ اطلاعی در دست نیست. آغاز و انجام نسخه مورد استفاده ما افتاده و در نسخه هیچ مطلبی درباره گردآورنده و تاریخی درباره کتابت آن ذکر نشده است. همانگونه که از سرتاسر کتاب بر می آید و در نخستین نگاه جلب توجه می کند، ریشه نثر و گونه نگارش قصه های این مجموعه را در اساس باید در ضمن جریان ادبیات شفاهی ایران جستجو کرد. از این لحاظ، این اثر دارای همه آن خصوصیاتی است که رمانس های فارسی عصر صفوی –به عنوان بزرگترین بخش جریان ادبیات شفاهی ایران آن روزگار- دربردارنده آنها بوده اند. در تحلیل نهایی باید گفت که نثر حکایات مجموعه حاضر – اگرنه در زیر ساخت، در روساخت و نمای کار- تلفیقی از خصوصیات ادبیات شفاهی و ادبیات مکتوب را توامان در خود دارد؛ هرچند در اینجا نیز چیرگی با فرهنگ ادبیات شفاهی است. روش تحقیق در این پژوهش، به شیوه غالب پژوهش های علوم انسانی، کتابخانه ای و با اتکا بر متون ادبی مورد نظر بوده است که تصحیح این تک نسخه به روش قیاسی انجام شده است. احیاء این نسخه به عنوان منبعی که منعکس کننده افکار اجتماعی و فرهنگی گذشتگان است، می تواند حیطه شناخت آداب و رسوم و فرهنگ کاری ارزشمند باشد.