نام پژوهشگر: میثم علییی

بناهای آرامگاهی تهران در دوره ی اسلامی و سیر تطور آنها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  میثم علییی   جواد نیستانی

معماری از شاخه های مهم هنر و تمدن است و ایرانیان از دیرباز جزء طلایه داران این عرصه بوده اند. بعد از فتح ایران بدست اعراب، ایرانیان بسیاری از سنتهای مختلف خود، از جمله هنر معماری را حفظ کردند و با ورود دین جدید به این سرزمین، آن را در زمینه های متناسب با آیین جدید بکار گرفتند. معماری آرامگاهی یکی از اصلی ترین عرصه های تجلی ذوق و هنر معماران و هنرمندان متعدد بوده است که بعد از مساجد (به عنوان مکان عبادت)، به عنوان یکی از موارد پرشمار نمونه های معماری قرار می گرفت. ساخت مقابر در اوایل چندان گسترده نبود. اما در طی قرون 3 و4 همزمان با شکل گیری حکومتهای مستقل، بویژه شیعی در ایران و نیز مهاجرت و یا فرار علویان به سمت ایران مخصوصا نواحی مرتفع و کوهستانی شمالی قصران و مازندران، ساخت مقابر مختلف رواج گسترده یافت. ناحیه ی لواسانات و رودبارقصران که با نام کلی شمیرانات در بخش شمالی و شرقی تهران قرار گرفته اند، در قدیم با نام قصران داخل و خارج شناخته می شدند. قصران داخل، نواحی کوهستانی جنوب رشته کوه البرز و قصران خارج، نواحی کوهپایه ای تر (تجریش در شمال تهران امروزی) را شامل می شد که تا شمال ری قدیم امتداد داشت. بناهای آرامگاهی را به دو دسته ی کلی 1: مقابر برجی و 2: مقابر چهارگوش گنبددار تقسیم می کنند. در این بین، تعدادی از مقابر بصورت چندضلعی ساخته شده اند، اما از نظر ارتفاع، چندان بلند نیستند که به آنها «چندضلعی گنبدپوش» می گویند و شاخه ای از چهارگوش گنبددار است. تعدادی نیز به مقابر «مدور گنبدپوش» موسوم اند. مصالح این ابنیه، اکثرا از سنگ و ساروج است و از نظر قدمت، از دوره ی سلجوقی تا قاجار را شامل می شود. بیشتر این مقابر مربوط به دوره ی ایلخانان است. بعضی از آنها در ادوار بعدی، مخصوصا دوره ی قاجار مرمت و بازسازی شده اند. این بناها اکثرا بصورت منفرد ساخته شده که به مرور تعدادی قبر یا نمازخانه به آنها اضافه شده است. بسیاری از این ابنیه به مرور زمان بر اثر عوامل طبیعی و انسانی، تخریب شده است.