نام پژوهشگر: فخرالدین نادری

ارزیابی چالشهای سند چشم انداز 20 ساله ایران با رویکرد پویاشناسی سیستمها ( در حوزه تولید علم و فناوری )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده مهندسی صنایع 1389
  فخرالدین نادری   بهزاد اشجری

چکیده رشد اقتصادی در موج جدید اقتصاد دانش بنیان، بر پایه تولید و بکارگیری علم و دانش، برای تقویت قدرت نوآوری در عرضه فناوری ها ومحصولات جدید به بازارهای داخلی و خارجی است که منجر به تولید ثروت از دانش می شود. تحولات اخیر حکم می کند که کشور ایران جهت رقابت درعرصه جهانی، برنامه ریزی کلانی در نیل به اقتصاد دانش بنیان داشته باشد، سند چشم انداز 20 ساله به منظور تدوین چنین برنامه ای برای سالهای 1384 تا 1404 توسط مسئولان کشور تهیه گردیده است. در تصویر بزرگ سند چشم انداز اشاره شده است که: ایران کشوری توسعه یافته با جایگاه اول علمی، فناوری و اقتصاد در سطح منطقه آسیای جنوب غربی است.بعد از گذشت پنج سال از اجرای این سند، سیستم تولید علم و فناوری کشور، اثربخشی مناسبی در راستای اهداف تعیین شده نداشته وفقط منجر به افزایش تولید تعداد مقالات isi شده است. در این پژوهش با رویکرد پویایی شناسی سیستمها پس از مرور نظامهای تولید علم و نوآوری در سطح جهان، سیستم تولید علم وفناوری کشور ایران مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و با رقبای منطقه ای مقایسه می شود.نتیجه این تحلیل نشان می دهد سیستم تولید علم کشوربا تکیه بر درامدهای نفتی و افزایش مداوم بودجه پژوهشی، فقط چاپ تعداد مقالات isi را در سال افزایش می دهد ومنجر به تولید ثروت از علم نمی شود . مطالعاتی که در ادامه این پژوهش، با تمرکزبر ارزیابی چالشهای سند چشم انداز 20 ساله ایران، در حوزه تولید علم وفناوری، جهت رشد اقتصادی کشور انجام گرفته، ما رابه این جمع بندی می رساند که؛اگر چه درامدهای حاصل از فروش منابع طبیعی قدرت زیربنایی نظام علم و فناوری را از لحاظ تاسیس مراکز آموزشی و پژوهشی(مکان تولید علم) و تربیت پژوهشگر (عامل تولید علم) بعنوان مزیت، افزایش داده است. اما عامل بروز و فوران دو حلقه نامطلوب بعنوان عارضه در این سیستم شده است. بدین معنی که: اولا بافروش منابع طبیعی، مواهب منابع به شومی منابع درجامعه تبدیل می شود. این پدیده منجر به حس بی نیازی، عدم تقاضای تولید علم و فناوری، نبود فرهنگ استفاده از دانش برای حل مشکلات جامعه، عدم نیاز به تغییر فنی و دانشبری صنایع می شود.ثانیا یک نوع ذهنیت رانتیه درجامعه و سیستم علم وفناوری ایجاد می کند که باعث می شود تعدادی از پژوهشگران به خارج از کشور مهاجرت کنند وتعدادی دیگری جذب بازارهایی شوند که درامدهای بهتری نسبت به بازار پژوهش دارند . بنابراین بهره وری کار پژوهشی در کشور به علت عدم تقاضا، فقدان جذابیت وکاهش تعداد پژوهشگران بسیار ضعیف شده است و با این روند سیستم تولیدعلم، بی هدف و ناکارامد می شود. کلمات کلیدی: