نام پژوهشگر: مسعود قشمی

تأثیر بکارگیری سیدر و روش پرسینک در برنامه اوسینک روی باروری گاوهای شیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  مسعود قشمی   حسین دقیق کیا

این مطالعه به منظور بررسی اثر بکارگیری سیدر و روش پرسینک به همراه برنامه اوسینک بر روی نرخ آبستنی گاوهای ماده انجام گرفت. برای انجام این تحقیق از 113 رأس گاو سالم استفاده شد. غلظت گلوکز و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون با استفاده از روش اسپکتروفتومتری و غلظت هورمون استروژن سرم خون با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. همچنین اثر برخی عوامل موثر بر روی نرخ آبستنی گاوها از جمله تیمار، مرحله شیرواری، رکورد شیر ماهیانه و دمای محیط مورد مطالعه قرار گرفت. گاوهای موجود در سه گروه آزمایشی اوسینک، پرسینک + اوسینک و سیدر + اوسینک از نظر میزان غلظت متابولیت های خونی و اثر آنها روی آبستنی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای این مقایسه از دو مدل زیر استفاده شد: در مدل اول با استفاده از رویه glm نرم افزار sas 9.1 اثر تیمار، مرحله شیرواری، رکورد شیر ماهیانه و دمای محیط بر روی متابولیت های خونی آنالیز و بررسی شد که در این میان تنها اثر رکورد شیر ماهیانه با سطح احتمال 0.05> p بر روی گلوکز سرم خون معنی دار شد. دمای هوا و مرحله شیرواری با سطح احتمال 0.01> p بر روی بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون اثر کاملاً معنی داری داشتند. اثر تیمار و دمای هوا با سطح احتمال 0.01> p بر روی استروژن سرم خون کاملاً معنی دار و اثر رکورد ماهیانه نیز با سطح احتمال 0.05> p معنی دار شدند. شکم زایش و میزان تولید شیر سالیانه بر روی هیچکدام از متابولیت ها اثر معنی داری نداشتند. در مدل دوم با استفاده از رگرسیون لجستیک اثرات متغیرهای مربوط به حیوان و متابولیت های اندازه گیری شده، بر روی آبستنی مورد آنالیز قرار گرفت که از بین عوامل موثر تنها اثر غلظت گلوکز سرم خون (0.01< p) و اثر غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون (0.05< p) معنی دار بودند. به این معنی که به شرط ثابت بودن سابر عوامل، با افزایش یک واحد غلظت گلوکز سرم خون، احتمال تبدیل غیر آبستنی به آبستنی 0.03 واحد افزایش و با افزایش یک واحد غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون احتمال تبدیل آبستنی به غیر آبستنی 0.22 واحد افزایش می یابد. نرخ های آبستنی در سه گروه آزمایشی با استفاده از روش کای- اسکور و در نرم افزار sas 9.1 با یکدیگر مقایسه شدند، ولی بین آنها تفاوت معنی داری وجود نداشت، با این وجود نرخ آبستنی در روش پرسینک + اوسینک نسبت به روش اوسینک (4.22%) و نسبت به روش سیدر + اوسینک (12.58%) بالاتر بود، که باعث افزایش تعداد دامهای آبستن در طول یک سال می شود. با توجه به نتایج این تحقیق می توان پیشنهاد کرد که برنامه پرسینک + اوسینک روش مناسبی جهت مدیریت تولید مثل و افزایش تولید است.

بررسی امکان ترکیب روش های هسته ای برای تعیین مین های زمینی با استفاده از کد mcnp
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده علوم 1391
  مسعود قشمی   سید فرهاد مسعودی

از آنجا که در روش های کلاسیک به منظور کشف و شناسایی مین از ابزارهایی نظیر فلزیاب و تربیت حیوانات استفاده می شود، این روشها بسیار خطرناک، پرهزینه و زمان بر هستند. از اینرو، مطالعات گسترده ای در مورد مین یابی با استفاده از تکنیک های هسته ای از سال 1950 انجام شده است. این روش ها بر پایه این واقعیت که مواد منفجره نظیر (tnt(c7h5n3o6 و (rdx(c3h6n6o6 شامل مقادیر قابل توجهی کربن، نیتروژن، اکسیژن و هیدروژن هستند، شکل گرفته اند. به عبارت دیگر، در تکنیک هسته ای با شناسایی عناصر سبک تشکیل دهنده ماده منفجره، فرآیند آشکارسازی مین صورت می پذیرد. تکنیک هسته ای به دو روش کلی تحلیل گاما آنی ناشی از فعالسازی نوترون و پس پراکندگی نوترون، تقسیم بندی می شود. هر کدام از این دو روش، بر پایه اصل مکان یابی شکل گرفته اند. در این پایان نامه با استفاده از کد mcnp به امکان سنجی ترکیب این دو روش می پردازیم. در این شبیه سازی، انرژی بهینه چشمه نوترون برای بالاتر بردن بهره روش مین یابی با استفاده از تکنیکهای هسته ای محاسبه می شود. سپس با استفاده از موادی مانند اورانیوم در حد فاصل بین چشمه مولد نوترون و زمین نشان داده خواهد شد که استفاده از این مواد می تواند ضمن افزودن بر تعداد نوترون ها فرود آمده بر خاک، بهره روش بکار رفته در فرآیند مین یابی را نیز افزایش دهد. علاوه بر این، ضخامت بهینه تکثیرکننده برای بهترین نتیجه در مین یابی محاسبه شده و نتایج بدست آمده با نتایج تحقیقات مشابه مقایسه می شود. شبیه سازی های ما نشان می دهد که استفاده از چشمه d-t به همراه اورانیوم با خاک 2% رطوبت کارایی دستگاه مین یابی با روش پس پراکندگی نوترون را تا 40% افزایش می دهد.