نام پژوهشگر: ابوالفضل عرب بیگی

جایگاه مقام خلوت در نقاشی ایرانی اسلامی با تاکید بر 2 اثر سلطان محمد نقاش مکتب تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1391
  کامران مظفری   مرضیه پیراوی ونک

نقاشی ایرانی مشحون از مضامین عرفانی است که از شعر و ادبیات و فرهنگ اسلامی برگرفته شده اند . هنرمند سنتی با استفاده از این مضامین آثاری متناسب با مفاهیم معنوی پدید می آورده که بازتاب شیوه ی زندگی و سلوکش نیز بوده است . بنظر می رسد سلوک معنوی هنرمند در تولید اثر هنری نقش مهمی ایفا می کرده و بخشی از این سیر و سلوک با عبادت ، ریاضت و خلوت همراه بوده است . در این تحقیق سعی شده با بررسی شیوه ی سلوک و محیط اجتماعی سلطان محمد بعنوان نقاش برجسته ی مکتب تبریز که در آثار خود از مضامین عرفانی بهره می برده و با تاکید بر 2 اثر معروف او معراج پیامبر (ص) و بارگاه کیومرث به شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آثار ، جایگاه و اثرات خلوت در آفرینش هنری جستجو کنیم .

بررسی وتحلیل مبانی طراحی نقوش سفالینه های سیلک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1388
  ابوالفضل عرب بیگی   سعید زاویه

فرهنگ و تمدن سیلک کاشان ، با در برداشتن استقرارهای متوالی از اواسط هزاره ی ششم ق.م تا اوایل هزاه ی اول ق.م ، از جمله فرهنگ های مهم فلات ایران محسوب می شود .شاید بتوان گفت بارزترین خصیصه ی هنری این فرهنگ کثرت و تنوع در نقوش به کار رفته بر روی سفالینه هایش می باشد . در این رساله تلاش نموده ایم که اصول و روش طراحی این نقوش را در هر دوره بررسی و تحلیل نماییم. چیزی که مشخص است ، این نقوش چه از نظر ساختار و چه از نظر محتـوا ، تحـت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله ، شرایط اقلیمی و زیست محیطی ، باورها و اعتقادات قومی و تأثیرات مناطق همجوار بوده اند . از این رو عمده ی مطالب این رساله بر محور بررسی موارد ذکر شده ، تنظیم یافته است . با بررسی دسته ای از نقوش مناطق گوناگون فلات مرکزی ایران ونیز سرزمین های همجوار(به خصوص ایلام و بین النهرین)، درمی یابیم که رابطه ای مستمر، بین این مناطق وجود داشته است.این ارتباط در دیگر زمینه های فرهنگی ، از جمله باورها واعتقادات نیز به چشم می خورد. با این وجود باید گفت ، هر منطقه به خاطر داشتن شرایط متفاوت فرهنگی ، دارای مبانی جداگانه ای در امر نقش پردازی می باشد. این مهم ، درمورد سیلک نیز صادق است ، چنانکه نتایج بررسی های مبانی نقوش آن را نمی توان به دیگر مناطق تعمیم داد. عمده ی نقوش سفالینه های سیلک را، نقوش هندسی تشکیل می دهند ، اما نقوش جانوری ، گیاهی ، انسانی و حتی اجرامی هم کمابیش دراین میان به چشم می خورند. با نادیده گرفتن جزییات می توان عنوان کرد ، همه ی نقوش غیرهندسی ، از چند اصل ثابت پیروی می کنند ؛ اگر چه تفاوت در جزییات در هر دوره کاملاًً محسوس است .