نام پژوهشگر: فاطمه بازرگانی پور

ارزیابی اثر فشار در نقطه liv3 بر کیفیت زندگی دختران مبتلا به دیسمنوره اولیه در مراکز تربیت معلم تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  فاطمه بازرگانی پور   می نور لمیعیان

زمینه وهدف:دیسمنوره اولیه علاوه بر بروز مشکلات جسمی،روانی،اجتماعی و اقتصادی می تواندکیفیت زندگی زنان راتحت تاثیر قراردهد.هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فشاردر نقطه liv3برکیفیت زندگی در دختران مبتلا به دیسمنوره اولیه است. روش بررسی:پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی و یک سوکور می باشدکه بر روی 194 نفر از دانشجویان مرکز تربیت معلم نسیبه که واجد شرایط ورود به پژوهش بودند انجام شد.درسیکل اول شدت ومدت درد وکیفیت زندگی تعیین گردید.سپس افراد به طورتصادفی به دوگروه مداخله وکنترل تقسیم شدند.درسیکل دوم،سوم وچهارم فشاردر نقطهliv3 و پلاسبو7-3روزقبل از شروع قاعدگی به مدت20 دقیقه درروز انجام گردید. درسیکل چهارم مجددا شدت و مدت درد تعیین و پرسش نامه sf-36تکمیل گردید.ابزارگردآوری داده ها مقیاسwong-baker faces pain،پرسش نامهbeck-21،پرسش نامهsf-36،ساعت،دستگاه900 acuhealth tens proوforce guage بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار16 spssوبااستفاده ازآزمونx2،من ویتنی،t مستقل، فریدمن وt زوجی انجام شد.سطح معنی داری0/05درنظرگرفته شد. یافته ها: در سیکل اول از نظر شدت دیسمنوره بین دو گروه مورد مطالعه تفاوتی وجود نداشت(p=0.40) ولی در سیکل دوم(p<0.05)،سوم (p<0.001)و چهارم(p<0.001) تفاوت معنادارآماری بین گروه های مورد مطالعه مشاهده گردید.از نظر مدت درد در سیکل اول(p=0.81) و دوم(p=0.09) اختلاف معنادار آماری بین گروههای مورد مطالعه از نظر مدت درد وجود نداشت ، ولی در سیکل سوم(p<0.05) و چهارم(p<0.001) بین دو گروه اختلاف معنادارآماری وجود داشت و در گروه مداخله مدت درد به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود.میانگین ابعادکیفیت زندگی درسیکل اول دردوگروه مورد مطالعه اختلاف معنادار آماری نداشت(p>0.05)،ولی درسیکل چهارم بین دوگروه مورد مطالعه اختلاف معنادار آماری درکلیه ابعاد مشاهده شد (p<0.05). با توجه به نتایج این پژوهش فشاردرنقطه liv3به عنوان درمانی کاربردی،موثر،ارزان ودردسترس جهت درمان دیسمنوره اولیه پیشنهاد می شود.

روان سنجی نسخه تصحیح شده پرسشنامه کیفیت زندگی سندروم تخمدان پلی کیستیک(mpcosq) و ارائه مدل جهت تعیین متغیرهای پیشگویی کننده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به pcos
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  فاطمه بازرگانی پور   سعیده ضیایی

زمینه وهدف: سندروم تخمدان پلی کیستیک، شایع ترین و پیچیده ترین اختلال آندوکرین در زنان سنین باروری است. نتایج پژوهش های قبلی، دال برتاثیر منفی سندروم تخمدان پلی کیستیک و علائم آن روی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا می باشد. پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سندروم تخمدان پلی کیستیک (mpcosq )، تنها پرسشنامه اختصاصی جهت اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در سندروم تخمدان پلی کیستیک می باشد که تاکنون، مطالعه ای در زمینه روان سنجی آن در ایران انجام نگردیده است. همچنین، عوامل تعیین کننده کاهش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در این بیماران هنوز ناشناخته است. از این رو، به نظرمی رسد ارائه یک مدل مناسب با استفاده از رویکرد چند بخشی با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری، جهت تعیین مهمترین عوامل پیشگویی کننده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت این بیماران در جامعه ایران ضروری باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی متشکل از دو مرحله می باشد. در هردو مرحله، بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک مراجعه کننده به مرکز ناباروری بیمارستان شهید بهشتی و یک مطب خصوصی زنان و زایمان کاشان به روش نمونه گیری آسان انتخاب گردیده اند. درمرحله اول، ابتدا نسخه فارسی mpcosq منطبق با فرهنگ ایران به روش ترجمه- بازترجمه تهیه شد. سپس، ویژگی های روان سنجی mpcosq با بهره گیری از روایی صوری، روایی محتوی، روایی سازه، همسانی درونی و ثبات مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم، بعد از مشخص کردن متغیرهای مکنون، پرسشنامه های مرتبط توسط واحدهای پژوهش تکمیل گردید و از روش الگوسازی معادلات ساختاری جهت جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 8.8 lisrel استفاده گردید. نتایج: روایی صوری و محتوای mpcosq، به ترتیب توسط 30 بیمار و ده متخصص تایید گردید. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدیmpcosq (200 نفر)، بیانگر وجود شش عامل (روان، قاعدگی، ناباروری، هیرسوتیسم، آکنه و وزن) بود که در مجموع 08/64 درصد از واریانس پرسشنامه مریوطه را تبیین می نمودند. محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، موید همسانی درونی بالای پرسشنامه بود. پایایی ثبات، از طریق آزمون مجدد به فاصله زمانی دو هفته رضایت بخش ( 71/0 – 92/0 ، p<0.05) بود. یافته های مرحله دوم پژوهش(300 نفر)، دال بر این بود که در رابطه با شدت علائم سندروم تخمدان پلی کیستیک ، سابقه باروری و وضعیت قاعدگی مسئول بیشترین درصد واریانس هستند. قوی ترین اثر متغیر علائم بالینی بر کیفیت زندگی عمومی و اختصاصی، از طریق مسیر میانجی متغیر علائم بالینی، اعتماد به نفس، تصویر ذهنی از بدن و عملکرد جنسی اعمال می گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مرحله اول پژوهش حاضر، دال بر تایید ساختار شش عاملی، روایی صوری و محتوی و پایایی نسخه ایرانی mpcosq می باشد. نتایج مرحله دوم مطالعه، بیانگر این است که سندروم تخمدان پلی کیستیک یک سندروم جسمی، روانی و جنسی می باشد؛ لذا، ضروری است که درمان این بیماران، هر دو جز جسمانی و روانی- جنسی را پوشش دهد. پیشنهاد می گردد در مراجعه نخست، وضعیت اعتماد به نفس، تصویرذهنی از بدن و عملکرد جنسی مورد سنجش قرار گرفته و در صورت وجود مشکل، آموزش های لازم جهت بهبود وضعیت روانی _ جنسی به بیمار داده شود.