نام پژوهشگر: هادی محمودی نژاد

تحلیل معیارهای برنامه ریزی اکوتوریسم در مناطق روستایی حاشیه رودخانه ها و سدها (مورد پژوهی: ماسوله)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  هادی محمودی نژاد   محمدرضا پورجعفر

گردشگری به عنوان یکی از واقعیت های انکار ناپذیر اقتصادی و اجتماعی در قرن حاضر مورد تاکید و توجه ویژه قرار گرفته است. در واقع سخن در این است که گردشگری یک نظام اقتصادی پیچیده است که رقابت در عرصه آن بدون انجام تمهیدات لازم و بدون ادراک نیازها و اقتضائات آن، غیر ممکن خواهد بود. از سویی دیگر، اتصاف برخی مفاهیم به مقولات علمی، نیازمند شناسایی مولفه ها و روابط مربوط به حوزه مقولات وابسته و پیوسته ای است که در ساحت اندیشیدگی آن علم بروز پیدا می کند. این امر در صنعت گردشگری بواسطه اتصاف صفت برنامه ریزی به گردشگری، نیازمند پرداختن به مولفه های ساختاری برنامه ریزی بالاخص در مناطق کوهپایه ای و مجاور رودخانه است که در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته است، چرا که چنین انگاشته می شود که توسعه گردشگری مستلزم نگرشی جامع و سیستماتیک به همه عناصر تشکیل دهنده آن و روابط متقابل مبداء و مقصد گردشگری (و بالاخص در این تحقیق، محدوده مورد مطالعه: ماسوله) می باشد. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق اثبات شده است که محدوده مورد مطالعه، توان و قابلیت لازم برای تبدیل شدن به قطب گردشگری اکوتوریسم در استان گیلان را دارد. همچنین این فرضیه پس از استخراج نتایج نظرسنجی و استنباط آماری به اثبات رسیده است که برنامه ریزی مناسب کالبدی برای گردشگری محدوده مورد مداخله صورت نگرفته است که در این راستا، بر اساس در نظر گیری شرایط کنونی و وضع خاص محدوده مورد مطالعه به دلیل قرارگیری در فهرست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بعنوان بافت واجد ارزش تاریخی، از تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای موجود، استفاده عملی و برنامه ریزی شده بعمل آمده است و پس از انتخاب راهبرد مناسب و تدوین اهداف خرد و کلان، سیاستها، راهکارها و پروژه هایی چند در این باب مورد اشاره قرار گرفته است تا امکان مداخله احتمالی کارآمد در محدوده مورد مطالعه و برنامه ریزی مناسب گردشگری خاصه گردشگری طبیعت گردی فراهم گردد.

تبیین مبانی آموزش خلاقیت در معماری زیست مبنا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  هادی محمودی نژاد   محمدرضا پورجعفر

در حوزه ادبیّات نظری درباره «برنامه ریزی آموزشی» معماری و «فرآیند مساله گشایی در طراحی»، مقوله «آفرینشگَری» از مفاهیم جدیدی است که به فراخور ظهور گرایش جدید «معماری زیست مبنا»، می تواند مورد توجه حوزه اندیشه، خاصه اندیشه «انتقادی تفسیری» قرار گیرد. رساله پیشنهادی حاضر به کاربست «طراحی زیست مبنا» در آموزش «فرآیند طراحی آفرینشگر (خلّاق) معماری» و ملازمه فی مابین، با الگوبرداری از طبیعت در معماری که به «معماری زیست مبنا» تسمیه یافته؛ آنهم با مفاهیم اصلی حول آموزش «روش حل ابداعانه مساله طراحی معماری» با «الگوبرداری از طبیعت»، (با نگاه به سیاستها، راهبردها، راهکارها و برنامه ریزی دروس) به مفاهیم زیر نظر دارد: 1. نخست مفهومی که ]به اختصار[ بکارگیری «شاخصه های زیستی (اُرگانیک)» را در علم بیونیک (طراحی زیست مبنا) در راستای بهترین «ملازمه فُرم و عملکرد» مدنظر قرار می دهد؛ روشی که به «فرآیند طراحی زیست مبنا» تسمیه یافته است؛ چنانچه پیشنهاد «توسعه فرآیند طراحی معماری» را بر اساس «1. مشاهده اُرگانیسمهای زیستی (اُرگانیسمهای پست، گیاهان و جانوران)، 2. تحلیل شاخص ها و پارامترهای آنها در حوزه ساختار فُرمی و فیزیولوژیکی، 3. کاربرد نتایج تحلیل مورد اشاره و در نهایت؛ 4. تکمیل فرآیند طراحی معماری زیست مبنا» فراهم می آورد. فرآیند طراحی معماری زیست مبنا با اشاره به مفهوم معماری دوستدار محیط زیست، «معماری بیوفیلیا»، چشم انداز جدیدی از معماری قرن را فراهم کرده است. در ترسیم مدل مفهومی طراحی بیونیکی مورد نظر در این رساله که هدف عمده را نیز در بر می گیرد، «1. مبانی علم بیونیک» را در نظر گرفته، سپس «2. در قالب یکی از روشهای خلّاقانه» تلفیق می شود؛ و «3. مدل طراحی آفرینشگر در معماری زیست مبنا» نامیده می شود و در نهایت برای ارائه راه حلهای بیونیکی برآمده از طبیعت در طراحی معماری کاربرد دارد و بهترین رابطه بین فُرم و عملکرد و مراتب این رابطه را توجیه، تبیین و تحلیل می کند. در نهایت باید گفت که مدل مفهومی فوق الذکر، برای «1. بهره گیری از طبیعت در مشکل گشایی (فرآیند حل مساله) در طراحی معماری» و «2. ابداع و آفرینش طراحی زیستی در معماری»، کمک شایانی می کند. 2. دومین مفهوم رساله ]به تفصیل[ به بهترین و مناسب ترین «روش شناسی»، «روش» و «شیوه» آموزش در معماری زیست مبنا مبتنی بر شیوه های تفکّر، نظر دارد تا بتواند به برانگیزش آفرینشگَری، گسترش و بسط تفکّر آفرینشگَری و الگوهای آموزشی برای ارتقاء آفرینشگَری دانشجویان معماری با الگوبرداری از طبیعت در حوزه قلمروی شناختی معماری زیست مبنا، منتج گردد. سپس برای ارزیابی میزان اعتبار و ساخت روش، در راستای بهترین کاربست «الگوبرداری از طبیعت» در «طراحی دانشجویان»، با انتخاب گزیده ای از آنها، و از طریق پیمایش و تکمیل پرسشنامه های شماتیک و موارد مشابه، به ارائه راهکارهایی برای ارتقاء سطح کیفی آفرینشگَری طراحی معماری پرداخته می شود. روش تحقیق رساله در مرحله ادبیات نظری، «روش توصیفی و تحلیلی» و «روش فراتحلیل» و در مرحله پردازش داده ها: «روش استدلال منطقی» بوده است که از ابزار گردآوری داده: «مطالعات کتابخانه ای و اسنادی» و طراحی، تکمیل، تجمیع و تحلیل پرسشنامه مبتنی بر «آزمون خلاقیت تورنس و عابدی» بهره برده است. در پایان در قالب جعبه ابزار آموزشی (سرفصل دروس و برنامه دوره کارشناسی ارشد معماری زیست مبنا بطور اعم؛ و سیاستها، راهبردها، شیوه ها و برنامه های درسی بطور اخص) مورد اشاره قرار می گیرد.

طراحی مرکز آفرینشهای هنری کودکان با رویکرد توسعه پایدار موردپژوهشی شهر سمنان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده فنی 1393
  هدی فخاریان   هادی محمودی نژاد

آغاز بسیاری از توانایی های انسان در دوران کودکی است.آغاز پرورش قدرت تخیل و خلاقیت نیزدر دوره کودکی شکل میگیرد،منبع خلاقیت را باید در تجربیات دوره کودکی فرد یافت.(شریعتمداری،1391،ص41) از این رو لازم است تا در مراحل آغازین رشد کودک،پرورش خلاقیت او مورد توجه قرار گیرد. خلاقیت و آفرینشگری در کودکان از طریق آموزش هنر در مرکز آفرینش های هنری از مهمترین دلایل این تحقیق میباشد.هدف از پژوهش حاضر،تدبیر ایده های طراحی مبتنی بر تنوع در فضاهای کمک آموزشی کودکان 3 تا 7 ساله با رویکرد توسعه پایدار است، تا با به کارگیری ایده های حاصل در طراحی فضاهای مخصوص کودکان، قدرت تخیل و کنجکاوی او افزایش و خلاقیت او پرورش پیدا کند .