نام پژوهشگر: مهدی الهی

بررسی ارتباط بین وزن کل، طول کل و جنسیت با میزان جیوه و امگا-3 (epa و dha) در میگوی ببری سبز (penaeus semisulcatus) و لابستر (thenus orientalis) در خلیج فارس (حدفاصل قشم تا کیش)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1388
  مهدی الهی   عباس اسماعیلی ساری

تحقیقات نشان می دهند که آبزیان علاوه بر تامین اسیدهای چرب بدن، یک منبع بالقوه مهم برای تماس انسانها با انواع آلاینده های زیست محیطی نیز به حساب می آیند. در تحقیق حاضر ارتباط بین طول کل، وزن کل و جنسیت با غلظت جیوه در بافت خوراکی (عضله) و غیرخوراکی (پوسته و امعاء و احشاء) و درصد امگا-3 (epa و dha) در بافت عضله 30 نمونه میگوی ببری سبز (penaeus semisulcatus) و 21 نمونه لابستر (thenus orientalis) صید شده از خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که در میگوی ببری سبز، با افزایش طول و وزن، غلظت جیوه بافت عضله و امعاء و احشاء افزایش می یابد. همچنین مشخص شد که غلظت جیوه عضله و پوسته در میگوهای ماده و غلظت جیوه امعاء و احشاء در میگوهای نر بیشتر است. در گونه لابستر با افزایش طول و وزن، غلظت جیوه عضله، کاهش ولی غلظت جیوه امعاء و احشاء افزایش یافت. همچنین غلظت جیوه در هر سه بافت جنس ماده بیشتر بود. هیچ ارتباطی بین طول و وزن کل با غلظت جیوه بافت پوسته در هر دو گونه مشاهده نشد. نتایج نشان داد که در هر دو گونه با افزایش طول و وزن کل، درصد epa و dha در بافت عضله کاهش می یابد. همچنین در هر دو گونه، درصد epa در نرها و درصد dha در ماده ها بیشتر بود. این مطالعه نشان داد که غلظت جیوه در دو گونه (penaeus semisulcatus و thenus orientalis) متعلق به آبهای ساحلی خلیج فارس (به ترتیب 05/0 و mg/kg wet weight 1/0), کمتر از حد مجاز who/fao (mg/kg wet weight 5/0) می باشد. در نهایت مشخص شد که بافت های لابستر در مقایسه با میگوی ببری سبز، غلظت بیشتری از جیوه و درصد کمتری از امگا-3 را دارند.

تشخیص ناهنجاری های شبکه با استفاده از روش ترکیبی سیستم دفاعی مصنوعی و یادگیری ماشین svm
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1390
  مهدی الهی   علی یزدیان

با استفاده روز افزون از اینترنت و به اشتراک گذاری اطلاعات، تشخیص دسترسی غیر مجاز و همچنین نفوذ در شبکه تبدیل به یکی از اصلی ترین نگرانی های مدیران شبکه شده است. سیستم های تشخیص نفوذ (ids) عموماً جهت شناسایی و مقابله با نفوذ در سیستم های کامپیوتری پیاده سازی می شوند. در این سیستم ها از دو روش پرکاربد تشخیص ناهنجاری و تشخیص سوءاستفاده برای شناسایی نفوذ استفاده می شود. یک سیستم تشخیص ناهنجاری در ابتدا روی مثال هایی از شرایط نرمال آموزش می بیند و بعد از آن پتانسیل تشخیص حملات جدید را دارد. گرچه بسیاری از سیستم های تشخیص ناهنجاری به آسانی فعالیت های ناهنجار را تشخیص می دهند، اما اطلاعاتی سطح بالا و کاربردی برای مسئول شبکه ایجاد نمی کنند، و از طرفی دیگر تشخیص بر اساس سوءاستفاده الگو های شناخته شده را با اطلاعات کافی و جزئیات تشخیص می دهد اما توانایی تشخیص حملات جدید را ندارد. در این پایان نامه یک سیستم ترکیبی با هدف دستیابی به مزایای دو روش بیان شده بررسی خواهد شد. در ابتدا ارتباط هایی به عنوان ناهنجاری با استفاده از سیستم ais تشخیص داده می-شوند، سپس این ارتباط به عنوان یک ناهنجاری در سیستم svm طبقه بندی می شود که اطلاعات سطح بالاتری را به صورت قرار گرفتن در یک نوع کلاس خاص از آن می توان استخراج کرد. نتایج بدست آمده روی مجموعه داده مشهور kdd 1999 در این مدل پیشنهاد شده نشان از پایین بودن نرخ خطای مثبت کاذب و تشخیص حملات به خوبی یا بهتر از دیگر مدل های مطرح نشان خواهد داد.

تاثیر ناهمگنی بر صحت دزیمتری سیستم طراحی درمان کامپیوتری coreplan در پرتو درمانی کانفورمال پروستات با دو باریکه 6 و 18 مگاولتی در یک فانتوم ناهمگن لگن با استفاده از روشهای تجربی دزیمتری و مونت کارلو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مهدی الهی   بیژن هاشمی ملایری

مقدمه: بدن انسان از بافت های متنوع با خصوصیات فیزیکی و رادیولوژیکی متفاوت تشکیل شده است. توزیع دز بواسطه وجود این ناهمگنی ها دستخوش تغییر میشود و در میدان های کانفورمال احتمال خطای هندسی در تابش هدف به دلیل عدم قطعیت ناشی از اثر ناهمگنی در منحنی های همدز، افزایش می یابد. این تحقیق به بررسی اثر ناهمگنی بر صحت دزیمتریکی سیستم طراحی درمان corplan در پرتودرمانی کانفورمال پروستات در دو باریکه فوتونی 6 و 18 مگاولتی می پردازد. مواد و روش ها: از دو فانتوم انسان گونه همگن و ناهمگن لگن که از لحاظ هندسی کاملا شبیه به هم بودند استفاده شد. طراحی درمان کانفورمال سه بعدی (3dcrt) با تکنیک پنج میدانه بر روی تصاویر ct این دو فانتوم در انرژی¬های 6 و 18 مگاولتی با استفاده از سیستم طراحی درمان corplan با موتور etar مبتنی بر اصلاح ناهمگنی انجام شد. طراحی درمان کانفورمال سه بعدی دقیقا مطابق با سیستم طراحی درمان برای تابش پنج میدان، با شبیه سازی مونت کارلو مدل شد. از فیلم رادیوکرومیک ebt2 برای بدست آوردن توزیع دز در سه برش از فانتوم استفاده شده و همه اندازه گیری ها با فیلم سه بار تکرار شدند. توزیع دز بدست آمده از شبیه سازی مونت کارلو با توزیع دز حاصل از فیلم ebt2 و سیستم corplan برای دو فانتوم همگن و ناهمگن لگن مقایسه شد. مقایسه توزیع دز در قالب پروفایل باریکه دوبعدی انجام و مقادیر dd و dta بدست آمدند. بحث: نتایج نشان می¬دهد ناهمگنی سبب افزایش دز گزارش شده توسط الگوریتم طراحی درمان در ناحیه هدف تا 8/2% برای انرژی mv6 و 4/4% برای انرژی mv18 نسبت به مونت کارلو شده است. میانگین مقادیر dd (در محدوده هدف) برای فانتوم همگن در انرژی 6 و 18 مگاولت بترتیب برابر با 7/2 (در بازه 4/1 تا 6/5) و 6/1 (در بازه 6/0 تا 9/3) و برای فانتوم ناهمگن 5/5 (در بازه 4/3 تا 6/6) و 0/6 (در بازه 1/3 تا 6/7) و میانگین مقادیر dta برای فانتوم همگن در انرژی 6 و 18 مگاولتی بترتیب برابر 4/3 (در بازه 6/2 تا 8/9) و 3/2 (در بازه 2/2 تا 1/7) و برای فانتوم ناهمگن 7/3 (در بازه 4/2 تا 4/9) و 5/2 (در بازه 1/2 تا 8/7) بدست آمد. صحت دزیمتری سیستم طراحی درمان در انرژی¬های بالا بیشتر است، این در حالی است که اثر ناهمگنی بر صحت دزیمتری الگوریتم محاسباتی، با افزایش انرژی، افزایش می¬یابد. نتیجه گیری: خطای بدست آمده در حضور ناهمگنی در محدوده قابل قبول (5 درصد) نبود و میزان دز در ناحیه هدف توسط سیستم طراحی درمان بیشتر برآورد شده بود که ضرورت استفاده از یک الگوریتم مناسب در طراحی درمان را میرساند.